اگرچه ((سایکوتیک)) دارای متنی نیرومند نبود اما بازی ((امید اولیایی)) چنان چشمگیر و تاثیرگذار بود که به راحتی جای خالی واژگان و دیالوگ های پرطمطراق
... دیدن ادامه ››
را پر کرده بود؛ به گونه ای که بینِ هر پرده که برای لحظاتی تاریکی سالن را می بلعید هراس، سرتاپای وجودم را فرا می گرفت که نکند ((سایکوتیک)) در تاریکی به ما حمله ور شود!
پخشِ مدامِ یک قطعه ی کوتاه پیانو، در سرتاسرِ اجرای نمایش (به جز هنگام مشت زنی) بسیار در فضاسازی سرد و سیاهِ نمایش کمک رسان بود و آمیخته شدنش [پس از پایانِ قطعه ی مشت زنی] با صدای قیژ و قوژ کیسه بوکس، روی داربستِ فلزی اش تا چند دقیقه، سالن را در کامِ هراس و دلهره فرو برد (درست مانند فیلم های ژانرِ وحشت).