در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهزاد مرتضوی درباره نمایش آقای اشمیت کیه؟: نمایش «آقای اشمیت کیه؟» به نویسندگی سباستین تیری و ترجمه شهلا حائری نخ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:44:11
نمایش «آقای اشمیت کیه؟» به نویسندگی سباستین تیری و ترجمه شهلا حائری نخستین بار در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ به کارگردانی زنده یاد داوود رشیدی اجرا شده و این روزها به کارگردانی سهراب سلیمی به روی صحنه تئاتر رفته است.

در شروع اجرا آقا و خانم قوچی را می‌بینیم با صدای خنده‌ای سرخوش. اما با اولین زنگ تلفن ، گویی این ، نام «اشمیت» است که در گوش تماشاگر زنگ می‌خورد و خیلی زود متوجه می‌شود که آقای اشمیت یک عنصر نامعلوم است.

زمان زیادی طول نمی‌کشد که مخاطب در جریان تبدیل یک خانواده با نام قوچی به اشمیت قرار می‌گیرد و نقشِ یک درام سورئال در ذهنش بسته می‌شود. هر چند که در ادامه و پایان نمایش می‌تواند بارها و بارها خودش را در نقش آقا یا خانم قوچی ببیند و این اتفاق، شاید خاصیتِ دوگانگی شخصیت و به تبع آن از دست دادن هویتی است که تیرش انسانِ امروز را در دنیای مدرن نشانه رفته است.

درخشش ایرج راد همیشگی است و این بار در دو نقش کارآگاه پلیس و روانپزشک ظاهر می‌شود که اگر با ظرافت به نقش توجه کنیم، می‌بینیم در هر دو ... دیدن ادامه ›› نقش یک ویژگی بارز است و آن تفتیش آقای اشمیت است.

حضور «میثم رازفر» در نقش «آقای اشمیت» بر هر گونه خلائی سرپوش می‌گذارد، آن چنان که تا پایان نمایش، مخاطب بارها از خود می‌پرسد که او آقای قوچی است که خودش فکر می‌کند یا آقای اشمیت ؟ همان شخصی که این نام به او تحمیل می‌شود.

چرا که خانم و آقای قوچی در حین نمایش مدام در حال اثبات هویت گمشده خود هستند و گویی حقیقت برایشان نیمه پُری است که در لیوان نیمه خالی آب مانده است.

«شهره رعایتی» در نقش همسر آقای قوچی است که از نیمه نمایش تماشاگر را در اینکه او قوچی است یا اشمیت معلق و سرگردان نگه می‌دارد.

نمایش «آقای اشمیت کیه؟» یک درام به شدت هویت محور و روانشناختی است که دوگانگی و تضاد شخصیتی انسان امروز را به خوبی بیان می‌کند.

کاراکتر آقای قوچی یا همان آقای اشمیت معضل انسان‌هایی است که در درون خود باردارِ شخصیت‌های گوناگونی هستند ، انسان‌هایی که خودشان را به دلایل ضعف شخصیتی باور ندارند و تلاش می‌کنند در نقش‌های دیگر ظاهر شوند و این اتفاق گاهی آنقدر پر رنگ و جدی است که از هویت واقعی خودشان فاصله می‌گیرند و حتی با لبخند و نگاهی نفرت انگیز از کنار خودِ حقیقی‌شان سبقت می‌گیرند.

سلیمی در مقام کارگردان که سال‌هاست پیشکسوت تئاتر است، میزانسن و حس و حرکت بازیگران را به قاعده رعایت کرده و لبخندی را که گاهی با دیالوگی ظریف بر لب تماشاگر می‌نشاند به هیچ وجه احساس طنز به محتوا و اجرا را نمی‌دهد.

در نگاه اول می‌شود دکور صحنه را میزی ساده دید اما حین اجرا همان میز ساده با کشوهای زیاد می‌تواند شبیه جعبه‌ای جادویی به نظر برسد که از هر کشوی آن حقیقت و هویتی گم شده به صورت پیچیده‌ای بیرون می‌آید و در نهایت کاراکتر جعلی را در خود می‌بلعد.

هر چند زمان نود دقیقه‌ای نمایش، شاید برای دقایقی از حوصله تماشاگر خارج باشد و این اطناب و طولانی شدن از یک منظر می‌تواند ایرادی ظریف بر کلیت کار باشد و از نگاهی دیگر می‌تواند نقطه قوتی باشد برای تحلیل تماشاگر از نمایش که هر دو مورد بی شک دلیلش وفاداری کارگردان به متن اصلی خواهد بود.

اما دیدن نمایش «آقای اشمیت کیه؟» تلنگری است برای جامعه مدرن امروز که در درون هر کس می‌توان چندین شخصیت دیگر پیدا کرد ، شخصیت‌هایی گاها با هویت‌های جعلی و از سر ناچاری و در پایان نمایش، مخاطب با این ذهنیت از سالن خارج خواهد شد که در خود چه کسی را بکشد، آقای قوچی یا آقای اشمیت؟؟

عاطفه ملایری
نرگس رضوی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید