طی روزهای گذشته وضعیت دنیای فرهنگ و هنر کشور دچار تعطیلی و رکودی تکراری شده است. پیک پنجم کرونا اگر موجبات تعطیلی سالنهای سینما و تئاتر را فراهم نکرده باشد، دل و دماغی هم برای مخاطبان نگذاشته تا به تماشای محصولات مدنظرشان بنشینند. ترس از خطرناکترین سویه ویروس کرونا، جایی برای خطرپذیری نمیگذارد. از همین رو شاید تماشای محصولات فرهنگی متفاوت بتواند تجربهای تازه به حساب آید؛ برای مثال فیلمهای کوتاه که چندان در سالنهای سینما جایی ندارند و خوراک جشنوارههای رنگارنگ سالهای گذشته بودند. با تعطیلی جشنوارهها اما فیلمهای کوتاه از طریق پلتفرمهای مختلف به یک بازار پخش دستیافتهاند، اتفاقی که پیش از کرونا چندان مورد توجه نبوده است. تعطیلی اخیر برای نگارنده فرصتی بود برای غور در این پلتفرمها.
«تاسیان» کاری از الهام احمدی آخرین حضور سینمایی مرحوم صدیقه کیانفر بهحساب میآید. فیلم، داستان پیچیدهای ر ادنبال نمیکند. برای دختری که در مرکز داستان قرار دارد اتفاقی رخ میدهد و آدمهای فیلم درباره آن رویداد قضاوت میکنند، قضاوتی که با تصویر دختر تفاوتهایی دارد. شاید همهچیز به نام فیلم بازمیگردد. تاسیان، واژهای گیلکی است که معادلی در فارسی ندارد؛ «حالتی که بهخاطر نبودن کسی به انسان دست میدهد.» این واژه برای طرفداران ابتهاج نیز آشناست، شعری با این مطلع «خانه دلتنگ غروبی خفه بود/مثل امروز که تنگ است دلم».
الهام احمدی را بیشتر بهعنوان عکاس سینمایی میشناسم، دانشآموخته دانشگاه هنر در نخستین تجربه سینمایی خودش نسبتاً متفاوت با جریان سینمای کوتاه ایران اقدام کرده است. درحالیکه بخش مهمی از سینمای کوتاه درگیر رئالیسم اجتماعی و بهرهگیری از تکنیکهای ثابتی برای نزدیک شدن به سینمای فرهادی و امثالهم است، احمدی بهسوی نوعی سینمای رمانتیک رفته و آن را در دل یک شبهمستند قرار داده است. دختری که مدام میبینیم دیگر وجود ندارد و حالا آدمهایی که آخرین دقایق زندگی او را دیدهاند و با بیخیالی از کنارش گذشتهاند، دست به قضاوتش میزنند؛ اما قضاوتها دیگر شبیه برخورد گذشتهشان نیست. انگار در فقدان دختری
... دیدن ادامه ››
که آنان نمیشناسند، آدمها درگیر حالت تاسیان میشوند.
برخلاف جریان اصلی فیلمهای کوتاه که در آنها یک قهرمان – عموماً زن – در مرکز فیلم قرار میگیرد و او در مقام راوی مصایب خویش را نشان میدهد، در تاسیان دختر از مرکز خارج میشود تا نشان دهد آدمهای اطرافش درگیر چه مصایبی هستند. بهعبارتی کارگردان به جای یک روایت خطی از یک روز یک شخصیت، تصویر پراکنده از آدمهای معمولی شهرنشین ارائه میدهد و با این تصور مبارزه میکند که برای روایت سینمایی نیاز به یک رویداد دراماتیک است. دوربین احمدی قرار است بهعنوان ناظر به مسائل ساده، وجه دراماتیک بدهد. از همین رو فیلم در فرم هم دچار تفاوت شده است. خانم احمدی با تجربه طولانی در عکاسی، بهخصوص عکاسی پرتره، قهرمان اصلیاش را دوربین قرار داده است. این دوربین است که به ما حس یکپارچگی تصویری میدهد. فیلم که بیشترش در سکوت است، به کمک دوربین روایت را پیش میبرد و گفتوگوهای ناشنیده را دیداری میکند. انتخاب زوایای دوربین و مواجهه آن با آدمها، میزانسن آدمها در برابر دوربینی که تلاش میکند فرم مشخصی را نشان دهد، همگی «تاسیان» را جذاب میکند تا نخستین ساخته الهام احمدی قابلقبول برای مخاطب باشد.
احسان زیورعالم
منتشر شده در روزنامه همشهری به تاریخ ۸ شهریور ۱۴۰۰