بقول نیلوفر موقت:
یه "هفته ی فرهنگی" کره خودم ترتیب دادم نشستم شبی یه فیلم کره ای دیدم. البته همچنان ادامه داره و اختتامیش نمیدونم کی هست?
گزارشش رو مفصلتر بعدا مینویسم
فقط میخوام بگم یه فرمول کلی داره:
سینمای نکبت مال اوناست نه ما.
مثلا یارو دختره خوشگل گوگولی مگولی عاشق پسره فقیر بدبخت فلک زدست بعد یهو با تبر میزنه تو سر پسره که چرا آخر تابستون منو نبردی ترکیه خون میپاشه همه جا. پسره با تبر تو سرش میره سراغ رییس احمقمش که سرخوشیه مال خودش درخواست مساعده میکنه رییسه میگه وقت ندارم دارم میرم مچچد(کلیسا) نماز بخونم که پسره چاقو میزنه کبد رییس رو درمیاره خون میپاشه اونجاهاییکه که قبلا نپاشیده شده بود. کبد رو میبره جلو بیمارستان محب سئول بفروشه. یارو خریداره یک میلیون وون تقلبی به پسره میده و با کبد فرار میکنه. پسره میدوئه دنبالش با سرعت از کوچه پس کوچه های ولنجک سئول(سراشیبی، سربالایی) بالا
... دیدن ادامه ››
پایین میشن.
بارون شدید هم؛ هست
آخرشم پسره میفهمه خریداره کبد رو مال خواهرش میخواسته و نمیدونسته این دومادشون بوده که خواهرش ازشون مخفی کرده بوده
??
فیلمای این هفته:
انگل
ساکت شده
خاطرات قتل
تعقیب کننده
پیر پسر
جزیره
پ ن: جدیش رو آخر هفته مینوبسم