برای مسعود هاشمی نژاد و اتاقِ سفیدش...
او رفیق و همکار سالیانِ من است...هم خودش را دوست دارم هم قلمش را...بارها هم به خودش گفته ام و هم به دیگران...تقریباً میتوانم بگویم تمامیِ متن هایش را خوانده ام و یا نمایشِ افرای ژاپنیِ او را به روی صحنه برده ام و چند اثرِ دیگر از او را به امید خدا قرار است به روی صحنه ببرم...اینها را گفتم که بدانید این مطلبِ بنده نقد و تحلیل نیست...دادنِ انرژیِ مثبت است و به اندازه یِ خودم سپاسگزاریست از رفیقی که دغدغه های تئاتری اش را میدانم و میشناسم...اتاق سفید با بازیگرانِ کودک و نوجوان کار شده...تنها متن و اجرائی از مسعود هاشمی نژاد است که برای چنین مقطع سِنی نوشته و با آنها کار کرده...من نمایش را دوست داشتم...صادق است...اَدا ندارد...با تبلیغاتِ پُر زرق و برق نمیخواهد مرا گول بزند...متن ، حرف دارد برای گفتن...کارگردانی ، موجِز و مختصر و مفید است...اصلاً در چنین کاری قرار نیست تو کارِ عجیب و غریبی انجام دهی...قصه به تنهایی دارَد کارِ خودش را انجام میدهد...صحنه مختصر و مفید...نور با توجه به امکاناتِ سالنِ اجرا خوب...طراحی لباس عالی...من بازیگرم...در حد و اندازه اندکِ خودم بازیگری را میشناسم...اتاق سفید مجموعه یِ بازیگری خوبی دارد...آنها سنشان کم است اما مطمئناً بعضی از آنها آینده خوبی خواهند داشت...چندتا از بازیها بر دلم نشست...قطعاً هیچ اثر هنری عاری از ضعف نیست اما صداقت و انرژیِ این بچه ها بر روی صحنه برایم ارزشمند بود...پُر حرفی نمیکنم...این نوشته از دلم برآمده...برای رفیق و آرتیستی که هم دوستش دارم و هم قبولش...اصلاً چه ایراد و اشکالی دارد که مهر و رفاقت و قبول داشتنِ کسی را با صدای بلند گفتن؟
آرزومندِ سلامتی و موفقیت برای همه مردمِ ایران و جهان
ارادتمند:حسین کشفی اصل