شکوفه های گیلاس را دیدم و با اینکه میدونم هر اثر را باید در زمان خود به قضاوت نشست به نظرم همچنان بی پدر و این یک پیپ نیست آثار خوب مساوات هستند
تمرکز شدید اثر بر فلسفه شرق به نوع خودش جذاب بود و البته شاید برای هر مخاطبی نتونه اون کشش را ایجاد کنه، عنصر تکرار، پوچی و استمرار کسالت موجود در جهان اثر به خوبی به کار تسری پیدا می کرد، بازی حامد رسولی عالی بود و هر لحظه نشون میداد که تا چه حد تواناست این بازیگر اما در روبرو رومینا مومنی انتخاب خوبی نبود، در اکثریت مواقع کم می آورد و با وجود اینکه تلاشش را می کرد اما انگار در قامت این نقش نبود، یادم میاد توی سیزیف این ترکیب دو نفره خیلی بهتر جا افتاده بود و بازیگران همگن بودند، حالا شاید شبهای اول است ولی مساوات نشون داده که از همون شب اول هم میتونه همخوانی درستی بین بازیگران بوجود بیاره، مخصوصا در بخش متون واقعا گاهی سردرگم میشدم
به طور کلی باید توقعتون از کار را پایین بیارید، چون گاها در دقایقی دیگه این بدعت در انتظار و سکوت بیشتر حال و هوای روشنفکری به خودش می گیره و از معنا خارج میشه، انگار که خب بذار چند دقیقه دیگه سکوت بدیم مخاطب بیشتر به عمق اثر پی ببره، اما واقعا اینطور نبود و تجربه تماشا کنار تماشاگران نشون میداد که بیشتر خسته و بی حوصله می شدند تا متفکر و عمیق، این که بگم سلیقه من نبود اشتباهه چون خب من به عنوان مخاطب باید ظرف سلیقه ام را بزرگ کنم تا
... دیدن ادامه ››
بتونم اثر را بهتر و درست تر بببینم، اما شکوفه های گیلاس یک جای کارش میلنگد، یک کمبود بزرگ دارد و آن تئاتر است
به نظرم بعد از خداحافظی از تئاتر خوبه که مساوات به اشتباهش پی برد و به تئاتر برگشت، حالا تا دوباره روی دور بیفته زمان میبره، شکوفه های گیلاس شروعی بود برای این بازگشت، البته که امیدوارم کارگردان بدونه که ما مخاطبانش هستیم، اگر روزی به این فکر می کرد که ما در قد و قامت تماشای آثارش نیستیم این رو هم بدونه که ما باز هم اومدیم و کار را دیدیم و این دو وجه اثر و تماشاگر را به هم مدیونیم