ترسیده ای
از آسمان خراش ها
که دست به آسمان می برند
... از طیاره ها
که می افتند
و آدمها را
تمام می کنند
ترسیده ای
از ایستگاه های مترو
که قلب زمین را
چنگ می زنند
... از قطارها
که تو را بر می دارند
در فاصله ای دور
جا می گذارند
ترسیده ای
از آینده ات
در سرزمین سوخته
که دل کندن از آن
دشوار است
ماندن در آن
دشوارتر
۱ نفر
این را
امتیاز دادهاست