نقد فیلم خانواده فیبلمن ها ساخته:استیون اسپیلبرگ
استیون اسپیلبرگ دریکی از درخشان ترین ساخته هایش؛خاطرات کودکی و نوجوانی خود را که چگونه شیفته دنیای جادویی سینما میشود را به شکل موجز و و نوستالژیک برای ببیندگان بیان میکند؛؛
فیلم با سکانس صف مخاطبان سینما؛کودکی که از رفتن به سینما ترس دارد آغاز میشود او با کنجکاوی و ترس ازپدر میپرسد سینما چیه؟درجواب پدر میگه:رویاهای مارو نشون میدن؛
پسر:رویاها که ترسناک هستن
کودک ترسان از دیدن فیلم رو پرده نقره ای؛که سکانس تصادم قطار فیلم؛ نمایش بزرگ روی زمین دومیل را نشان میدهد؛درحقیقت مفتون سینما می گردد؛و ..درادامه داستان با اسباب بازی ها و قطار به بازسازی این سکانس می پردازد.مادر که نوازنده قهار پیانوس به علایق پسرش احترام میگذارد و راه برای شکوفایی استعداد و خلاقیت فرزندش را با دادن دوربین ۸ میلی متری هموار میکند؛و پسر باساختن فیلم های کوتاه با بچه های کالج کم کم وارد مسیر فیلمسازی میشود. در سکانس بی نظیر پسر نوجوان؛ با بزرگترین کارگردان دوران طلایی هالیوود جان فورد کبیر دیدار میکند که با بازی دیوید لینچ باور پذیر شده اس وازاو درباره نقاشی و خط افق میپرسد خط افق کجاس؟؟درهمین سکانس اسپیلبرگ با زیرکی و درایت معنی فیلم را گنجانده اس؛ سینما هنراست نه صنعت؛؛ در پایان داستان؛ نوجوان ۱۶ ساله در عمق
... دیدن ادامه ››
صحنه کوچه های منتهی به استودیو فیلمسازی هالیوود با ترس بزرگتری مواجه میشود که همانا قدم گذاشتن در عرصه بزرگ فیلمسازی و درمسیر کارگردانی است. کارگردان ؛ اسپیلبرگ با فیلنامه پراز جزئیات و شخصیت پردازی های دقیق و درست پرداخت شده و با انتخاب درست بازیگران و هدایت وراهنمایی آنها؛همچنین؛ لوک سینمایی خاص که نگاتیو هست وبااستفاده از دوربین پاناویژن و لنزهای پرایم و قطع (نسبت ابعاد تصویر(آنامورفیک ۲:۴۰.۱.) به به همراهی سینماتو گراف بزرگ و همکارهمیشگی اش؛یانوش کامینسکی که با دوربینش تابلوی نقاشی می سازد؛ به زیبایی توانسته حال و هوای آن دوران دهه۶۰ آمریکا را به مخاطب انتقال بدهد و تماشاگر؛ سینمادوستان را وارد دنیای جادویی قصه اش کند و شیفته و مسحور سازد وادای دینی مانا به هنرسینما و بزرگان این هنر داشته باشد..