نمایش در ظاهر بازخوانی قسمتهایی از تاریخ است، ولی در باطن روایتیست از حال. کافیست اطلاعات تاریخیمان را پشت درب سالن بگذاریم و با فرض اینکه به تماشای نمایشی غیراقتباسی نشستهایم دنبال یافتن معانی نمادها و استعارات و یافتن معادلی برای شخصیتها باشیم.
شاید - و مؤاکداً شاید - نیت امیرحسین طاهری در متن و نادر فلاح در کارگردانی صرفاً تورقی در حدیث دوران حیات یک شخصیت تاریخی بوده، ولی برای من اتفاقی نبود که در بحثِ مدرسۀ دختران حرف از زن زده شود و در نام اثر سخن از نمردن و زندگی باشد و در آخر به دخترک دیکته کند بنویس: " آ " ، " زا " ، " دی "!