در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شاهین رمضانی درباره نمایش منتیدا: سلام بسیار ممنون ازین که در این شرایط خیلی خیلی سخت کار میکنید... خ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:31:21
سلام
بسیار ممنون ازین که در این شرایط خیلی خیلی سخت کار میکنید...
خدا قوت
نمایشنامه خوبی بود
بهم ریختگی جهان رو نشون داد...علایق مردم ب دروغ رو نشون داد...
دیگه کسی نمیدونست کی دروغگوعه و کی راستگو
کسی نمیدونست الان دوس داره دروغ بشنوه یا یا راست و ب نظرم
میشه این متن رو بعنوان نمایش نامه خوب یاد کرد.

از نظر کارگردانی تبریک میگم ب اندیشه کارگردان ک در این دوره خیلی کم دیده میشه و همه ... دیدن ادامه ›› صرفا میخوان کار کنن اما شما با تفکر بودی در این کار...اما چرا از فضاهایی زیبایی ک خلق کردی نهایت لذت رو نبردی و سریع رد شدی.
نور پردازی بهتری میتونستی داشته باشی بیشتر میزانسن ها خطی بود رابطه بین بازیگرها در نیومده بود و تکنیک، تکنیک کارگردانی دیده نمیشد.
طراحی صحنه و لباس دمه دستی بود صرفا فقط بود ،پارادوکس تلفن بی سیم در کنار تلفن داغون سیمی رو نفهمیدم...
بازیگرها
همه با جان و دل همه تلاششون رو کردن ک بدرخشن
اینجا دقیقا نقطه خرابی کار بود .، چون گروه حفظ نشد ،کمک به بازی پارتنر حفظ نشد
بازی ها یکی نبود ی سری کاملا نابلد بودن و یکسریا کمی حرفه ای تر واقعا دوره فن بیان یکی از پایه ترین اموزش های بازیگره و این چیدمان غلط کارگردان بود باعث شد ریتم بیوفته،حس بازیگر روبرو اشتباه دیده بشه،چالش های مغزی تماشاگر دچار پراکندگی بشه یسری از بازیگرها تلاش کنن تا ریتم بیاد بالا و وقتی صحنه رو ترک کنن ریتم دوباره بیوفته یا ی سری از بازیگر ها یکموقعیتی رو خلق میکردن و بعد ک میرفتن بیرون اون یکی بازیگرا منفجر میکردن تمام تلاش های پارتنرهاشونو و اینجا بود ک آدم میخواست پاشه و از سالن بره بیرون...چون در دل عجیب ترین موقعیت یهو یکی از نقشها کاملا بی تفاوت و بی حس و با بازی فیک نسبت ب فضای خلق شده دیالوگ میگفت .
بازیها یکدست نبود یکی خارجی بازی میکرد...یکی لحن ایرانی داشت
یکی بیومکانیک بود و یکی بدنش رئال
زبان بدنها رعایت نشده بود
ولی اسکندرررر(همونی ک خال داشت ) اگه اسمشو درست گفته باشم بشدت درست بازی کرده بود اگه خود واقعیش اونشکلی نباشه...درست ترین بازیگر اسکندر بود باغبون فک کنم،
واقعی ترین بازیگر اونی ک دستشو باند پیچی کرده بود پانالی بود.چشمهای واقعی داشت و این نقطه قوت میتونه در تمام سالهای بازیگریش بهش کمک کنه

هدایت فیریکس خوب بود بعنوان نقش یک در صحنه ،نقش بهش میومد اما از خودش خارج میشد و همیشه فیریکس نبود

در کل نمایش قابل قبول همیشه وقت آدمو میگیره ک نقد براش نوشته بشه...
شما میتونید بعنوان پر فروش ترین نمایش امسال باشید یا سال بعد باشید
نمایشتون با اتفاقهای حال حاضر مطابقت داره...و اگه این اتفاق براتون نیوفته در حق خودتون جفا کردین...پس برید ب سمت درخشش
ارادتمند شاهین رمضانی


سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
باسلام؛
در ابتدا از اینکه مارا تماشا کردید از شما سپاسگزاریم
قطعا تمامی نظرات شما به گروه کارگردانی و بازیگران عزیز این گروه منتقل خواهد شد تا در صورت وجود مشکلات به رفع آنها بپردازند./
۱۶ آبان ۱۴۰۲
سلام به تماشاگر و همراه عزیز منتیدا 💐🌺


قبل از هر مطلبی ؛اول از همه امیدوارم پذیرای معذرت خواهی من در دیر پاسخ دادن به پیامتون باشید 🌺


متشکرم از توصیه ها و تعاریف انرژی بخش تون ؛ توجه و تمرکز روی نقاط مثبت نمایش و بیان اون ها در شروع صحبت تون ؛ اما همانطوری ... دیدن ادامه ›› که در متنی که برای تماشاگران و منتقدان ( که بالاتر هست ) نوشته شده ؛ چون بازگو کردن نقاط ضعف و کمبودهاست که باعث رشد و پیشرفت یک گروه یا فرد میشود پس ترجیح بر این هست که با جزئیات به نقاط ضعف گفته شده ی کار توسط شما بپردازیم ...😍💚🌹


واقعیتش در نوشته تون مقداری پراکندگی و تناقض وجود داره که در پاسخ درست من و سردر گم کرده مثلا : مگه امکان داره ( به گفته ی خودتون ) کارگردانی صاحب اندیشه باشه ؛پشت کارش تفکر باشه
( و باز هم به نوشته ی خودتون )در انتخاب بازیگر یا به قولی  کستینگ ؛  چیدمانش غلط باشه !!!

و میزانسن ها ؛قدرت بازیگری کارش دچار ضعف شدید باشه ؛ طراحی نور ؛ لباس ؛ صحنه و ...دم دستی باشه و فقط باشه ؟!؟!
پس تفکر و اندیشه ی این کارگردان دقیقا چی و کجا بوده ؟!🫰

یا مثلا به بازی ها اشاره کردید و با ارفاق یک یا دو بازیگر رو درست و‌ واقعی و بقیه رو بد ؛ ناهماهنگ و ناهمگون و ... دونستید و حتی انقد بد که گفتید ترجیح میدادید از سالن برید بیرون خب مگه میشه یه کاری انقد بازی های بد داشته باشه و بتونه کار پر فروش سال بشه ؟!؟!
و...

اما تلاشم بر این هست که منسجم و جامع بهتون پاسخ بدم 💚😊

خب برسیم به مطالب :

اول از همه جایی نوشتید که فضاهای زیبایی خلق شده ولی چرا لذت نبردید و سریع رد شدید که بابت نظرتون بسیار متشکرم اما چون خیلی کلی نوشتید و نمیدونم منظورتون کجا بود منم ناچارم کلی و بر حسب احتمالات جواب بدم ؛ شاید برای من لذت در سریع رد شدن از فضای زیبای خلق شده و خلق فضای بعدی بود ...


نورپردازی :
بعد از تبدیل شدن شانو به مهرگان بسیاری از امکان های نورپردازی کم تر شده یا حتی از بین رفته ؛ اینو نوشتم که بگم آدم خیلی راحت میتونه یه جاهایی کمبودها رو به عوامل دیگه ای ربط بده اما اگه سالن تمام امکانات نورپردازیم داشت برای این نمایش طراحی نور باز هم به همین شکل بوده ؛ همین که در ابتدا شما ۴ بازیگر رو بین تاریکی و نور میبینی یعنی همون تفکری که شما گفتی و حالا چرا با اون طراحی نور؛ چراش با مخاطب با تفکر ؛ همین که جایی نور سر ضرب می‌ره و سر ضرب میاد این یعنی طراحی نور و من هدفی داشتم که نور بقدری پر و پیمون باشه که تماشاگر حتی کوچکترین میمیک ها و جزئیات رو ببینه ...ولی چرا ؟!


میزانسن های خطی :
ای کاش در اجراها بودیم و اینبار من از شما دعوت میکردم تا بازهم مهمان تشریف بیارید اما اینبار کارو با هم ببینیم و شما میزانسن هایی که خطی هست رو به من بگید و من میزانسن هایی که بر اساس نقاشی های مطرح بسته شده و علاوه بر ترکیب بندی و زیبایی شناسی کارکردش در فرم رو هم بهتون بگم ...
درسته خطی هست اما با انواع خط های عمودی ؛ افقی ؛ مورب ؛ شکسته و ...
به هر حال از اجراها گذشتیم اما فیلم کار موجود هست و هر زمان و هر جا که شما گفتید من آماده ی این بازنگری هستم ... 💚☺️


تکنیک :
لطفا واضح بگید منظورتون از تکنیک کارگردانی چیه ؟!
چون منظورتون واز این که تکنیک کارگردانی دیده نمیشد متوجه نشدم و آیا این ینی کارگردان دارای اندیشه و بدون تکنیک ؟!
واقعیتش من در کارگردانی نمایش با طرح ؛ایده و شیوه ی اجرایی ؛ تحلیل؛ ریتم ؛ فضا ؛ ساختار؛ کاراکتر ؛ دیالوگ ... روبه رو هستم و در مورد هر کدوم که خواستید میتونیم بحث کنیم ...اما تکنیک ؟!؟!


طراحی لباس :
دمه دستی بود و صرفا بود
کوتاه و کلی : قطعا بودجه؛ امکان فراهم میکنه و امکان طراحی و پرداختی بهتر اما با همین بودجه و امکان در طراحی ؛ دلیل ؛پرداخت و خلاقیت انجام شده مثلا : تضاد رنگ لباس کاراکترها باهم ؛ تحول رنگ لباس کاراکتر ها در روند نمایش و صحنه ها ( مثال چرا رنگ لباس فریکس در صحنه ی اول سیاه یا خاکستریو گرفته و در صحنه های بعدی تبدیل به آبی ملایم و آرامش بخش میشد ) و ضخامتی که رفته رفته از بین میرفت و با جلو رفتن قصه و برهنگی رازهای کاراکترها لباس هم رو به برهنگی میرفت ؟!🫰🫰

طراحی صحنه :
بله همینکه براتون پارادوکس تلفن ها سوال شده یعنی دمه دستی بود و صرفا بود ( به نوشته ی شما ) ؛ نبود 😊
و باز هم شمارو دعوت به توجه و در نهایت پارادوکس بیشتری میکنم چرا تلفن سیمی داغون رنگش قرمز و تلفن بیسیم رنگش سفید بود ؟!؟
چرا برای فریکس از راکینک چیر استفاده شده ؟!
و چرا اون صندلی با استخدام کاراکتری در اون خونه تبدیل به دوصندلی ساده و با رنگ سفید میشه ؟! رنگ سفید برای زیبایی شناسی مخاطب عام درست اما اگه فقط زیبایی شناسی مد نظر بود میشد از رنگ مثلا سبز هم استفاده کرد ؟! چرا سفید ؟!
و ...
شاید در مورد طراحی صحنه تصورهای متفاوتی داشته باشیم اما به نظر من در کوچکترین مدلش ؛ تفکر و دلیل در موردن بودن یک شی روی صحنه ؛ رنگش ؛ کارکردش دراماتیک ؛ تاثیر در فرم و محتوا یعنی طراحی صحنه ...


بازیگری :
به نظر من اگه نمایشی این حجم ضعف در بازیگری ( یک دست نبودن بازی ها ؛ در نیومدن روابط بین کاراکترها ؛ فوکوس کشی ؛ نداشتن انرژی ؛ عدم انتقال احساس ؛ ناتوانی در نگه داشتن ریتم صحنه و ... همه ی مطالبی که نوشتید و اشاره کردید) رو داشته باشه بر خلاف نظر دیگرتون نه نمایش قابل قبولی هست و نه کارگردان کارش و درست انجام داده چون مهم ترین ابزار کارگردان بازیگرانش هستن ؛ همه ی آنچه که کارگردان میخواد بیان کنه اول از همه در گرو قدرت و مهارت بازیگران هست و وقتی گروه بازیگران دچار ضعف هست ابزارهای دیگر کارگردان نمیتونن کمک چندانی به کارگردان کنن ...
اما بطور کلی این مورد تنها موردی هست که کارگردان نمیتونه حرفی برای گفتن داشته باشه چون متر و معیار مغز شما و داشته ها و سلایق قبلی که در شما شکل گرفته هست اما متر و معیارهایی هم برای من وجود داشته و دارد و با اینکه گروه بازیگران که حتی تعدادی شون کار اولشون هست و در مقایسه ی خودشون با خودشون بخوام بعنوان کارگردان نظری بدم : با جرئت و جسارت کامل مینویسم که در متر و مقیاس های من پر از انگیزه ؛عالی تلاش کردن و عالی منجر به تلاش منتهی به نتیجه شدن که اگر غیر از این بود هیچ وقت به خودم جرئت و اجازه ی روی صحنه رفتن رو نمیدادم ؛ پس چون متر و معیار شخصی و کلی هست از این صحبت گذر میکنیم و به نگاهتون احترام میگذارم فقط یه موردی بیان کردید در مورد دوره ی فن بیان که بله به نظر من هم صدا و بیان از مهم ترین ابزارهای هر بازیگر هست اما ربطش رو به کار و چیدمان غلط کارگردانی متوجه نشدم ؟! آیا صدای بازیگر به شما نرسیده ؟! آیا صدا و بیان بازیگر و ادای دیالوگ ها واضح و شفاف به شما نرسیده ؟! آیا حرف خوری وجود داشته و شما متوجه دیالوگ نشدید ؟!
در این مورد و اون مورد مربوط به ریتم و خراب شدن ریتم اصلا متوجه منظورتون نشدم ...چون در ررررررییتممم تمام تلاش ؛ تمام تلاش و اولین اولویت کارگردان اتفاقا برای تولید یک نمایش با ریتمی درست و سر حال بوده و در این مورد آماده ی هر نوع گفتگو و چالشی هست ...🙏👌🌹


و در مجموع بسیار ؛ بسیاار ممنون و متشکر از زمانی که گذاشتید و نقدهایی که نوشتید هستم و امید وارم و امید دارم که در کارهای بعدی رضایت بیش تری و از سمت شما مخاطب و همراه عزیز کسب کنیم 🌹💚
۰۹ دی ۱۴۰۲
میلاد فرضیات (milad..farziat)
احمد شاه قاسمی
سلام به تماشاگر و همراه عزیز منتیدا 💐🌺 قبل از هر مطلبی ؛اول از همه امیدوارم پذیرای معذرت خواهی من در دیر پاسخ دادن به پیامتون باشید 🌺 متشکرم از توصیه ها و تعاریف انرژی بخش تون ؛ توجه ...
👌🏻👌🏻👏🏻💯
۰۹ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید