من با دقت همه کامنت هارو میخونم و نت برمیدارم اما در این صفحه به هیچ کامنتی پاسخ نمیدم چرا که به نظرم سوی صحبت کامنت در صفحه تیوال با مخاطب بالقوه یک اثر هست چه مثبت چه منفی، اگر کسی با مخاطبی که از این کار لذت نبرده همفکر باشد، از این اجرا لذت نخواهد برد و من نمی‌خواهم کسی که امکان دارد از اجرا لذت نبرد، به دیدن این نمایش بیاید.
اما شما دوست عزیز امیدوارم اشتباها و بی تمرکز این کامنت را نوشته باشید، چرا که چیزی در این کامنت خواندم توهین بسیار بزرگیست.
شما کامنت خود را با مثال های متناقض شروع کردید تا کالیگولا شدن هامون را به سخره بگیرید، این حق شماست اما در ادامه مثال های توهین برانگیز خود چیزی نوشتید که دور از ... دیدن ادامه ›› اخلاق است:
به موازات نوکیا بودن، فرانکی بودن، عنوانی بسیار ارزشمند و حتی باشکوه
«نویسنده ایرانی»
را‌ در تقابل با امیل زولا قرار دادید! به تناسبی که در ذهن شما یک نویسنده ایرانی، لایق تحقیر از پیش تعیین شده است.
نویسندگان ایرانی زنان و مردانی هستند که بدون کسب درآمد در یکی از سخت ترین جوامع برای فعالیت هنری که فعال هنری در آن در متزلزل ترین شرایط ممکن زیست میکند، می‌جنگند تا هنر تولید کند.
در پشت عنوان «نویسنده ایرانی» نام هایی با اعتبار بین‌المللی چون صادق هدایت، بهرام بیضایی و ... قرار میگیرد.
عنوان نویسنده ایرانی عنوانی قابل احترام است، اگر تعمدی در نوشتارتان بوده، طرز فکر خود را تا قبل از تیاتر بعدی که می‌بینید اصلاح کنید.

بسیار بسیار زیبا اشاره فرمودین جناب جعفرزاده به نوع مخاطب تاتر ، ایشون نه فقط در گذران وقت تماشاچی‌ که در امر‌آموزش نیز ید بیضایی دارند!!
اصرار بازگو شدن شکست عشقی در همه تاتر ها ، تصادف ، ماشین ۲۰۶ !! کلاس آموزشی ما که فدای دو اجرای آخر خودش کرد با صندلی های خالی سالن که باعث عدم حمایت مدیر شهرزاد و پرت کردن همه ما از مجموعه به بدترین نحو شد !!سواستفاده از اعتماد ۱۰ ۱۱ نفر بیخبر از همه جا ، وصول ۳۵ میلیون تومان پول در عرض یکماه ،( حقوق ۲ ماه یک کارمند!) متن مزخرف ، تمرین های بی نظم و آشفته ، بی انگیزه شدن تک تک افراد و ترک تمرین ، ماندن نهایت ۳ نفر از ۱۱ نفر ،تبدیل شدن اجرا به یک‌شب‌نمایشنامه خوانی !! پرداخت وجه اجاره سالن توسط ۳ بازیگر نادان !! و بعد مجوز نگرفتن نمایشنامه !! و اظهار ندامت و دلجویی آقای مزینی _بازیگر مبتدی - به من که حق با تو بود من دفاعی ندارم !! و البته بازم سرکوب شدید ایشون توسط منکه هنوزم در رویای اجرا به سر میبرند!! و در نهایت این پول بی زبان که رفت خرج معشوق جدید شود تا بلکه بشود موضوع تاترهای بعدی ... خسته نباشی دلاور ... دیدن ادامه ›› ....
دیگه به مزینی زنگ نزن بگو تو رو خدا به میترا بگو شکایتش رو پس بگیره ، من شکایتم را تا خدا بردم و نتیجه اش سالن خالی هر شبه ... که البته برای اهل ادعا فقط پر شدن رزومه کافیست !!

یه بزرگی میگه :انسان های آگاه زمان از هیچ چیز در اطراف خود تعجب نمی کنند