به صحنه در آوردن متنی که ظاهراً ساده ست، خیلی کار سخت، پیچیده، نیازمند تیزبینی و دقت بالاییه، از این بابت که خیلی از افراد به دام ساده بودن ظاهر متن میوفتن و اهمیتی که باید رو بهش نمیدن و ممکنه نگاه دم دستی به متن داشته باشن.
ساده بودن، خیلی ترسناکه! میتونه افراد رو درون چالهی کلیشه بندازه. خیلی از افراد ارزش موقعیت های ساده ولی در بطن ماجرا مهم رو نمیدونن، و اینکه این اجرا از تمامی این موارد مستثنی هست و دور از کلیشه هاست و همه چیز قابل لمس و واقعیه به شدت من رو مجذوب اجرا کرد.
ریز بینی برای ساخت یک اثر کاملا رئال؛ بازی های درست و حساب شده، شخصیت های پرداخته و موشکافی شده، ایجاد فضاسازی و صحنه کاملا باور پذیر.
بازی کردن نقش افراد ساده، که برای ما افرادی بدیهی هستن، بشدت سخته چون ما اون هارو افرادی بدون اهمیت میدونیم در صورتی که دسترسی به این آدم ها میتونه سخت تر از واکاوی افراد پیچیده باشه.