تبریک و خداقوت به تیم نمایش *زادروز زار*
اینکه یک تئاتر از ایده به صحنه برسه در این وانفسای روزگار ما، بالاترین موفقیت هست.
متوجه محدودیتها
... دیدن ادامه ››
هستیم.
بازیهای خوب و باورپذیر با اکت و بیان پرداختشده و قدرتمند از آقایان رضا حاجیحسینی و متین میرزایی قابل تحسین و تشکره. بازیگران خانم اما به نظرم رسید نیاز هست تا روی صدا، لحن و بیانشون بیشتر کار کنند. کارگردان به خوبی عوامل را به خدمت گرفته تا روایت علیرضا زارع را به نمایش بگذارد.
استفاده از نقلقولهایی مثل چشمها را باید شست؛ هیچوقت یک نویسنده را تهدید نکن (اشاره به جمله معرف ظریف) و یکی دو جمله مشابه دیگه نتونسته در فضای نمایش جا بیافته، یا اینکه من نتونستم ارتباط بگیرم. بعضی از شوخیهای کلامی (۸۵) و رفتاری (چشمچرانیهای تکراری و ... ) هم اگر تعدیل یا حذف میشد لطمهای به کلیت نمایش نمیزد.
رنگ زرد در دکور نمایش در ابتدا نوید فضایی شاد و مفرح رو میداد در عین اینکه میتونست هشداری برای اتفاقات غیرمنتظره پیش رو باشه. خوشبینی و آرمانگرایی که در نهایت منتهی به خیانت و خودکشی میشه. رنگ زرد انتخاب هوشمندانهای بود.
استفراغ سه شخصیت از چهار شخصیت اصلی و تقدیس عدد سه توسط خریدار هم گره جذابی بود که باز نشد.
و نکات جالب دیگر ...
در نهایت خوشحالم که موفق به دیدن این نمایش شدم.
ممنون تلاش عزیزان *زادروز زار*