در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | محمدرضا باقری نژاد درباره نمایش زیگموند: «زیگموند» را با دید یک نمایش پرتره کار نکردم/ مضمون نمایش باید نسبتی ب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:32:06
«زیگموند» را با دید یک نمایش پرتره کار نکردم/ مضمون نمایش باید نسبتی با جامعه داشته باشد
«مهرداد کورش‌نیا» گفت: هنگامی که یک چهره‌ مهم در نسبتی با جامعه باشد‌ و چالش‌هایی به همراه داشته باشد، به سراغ آن می‌روم وگرنه پرداختن به یک پرتره برایم جذابیتی ندارد. برای مثال در زیگموند، مسئله‌ تقابل میان اخلاق و تعالی و رشد مطرح است و اینکه آدم چقدر می‌تواند برای تعالی و رشد، اخلاق را زیرپا بگذارد؟ ‌

«مهرداد کورش‌نیا» در گفت‌وگو با خبرنگار تئاتر صبا به بهانه اجرای مجدد نمایش «زیگموند» در تالار حافظ درباره بهره‌گیری از شخصیت «فروید» در این نمایشنامهی گفت: یکی از درس هایی که من سالهاست در دانشگاه مشغول به تدریس آن هستم «شخصیت شناسی» بر اساس کهن الگوی‌های یونگی است و بر این مبنا من یک کتاب هم تحت عنوان «نردبان شخصیت» دارم که در این کتاب روی تفکیک ۱۵ فرم، منش و رفتار از شخصیت‌ها تمرکز دارد. در واقع مضاف بر تدریس نگارش فیلمنامه و نمایشنامه در این سالیان، احتیاج بود در حوزه‌ «روانشناسی شخصیت» مطالعه داشته باشیم. یکی از کسانی که در این موضوع مبدع و بنیان‌گذار و پیش‌رو بوده، «زیگموند فروید» است؛ فروید زندگی پرتناقض و تعارض و پرتنشی داشته است. و البته نه به عنوان نمایشنامه‌ای پرتره و بیوگرافیگ بلکه به بهانه‌ پرداختن به فروید که خود به عنوان مبدع ناخودآگاه و تعالی و رشد است. در نهایت متنی شکل گرفت که طی آن بتوانیم نگاهی به زندگینامه‌ او بیندازیم و اصل قضیه چالش‌ها و موقعیت‌های دراماتیک زندگی او نزدیک شویم.
کورش‌نیا در خصوص رویکرد خود در «زیگموند»، افزود: رویکرد من سورئالیستی است و پس از خودکشی فروید، او به وسیله‌ مورفین به کما ... دیدن ادامه ›› می‌رود و ما ۷ موقعیت از زندگی فروید را می‌بینیم به عبارت بهتر ۷ تعارض را می‌بینیم. امکان پرداخت به این تعارضات در این کاراکتر وجود داشت و گمان می‌کنم خروجی حاصل هم نمایش جذابی شد.

او درباره چگونگی خلق «زیگموند» ادامه داد: من در تلاش بودم که از پرتره و بیوگرافی برحذر باشم و این فضا را با رویکردی سورئالیستی و بهم ریخته‌ ذهنی به به صحنه‌ی نمایش بیاورم، که این فضا مانند کابوس و خواب‌های ما باشد چنانچه مبدع نظریات روانکاوی در خصوص کابوس و رویا و تفسیر خواب نیز خود فروید بوده است. در واقع من در تلاش بودم که باتوجه به نظریات خود فروید فرم کار را انتخاب کنم؛ باید بگویم فرم این اثر اگر که مخاطب دقت کند، از دل مفاهیم این روانکاو برجسته استخراج شده است.

این کارگردان در ادامه درباره اجرای مجدد نمایش گفت: در خارج از کشور با کمپانی‌های خارجی از نزدیک آشنا شدم و دریافتم یک کمپانی ۴۰ سال عمر می‌کند. ۱۵ نفر آدم دور هم جمع می‌شوند، یک نویسنده و یک کارگردان و بازیگران و جمعی از تیم طراحان این تیم را تشکیل می‌دهند و این افراد به اندازه‌ی چهل سال کنار هم زندگی می‌کنند و بدین شکل نیست که سالی ۱ کار تولید کنند. این تیم ۱ سال یا ۲ سال کار می‌کنند و یک نمایش منسجم تولید می‌کنند و یک مدتی اجرا می‌روند و سپس به سراغ کار بعدی می‌روند و ۲ سال بعدتر دوباره ۲ ماه نمایش قبلی را اجرا می‌کنند و یک کمپانی در ۴۰ سال ۸ تا ۱۰ کار تولید می‌کند. در «زیگموند» هم من به همین شکل فکر کردم که کاری که آماده است چرا باید با ۴۸۰۰ مخاطب کار خود را پایان دهد؟در صورتی که در تهران برای یک نمایش خوب و با کیفیت حدود ۱۰۰ هزار مخاطب وجود دارد… خود تیوال که ۵۰۰ هزار مخاطب دارد و یک نمایش خوب می‌تواند ۱۰۰ هزارتا مخاطب را به سادگی به خود جذب کند. نمی‌گویم ۱۰۰ هزار نفر جذب این نمایش می‌شوند اما یک نمایش ۲۰ هزار مخاطب را که می‌تواند به خود جذب کند…
او درباره این بحث که با توجه به وجود چهره‌های برجسته علمی در تاریخ ایران، چه لزومی بر پرداختن به پرتره‌های مهم علمی جهان چون فروید است؟، گفت: نکته مهم این است که پرتره برای من جذابیتی ندارد، مگر آن که شما به پرتره با یک زاویه دید ویژه نگاه کنید… من نمایشنامه پرتره‌ دیگری در خصوص «ملاصدرا» دارم و به عنوان یک فیلسوف تاثیرگذار که حتی روی فلسفه غرب تاثیر گذار بوده است و در ایران هم نظریاتش مورد استفاده قرار گرفته است، به او پرداخته‌ام. این فرد هم زندگی پر فراز و نشیبی داشته است… زندگی ویژه این کاراکترها و نگاه ویژه‌ به آنها در نسبت با جامعه‌ فعلی ما، می‌تواند کارکرد داشته باشد. برای مثال در وضع کنونی هم اگر فردی بخواهد حرف جدیدی بزند یا نقد کند، این فرد را مورد تهاجم قرار می‌دهند، نه مسئولین بلکه خود مردم و او را نفی می‌کنند. پس چه کسی باید فکر و اندیشه را جلو ببرد؟
کورش‌نیا ادامه داد: من وقتی سراغ یک شخصیت می‌روم که یک چهره‌ مهم در نسبتی با جامعه باشد وگرنه دلیلی ندارد که چون یک فرد مشهور است به سراغ پرتره‌ی آن بروم… برای من جذابیتی ندارد و صرفا باید دارای چالش‌هایی باشد. برای مثال در زیگموند مسئله‌ تقابل میان اخلاق و تعالی و رشد است و اینکه آدم چقدر می‌تواند برای تعالی و رشد، اخلاق را زیرپا بگذارد؟ این مسئله‌ای است که من در جامعه‌ی امروز ایران با آن طرف هستم و این در «زیگموند» از هر موضوعی دیگر برایم مهم‌تر بود.

او درباره فعالیت‌های آینده خود گفت: سه اثر کار نشده خیلی خوب دارم، یکی از آنها در خصوص ادیپ است که یک تریلوژی است که اول ادیپ، دوم هملت و سوم دشمن مردم است که ادیپ آماده‌ی اجرا است و یک نمایشنامه ۲ پرسوناژ در خصوص روز کشف حجاب دارم و یک نمایشنامه دیگر که این مورد آخر بسیار طول کشیده و چیزی حدود ۱۲ سال زمان برده است؛ گمان می‌کنم پس از «زیگموند»، پروژه‌ بعدی من «ادیپ» باشد.
علی حیدری
امیر مسعود، محمد فروزنده و مریم علیپور این را خواندند
ن قدرتی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید