در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهدی امیری درباره نمایش مرگ و دختر جوان: در شب پایانی اجرای گروه دوم (خانم حمیده هاشمی و آقایان کامیار احمدی و
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:43:25
در شب پایانی اجرای گروه دوم (خانم حمیده هاشمی و آقایان کامیار احمدی و سالار بابابیگلو) به تماشای این نمایش نشستم.

اگر صرفاً به ظاهر داستان و شخصیت‌ها نگاه کنیم، داستان درباره‌ی زنی است که بعد از ۱۵ سال با شکنجه‌گری که در زندان او را مورد تعرض جسمی و روحی قرار داده است، روبه‌رو می‌شود و قصد انتقام دارد. باید ببینیم که زن، چه رویکردی را در تلافی کردن بلایای غم‌انگیزی که شکنجه‌گر سر او آورده است، پیش می‌گیرد.

اما اگر جزئی‌تر نگاه کنیم، داستان درباره‌ی برابری و عدالت است. اگر کسی تو را مرود تعرض قرار داده اما نکشته، آیا تو حق داری او را بکشی یا به همان شیوه آزار بدهی یا خیر؟ پاسخ برابری آری است ولی پاسخ عدالت خیر(!؟) کدام درست است؟
مردمی که چندی از انقلاب‌شان برای دست‌یابی به دموکراسی نمی‌گذرد، واقعاً چقدر موفق بوده‌اند؟ این انقلاب، صرفاً ظاهری بوده یا همان مردم هم تغییر کرده‌‌اند؟ آیا مردی که همسرش مورد تعرض قرار گرفته است، خواهان برابری است یا عدالت؟ یا اصلاً خواهان زندگی سرشار از عشق است بدون آن‌که برایش مهم باشد دست به چه کاری می‌زند؟ آیا اصلاً او بعد از آن اتفاقات عاشق همسرش است؟ اگر روی شقیقه‌اش اسلحه‌ای قرار گیرد و به او گفته شود که از متجاوز زنت دفاع کن ... دیدن ادامه ›› تا زنده بمانی، حاضر است این کار را انجام می‌دهد؟ نمایش "مرگ و دختر جوان" در طول یک ساعت موفق می‌شود که به این سوال‌ها پاسخ دهد‌.
ریتم روایت آهسته است تا انتها که منفجر می‌شود. فکرش را هم می‌کردیم که احتمالاً این اوضاعی که ما داریم می‌بینیم، ختم به‌ خیر نمی‌شود و کار دستمان می‌دهد! آهسته بودن روایت، به من بشخصه اجازه می‌داد تا بتوانم عمق شخصیت‌ها و داستان را هضم کنم. اجازه داد خودم را در نقش هر یک از سه شخصیت بگذارم تا ببینم چقدر تصمیم‌گیری سخت است! اجازه داد فکر کنم که حق با چه کسی است؟

اما از متن داستان و شیوه روایت آن که بگذریم، بازی گروه دوم (بازی سایر گروه‌ها را ندیده‌ام) به‌طور کلی قابل‌قبول است و آن احساس خشم و ناراحتی‌ای که انتظار می‌رود روی مخاطبش به جا بگذارد را، می‌گذارد. اگر چه هر سه به تنهایی اجرای متمرکزی داشتند اما شیمی میان آن‌ها از دید حقیر آن‌چنان ملموس شکل نگرفته بود (شاید چون [فرصت] تمرین کمی داشتند یا شاید چون در شخصیت‌هایی که بازی‌شان می‌کردند، عمیق نشده بودند!). یعنی خشم زن از فرد متجاوز و ارتباط پیچیده‌ی زن و شوهر، بنظرم می‌توانست کمی تاثیرگذارتر باشد اگر مثلاً جزئیاتی خاص در دیالوگ‌های آن‌ها یا اکت فیزیکی آن‌ها وجود می‌داشت.

همه‌ی این‌ها را نوشتم چرا که این نمایش را دوست داشتم و اشتیاق دارم که هم از این بازیگران تلاش‌گر و هم از آقای علمائی کارهای بیش‌تری را در آینده ببینم.

با آرزوی درخشش
خوشحالیم که اجرارو دوست داشتید...ممنون از نظرتون🙏
۰۶ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید