نمایشنامه هایی رو دوست دارم که نویسنده ی وطنی می نویسه نه اینکه یه نمایشنامه ی خارجی اجرا بشه.
سوژه ی جالبی داشت. تو فکر رفتم که اگه مثلا فردوسی زنده میشد، جایی از شاهنامه بود که بخواد اصلاح کنه یا درویش خان که تارنواز قابلی بود و صاحب سبک و اولین نفری بود که در اثر تصادف در تهران کشته شد، باز هم اونقدر عصبانی از استودیوی ضبط موسیقی سوار درشکه میشد که تا یه ماشین پیچید جلوی درشکه، تعادلش بهم بخوره و از درشکه به بیرون پرت بشه و سرش به جدول بخوره و در جا بمیره؟.دلیل عصبانیتش این بود که صدای پیانوهای هم نواز با تارش، بالا بود و فکر می کرد صدای تارش شنیده نمیشه و هر چی بهش می گفتن تو فرایند ضبط اصلاح میشه قبول نمیکرد. اگر شاه سلطان حسین، آخرین شاه صفوی اگر زنده میشد اینقدر راحت اصفهان و ایران رو دو دستی تقدیم محمود افغان می کرد؟.