با من برگ بازی میکنی
میان پاییز زندگیم
چه خشت بیاید چه خاج
تک خال دلم را برای تو نگه خواهم داشت
میان دفتر روزگار....
این زمین نیست که به پایان میرسد زمانه است
زمانه زندگی، زمانه من ،زمانه تو و زمانه مرگ
هر روز زمان از نو آغاز میشود
از مادر سرنوشت
و در آغوش روزگار به پایان میرسد آنِ زمانه اش
بامدادان مهر ۱۴۰۳