سالها دیدن نمایش به من یاد داد عجول نباشم و قصاص قبل از جنایت نکنم! دقایق ابتدایی نمایش با شوخیها و دیالوگهای بعضا تاتر آزاد همراه بود و اگر کسی جنس نمایش اصیل ایرانی و تخت حوضی را نمی شناخت شاید به قول فرنگی ها در برابر نمایش گارد میگرفت! ولی هرچه از نمایش میگذشت تماشاگر محو قصه زیبا و فکورانه نمایش قرار میگرفت و پا به پای بازیگران درجه یک و کاربلد نمایش میخندید و اشک در چشمانش حلقه می زد! قصه پرغصه بازیگران مظلوم ولی عاشق نمایش اصیل ایرانی و سالهای فراموش نشدنی جنگ و آدمهایی از جنس بلور که یادآوریشان به هر بهانه و داستانی دلنشین و زیباست.
گذر زمان در این نمایش اصلا احساس نشد و همانقدر که از ته دل خندیدیم با بعضی دیالوگها و صحنه ها آسمان چشمانمان ابری و بارانی شد. برای نسل من که جنگ را با پوست و استخوان لمس کردیم لاله زاری ها یک نمایش شریف و تروتمیز دفاع مقدسی هم محسوب می شد. نمایشی که تنها سازی که در طول نمایش استفاده شد تمپویی بود که امیرحسین انصافی کاربلد می زد و آهنگهای قدیمی و خاطره انگیز هنگام تعویض صحنه. طراحی صحنه لباس و نور عالی به بازی بی نقص بازیگران عاشق و کاربلد این نمایش رنگ و لعاب خاصی داده بود.
خسته نباشید جانانه به همه عوامل این نمایش شریف