سوختن و ساختن
کار تو بر منِ مظلوم ترین، تاختن است
پیش چشمان تو از من، سپر انداختن است
تو به هر عرصه که حاضر شده فاتح بودی
وین بدانند همه عادت من باختن است
ای تو آن شعله چشمان شرورت سوزان
سینه ی تنگ من آماده ی بگداختن
... دیدن ادامه ››
است
گفته بودی که فراموش کنم در طی وقت
وقت و بی وقت خیالم به تو پرداختن است
شنتیا حسرت دیدار تو دارد افسوس
از تو انکار چنین قصه و نشناختن است
حق برای تو بسازد و نسوزی هرگز
سرنوشت من اگر سوختن و ساختن است
مجتبی حیدری(شنتیا)🌹