زهله ترک
خدا کام آنکه مایل بوده دادی
به غیرم زندگی آسوده دادی
جسارت بر جسوران توبه کاران
به من یک زهله ی فرسوده دادی
به او ادراک بکری در تامل
مرا ذهنی خیال آلوده دادی
به آنان روی خوش رنگ سپیدی
مگر خاک و گل من دوده دادی؟
همانان که تکبر پیشه کردند
که
... دیدن ادامه ››
با شَه ناخُورَد فالوده دادی
شریعت بر گرسنه می دهد چون
شکم فربه درازش روده دادی
فسرده شنتیا بنوشت و میگفت
قلم در دست من بیهوده دادی
مجتبی حیدری(شنتیا)🌹