قــلم برمی دارم
و روی کــاغذی بزرگ
اسمـــت را می نویسم...
دو خــط متقاطع روی آن
و دایره ای قـــرمز دورش می کشم ...
مطلقـــا ممنـــوع!
تـــو را
فـــکر تو را
عـــشق تو را
برای خودم قــدغــن کردم!
تــار
... دیدن ادامه ››
می شود تمام صفحه
از پشت اشک حلقه زده در چـشـم هایم...
می چکد به روی خـــاطراتت!
.
.
.
خــیره به صفحه کــاغذ
زیر لب می گویم:
کاش مــن هم
کمی قـــانونــمند بودم...!