در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مرجان خسروی درباره نمایش کارنامه‌ی بُندارِ بیدَخش: روایت بیضایی از بند و رهایی «کارنامه‌ی بنداربیدخش» یکی از متون کم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:11:08

روایت بیضایی از بند و رهایی

«کارنامه‌ی بنداربیدخش» یکی از متون کمتر دیده شده اما تاثیرگذار بیضایی است؛ روایتی که در دل تاریخ و اسطوره شکل می‌گیرد اما پرسش‌هایی را پیش‌روی مخاطب امروز می‌گذارد.

بندار، دانشمندی است در خدمت جمشید شاه(جم) که از سر خیرخواهی همه‌ی علوم را به شاه می‌آموزد و حتی برایش جام جهان‌نما می‌سازد تا بتواند جهان را ببیند و بر آن فرمان براند. اما شاه، که اسیر وسوسه قدرت شده، از آن می‌هراسد که بندار در آینده جامی دیگر بسازد و آن جام به دست دشمنان یا دیوان و اهریمنان بیفتد. پس بندار را در زندان روئینه‌دژ می‌افکند؛ زندانی که خود بندار ساخته و راه گریزی از آن نیست. بندار در دل به گذشته و اعتماد خود به جم می‌اندیشد و افسوس می‌خورد که چرا حتی راهی پنهانی برای فرار خود در این زندان نگذاشته است. در این میان، جم از ترس فرار بندار، ادیب شاگرد او را به زندان می‌فرستد ... دیدن ادامه ›› تا در پوشش موبدی از اندیشه‌های بندار آگاه شود. اما ادیب جام را می‌رباید به بندار می‌سپارد. شاه که درمی‌یابد جام گم شده، دیوانه می‌شود. گروهی برای قتل بندار می‌فرستد و سپس در پشیمانی گروهی برای رهایی او. اما بندار با استفاده از جام پیش‌تر از نیت شاه آگاه شده و در واپسین لحظه، جام را می‌شکند و آماده مرگ می‌شود.

این روایت، اگرچه در دل افسانه و روایت‌های کهن جریان دارد، تصویری تند و گزنده از رابطه دانش و قدرت، روشنفکر و حاکم، اعتماد و خیانت به دست می‌دهد. رابطه‌ای که در بستر تاریخ ایران همواره تکرار شده و در جامعه امروز نیز به شدت قابل لمس است. بندار همان فرهیخته‌ای است که به امید اصلاح و با حسن نیت، دانش خود را در اختیار قدرت می‌گذارد اما نهایتا قربانی همان قدرت می‌شود. شاه، تصویری است از حاکمیتی که از دانایی می‌هراسد و به جای مشارکت، به حذف می‌اندیشد.

منبع: بخشی از یادداشت مهسا علی نقیان در فصل‌نامه ره‌آورد
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید