آقای قادر دردش مثل ماست ...
آقای قادر خود ماست ، خود مایی که پنهان می شویم و هی الکی تظاهر می کنیم ...
آقای قادر ...
آقای قادر من گمشده ای بود که قایمش می کردم کسی نبیند ولی جلویم ایستاد و گفت : من تسلیمم!!!
آقا بابک ، آقا سهیل ، مرسی که حالم من و خودم را خوب کردید...