نمایشنامه:
من دیشب به قتل رسیدم
نوشته:
رهام اطمینان
بازیگر:
مرد سی و پنج ساله
پرده اول:
(صحنه تاریک است. تلفن زنگ میزند. صحنه با نوری خفیف روشن میشود. در جام شیشهای بزرگی پر از آب مردی خمیده
... دیدن ادامه ››
و درهم فرو رفته مانند جنین در جام غوطهور است. وی لباسی از لاتکس بر تن و ماسکی به چهره دارد و پایش با زنجیر به کف جام بسته شده. تلفن کنار جام است و مدام زنگ میزند تا بر روی پیغام گیر میرود. مرد با رخوتی تمام انگار که باری سنگین را بردوش دارد سر بلند میکند.)
- Hello we are not available now. Please leave your name and phone number after the beep. We will return your call… بییییب......
(صدای مرد آن ور خط در صحنه میپیچد:)
- من دیشب به قتل رسیدم. چرا هیچی یادم نمیآد؟ چه جوری مردم؟
(تلفن قطع میشود و صدای بوق مقطع صحنه را پر میکند. مرد دوباره به حالت جنینیاش باز میگردد. و نور صحنه آرام قطع میشود.)