نمایشنامه های "سه برخوانی" بیضایی از آنگونه نوشته هایی است که خوانش آن چون پنجه زدن در پنجه رستم است و کمتر باشند که یارای آن داشته باشند.
چندی پیش و نمی دانم چند، میکاییل شهرستانی برخوانی "آرش" -یکی از این سه برخوانی- را خواند به صدایی و نوایی که سحر داشت و جادو کرد.
اژدهاک- برخوانی دیگر از این سه بر خوانی- همراه با موسیقی زنده که همراهی خوبی با برخوانی دارد و سایه های همراه بر پرده، خوانش بدی نیست که خوب هم هست؛ اما امان از آنگاه که بهترین تجربه آدمی از چیزی، نخستین آن باشد و پس از آن هر چه را به آن بسنجد.