در میانی یا برونی از میان؟
برکناری یا نهانی یا عیان؟
فانیای یا باقیای یا هر دویی؟
یا نهای هر دو، تویی یا نه تویی؟
جهانی شدن پدیدهای است فراگیر. چه در اقتصاد، چه در سیاست و چه در هنر. تئاتر نیز به عنوان یکی از مهمترین عناصر فرهنگی جوامع انسانی، بخشی از این روند بوده است. دادوستدهای بین فرهنگی در زمینه اجرا، از سالها پیش تاکنون، مورد توجه هنرمندان بسیاری قرار گرفته است. تئاتر بینافرهنگی و نگاه نو و تلفیقی به آثار هنری کشورهای مختلف یکی از مهمترین بخشهای این تبادل فرهنگی میباشد. از نمونههای مشهور اجراهای بینافرهنگی در سطح جهانی میتوان به آثاری چون «خاندان آترئوس» کارگردان فرانسوی «آریان منوشکین»، «مکبث» اثر «یوکیو نیناگاوا»ی ژاپنی و «کنفرانس پرندگان» به کارگردانی «پیتر بروک» انگلیسی (براساس «منطق الطیر» عطار نیشابوری) اشاره کرد.
در معمولترین شیوهی تئاتر بینافرهنگی "هنرمندان تئاتر از متنها، سبکهای بازیگری، موسیقی، لباسها، نقابها، رقص یا واژگان صحنهای یک فرهنگ – «فرهنگ مبداٌ»- استفاده میکنند و آنها را برای مخاطبان فرهنگ دیگر – «فرهنگ مقصد»- سازگار و تعدیل میکنند" نمونه چنین کاری، نگاه دراماتیک امروزی به آثار ادبی کهن و اجرای آنها با سبکها و متدهای مدرن نمایشی است. در تئاتر «بعد از این» اثر مشترک «ندا شاهرخی»، «یاسمن خواجهای» و «ژان لویی اکل» با چنین نمایشی مواجهایم. این اثر حاصل تلاش مشترک هنرمندان ایرانی و فرانسوی برای اجرای «منطق الطیر» عطار بوده و نگاهیست مدرن به یکی از مهمترین متنهای تاریخ ادبیات کلاسیک ایران زمین.
نمایش با روایت تصمیم مرغان برای یافتن شاه پرندگان (سیمرغ) آغاز میشود. در این بخش شاهد دیالوگ بین پرندگان و هدهد درباره تصمیم برای سفر هستیم و دیالوگها برگرفته از اشعار عطار به همراه موسیقی متناسب با کاراکتر هر پرنده است. اولین ویژگی این اجرا، نوع بازیهاست که بیانگر استفاده از متد «تقلید از حیوانات» میباشد.
در ادامه مرغان سفر را آغاز میکنند و این بار ماسک سر پرندگان هم به بازی بازیگران اضافه میشود و ما شاهد پرواز آنها با استفاده از نمایش آسمان بر پرده پشت سر آنها هستیم. در اینجا اتفاقی مهم رخ میدهد؛ بازیگر نقش گنجشک، از نقش فاصله گرفته و به جلوی صحنه میآید و درباره خودش صحبت میکند. در اینجا متوجه میشویم که با خوانشی براساس متد «برشت» از متن منطقالطیر مواجه هستیم. بازیگر درباره تجربه خودش از تئاتر و زندگی شخصیاش شروع به صحبت میکند و خاطرههایی مستند از زندگیاش یا بداهههایی براساس تجربه زیستهاش، بیان میکند. با دقت در صحبتهای او متوجه میشویم که فضای مونولوگ او نوعی «طلب» است؛ نخستین مرحله از مراحل هفتگانه سفر معنوی کتاب منطقالطیر.
پس از پایان اولین مونولوگ، دوباره شاهد سفر مرغان هستیم. در اینجا استفاده هوشمندانه طراحان اثر از عنصر لباس را خواهیم دید: لباسی که تبدیل به بدن پرنده میشود. و دوباره با مونولوگی دیگر مواجه میشویم و پس از آن با ادامه سفر. در واقع زندگی شخصی بازیگران و خود وجودی آنها از یک سو، با ایده سفر درونی و مراحل اشراق در کتاب عطار از سوی دیگر، تلفیق میشود. تلفیقی که در موسیقی و تکنیک برشتی نمایش هم آشکار است.
با ادامه یافتن نمایش، کم کم درمییابیم که روایت هر بازیگر، بخشی است از کل روند شکلگیری این گروه و روند رسیدن به اجرا. بیان این مسئله که چگونه تمرین نمایش، تبدیل به سفری درونی برای تک تک اعضای گروه میشود و در نهایت به یک کلیت یعنی خلق هنر بر روی صحنه، ختم میشود. سفری که از طلب و عشق آغاز میشود و به معرفت میرسد. ولی یک «اما»ی بزرگ در این مسیر وجود دارد: «اما» سفر درونی و بیرونی (اجرای صحنهای) هنرمندان گروه، در مرحله «حیرت» باقی میماند.
بعد از این وادی حیرت آیدت
کار دایم در دو حسرت آیدت
هر نفس اینجا چو تیغی باشدت
هر دمی اینجا دریغی باشدت
در اینجا با اوج متد فاصلهگذاری برشت روبهرو میشویم: روایت کارگردان از «سی مرغی» (بازیگران گروه) که به دنبال رسیدن به «سیمرغ» (با هم ماندن و اجرای پانزده نفره جلوی آینههایی که در صحنه قرار گرفته) بودند و در گذر «حیرت» گرفتار شدهاند و به امید رسیدن به فنا، سفر را ادامه میدهند.
بنابراین در نمایش «بعد از این»، ما به گونهای با شیوه «تئاتر در تئاتر» هم مواجه میشویم. تماشاگر گروهی را در برابر خود میبیند که مانند گروه «تئاتر آزاد» به کارگردانی «جوزف چایکین»، مسیر سفر یعنی روند تمرین، خلق اثر و با هم بودن را مهمتر از مقصد (اجرای صحنهای در یک سالن) میداند و جریان تمرین و زندگی هنری خود را برای تماشاگران بیان میکند.
در پایان اجرا، ما پرندگانی را در برابر خود میبینیم که پوشش تنشان کامل شده و با بالها و پرهایی رنگین، آماده طی مسیر به سوی سیمرغ هستند و گروه نمایشی را مشاهده میکنیم که به خلق پیدرپی منطقالطیر امید بستهاند؛ هنرمندانی که از «من» بودن به سمت «ما» شدن میروند.