در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | سختی‌های مونولوگ برایم لذت بخش است‎
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:04:04
نمایش بانوی نامه­‌ها | سختی‌های مونولوگ برایم لذت بخش است‎ | عکس

یکی از رسالت‌های تئاتر پرداختن و واکاوی اتفاقات تلخ و شیرین جامعه و تاثیراتش در زندگی آدمها است. در نمایش رویاهای صبح دم هم نویسنده این اثر لیلی عاج که درگذشته هم دغدغه هایش را در این حوزه در آثارش نشان داده بود؛ در اپیزود اول داستان نمایش به واقعه تلخ و تراژیک واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد در زمستان سال قبل می پردازد و در کنارش زندگی زنان طبقه فرودست را مورد واکاوی قرار می دهد.

بهاره مشیری کارگردان نمایش مونولوگ رویاهای دم صبح با درک مختصات ویژگی‌های متن، نمایشی اثرگذار را با بازی خودش روی صحنه اجرا می کند. بازیگری که دانش آموخته رشته کارگردانی تئاتر است و پیش از این او نمایش بانوی نامه‌ها را در تئاتر باران به عنوان کارگردان روی صحنه برده بود. بازگشت به خانه، انارهای نارس، مرغ سحر و تقدیر بازان از جمله آثار مهم کارنامه بازیگری مشیری در تئاتر و سینما و تلویزیون هستند. رویاهای دم صبح ماجراهای اجتماعی مربوط به سه زن است که در سه اپیزود روایت می شود و بهاره مشیری علاوه بر کارگردانی، در این نمایش به ایفای نقش می پردازد. این نمایش مهرماه ساعت ۱۸ در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می رود. در خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: مرگ زندگی ما سه زن را به هم گره زده، همه چیز از تصادف اتوبوس دانشگاه علوم و تحقیقات شروع شد. با بهاره مشیری درباره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

شما به عنوان یک هنرمند خاستگاه تئاتری دارید و در فعالیت‌های تئاتریتان وقفه هایی رخ می دهد. آیا به دلیل شرایط تولید در تئاتر چنین وقفه هایی در کارتان دیده می شود و یا دغدغه های دیگری هم دارید که به آنها می پردازید؟

دو سال قبل بانوی نامه ها را کارگردانی کردم و تجربه بسیار خوبی برایم بود و در این حد فاصل تا اجرای رویاهای دم صبح درگیر ادامه تحصیل و بازی در سینما و تلویزیون بودم وبه محض نوشتن پایان نامه ام شروع به فراهم آوردن مقدمات اجرای این نمایش شدم.

به نظر می رسد علی رغم  حضور و بازی در سینما و تلویزیون، تئاتر برایتان دارای اهمیت بیشتری دارد؟

در سال های قبل تر و پیش از حضور در دانشکاه در کلاس های مهتاب نصیر پور و محمد رحمانیان حضور داشتم و تئاتر برایم اولویت مهمی است. در دوره تحصیل در فوق لیسانس هم بازیگری را در دانشگاه سینما – تئاتر خواندم. بازیگری برایم جریانی است که همیشه برای آن ارزش زیادی قائل هستم.

یکی از دغدغه های کارگردان‌ها وجود تهیه کننده در کارشان است و شما با توجه به رابطه دوستی که با آنا نعمتی دارید؛ وی به عنوان تهیه کننده در کنارتان حضور دارد. حضور تهیه کننده چه تاثیراتی می تواند در ارائه کار بهتر برای یک نمایش داشته باشد؟

حضور یک تهیه کننده به کارگردان آرامش خاطر می دهد تا تمام تمرکزش روی اجرا باشد و نمایش هایی مثل کار ما که مونولوگ هستند و معمولا برخی ها نسبت به آن گارد دارند و اغلب بسیار مهجور و بدون سر و صدا روی صحنه می روند؛ حضور تهیه کننده ای که بازیگر نام آشنایی است می تواند به بهتر دیدن شدن اجرا کمک کند.

چگونه برای اجرای نمایش متنی را از لیلی عاج انتخاب کردید؟

با لیلی عاج سابقه دوستی دارم و این آشنایی به دوران دانشگاه برمی گردد؛ مدتی قبل برای اجرا دنبال متنی بودم و با لیلی عاج در این مورد صحبت کردم و او این متن را به من داد.

بخش هایی از نمایش رویاهای دوم صبح به خصوص بخش پایانی آن در اجرای نمایش خواب زمستانی که عاج سه سال قبل روی صحه برده بود وجود داشت. این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟

بله اما بخش اول نمایش ما بر اساس یک واقعه مستند و آن هم مربوط  به واژگونی اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه آزاد در زمستان سال قبل  است و در کنارش در اپیزود دوم نمایش نامه هم لیلی عاج تغییرات زیادی نسبت به اپیزود دوم نمایش خواب زمستانی انجام داد و سه زن سه اپیزود نمایش به واسطه اتفاق مشترکی سرنوشتشان به هم گره می خورد.

یکی از جذابیت های بازی در تئاتر نمایش های مونولوگ است و شما در نمایش رویاهای دم صبح در قالب سه سخصیت متفاوت در سه بخش نمایش بازی مونولوگ دارید. چقدر این بخش برایتان دارای جذابیت بود؟

با شما موافقم که بازی در نمایش مونولوگ برای هر بازیگری لذت بخش است و در عین حال چالش و سختی های خاص خودش را هم دارد. شما موقعی که در صحنه بازیگر نقش مقابل دارید می توانید راحت تر کار کنید و مجالی برای ریکاوری دارید. در بازی مونولوگ فقط خودتان هستید و تماشاگری که بازی شما را نگاه می کند و بار انتقال مفاهیم صحنه به دوش این تک بازیگر است. در این تنهایی بازیگر در نمایش مونولوگ او ارتباط یک سویه ای دارد و باید بتواند نظر مخطب را جلب کند. چشیدن و تجربه کردن این سختی ها در حین بازی در این نمایش برایم فوق العاده جذاب است.

آیا نمایش رویاهای دم صبح یک نمایش اجتماعی با رویکرد نقادانه و البته با دوری از جریانات  فمینیستی است؟

ما تلاش کردیم از اینکه به فضای نمایش مارک فمینیستی بودن الصاق شود فاصله بگیریم و نکته مهم به نشان دادن چالش‌ها و مطالبات دانشجویان در آن واقعه تلخ سال قبل بود. دانشجویان علوم تحقیقاتی که در حادثه تصادف جان باختند خیلی بیگناه بودند و تا به امروز هم فقط علت اصلی حادثه،کهنه بودن اتوبوس ها ذکر شده و کسی از مقامات دانشگاه مورد سوال و جواب قرار نگرفت و امیدوارم برای مخاطبی که نمایش را می بیند دوباره این سوال به وجود بیاید که کلی برای تربیت این جوانها توسط خانواده و جامعه هزینه شده و چه کسی باید پاسخگو باشد و در ضمن باید رنج خانواده های این دانشجویان را تا حدی التیام بخشید.

آیا نگار و زینت را می توانیم قربانی شرایط اجتماعی طبقه فرودست بدانیم؟

به هرحال این نوع اتفاقات بارها اتفاق افتاده و تعدادی دانشجو و یا دانش آموز در این  نوع حوادث رانندگی جان باخته اند و باید فکری به این موضوع کرد. نگارها، ساراها و نیلوفرها قربانی این شرایط و بدون هیچ گناه و تقصیری دچار حادثه شدند. درباره زینت هم باید عنوان کنم که او نمادی از زنان طبقه فرودست و زحمتکش جامعه است که ضمن پرداختن به وظائف مادری معاش خانواده را هم تامین می کند و با کلی امید و آرزو برای تامین خرج تحصیل خواهرش زحمت کشیده است و دوست دارد او در آینده تبدیل به دختر جوانی تحصیل کرده و موفق بشود. از نگاهی تنها شخصیت زنده نمایش هم زینت است و مدام با مرگ دست و پنجه نرم می کند و متکلم حرف هایش هم مردگان هستند؛ بنابراین او هم متعلق جهان زندگان نیست.

گفت‌و‌گو از احمد محمد اسماعیلی
منبع: ایران تئاتر

درباره نمایش بانوی نامه­‌ها
۱۷ فروردین ۱۳۹۶