در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | عنصر تغییر، کیمیایی جاودانه برای انسان است
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:42:02
نمایش بی چیز | عنصر تغییر، کیمیایی جاودانه برای انسان است | عکس

به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر: کاوش برای دانستن و تلاش برای به دست آوردن از جمله غرایزی است که انسان همواره آن را در کالبد خود جستجو می‌کند تا بتواند از آن طریق خود را تامین نماید. حال با این دیدگاه می‌توان اشاره داشت که در جهان هستی تمامی انسان‌ها در هر زمان و لحظه چنین حس و خواسته‌ای را پیرامون خود طلب می‌کنند تا تمایزهای بیشتری از خود نسبت به دیگران به وجود آورند.

جوامع بشری روزانه با رفتارها و خصوصیات اخلاقی متفاوتی نسبت به یکدیگر در جهان هستی به زندگی خود ادامه می‌دهند تا بتوانند ضرورت‌های حیات خود را به دست آورده و به آرامشی نسبی جهت استفاده از کسب داشته‌هایشان برسند. حال این خواستگاه که از ابتدای خلقت تاکنون ادامه داشته در اثر طی شدن زمان و تغییر شرایط بشری انواع گوناگون به خود گرفته و نحوه ارائه آنها متفاوت شده است. البته از سوی دیگر شکل و نوع آموزش برای خلق کردن جزو لازمه‌هایی که انسان میتواند از طریق آنها زندگی خود را متحول سازد و البته یکی از مهمترین دلایلی که در طول تاریخ تاثیراتش را می‌توان به وضوح مطالعه کرد. بنابراین بحث آموزش یکی از کاربردی‌ترین مولفه‌ها در راستای میل به پیشرفت و موفقیت در جوامع بشری تعریف می‌شود. حال باید اشاره داشت که این بحث در زمان خود بنابر نیازها و احتیاج‌های افراد جامعه در زندگی و ارتباط گرفتن با سایر نقاط جهان و انسان‌های آن جغرافیا امری ضروری تلقی می‌شود. دلیل این موضوع هم آن است که انسان ذاتا موجودی گیرنده، کنجکاو، بخشنده و... می‌تواند باشد که چنین تحلیلی مجدد در مرز بین بود و نبود تعریف می‌شود. اصولا لازمه و نیاز اصلی جوامع امروزی بر اساس درک درست از شرایط زمان حال باید رخ بدهد تا بتوان جهانی عاری از هر جنگ و خون‌ریزی را تجربه کرد. لذا در نگاه کلی این گونه می‌توان اذعان داشت که انسان‌ها با آموزش گرفتن و به کار بستن آن در زندگی خود و تاثیر ایجاد کردن در زندگی سایرین می‌توانند بعنوان یک موجود متفکر ادعا کنند که جریان حیاتشان تا چه اندازه توانسته متمایز نسبت به سایرین پیش برود. یادمان نرود که زندگی همچون ماراتنی است که خط پایان آن در جایی ایجاد خواهد شد که بخواهیم ایستاده سایرین را نظاره کنیم.

نمایش «بی‌چیز» تلاش دارد تا با طرح قصه‌ای موضوع و مسئله خود را با پیش آوردن جزئیات گوناگون شرح داده و در راستای آن هدف و پیام نمایش را بازگو نماید. جهان متن بیشتر از آنکه بخواهد سمت و سوی مخاطب خود را با خط‌ کشی‌های مرسوم مشخص نماید تا او آگاه باشد که جزو رده سنی مدنظر است یا خیر، سعی دارد با دخالت جزئیات تاثیرگذار که تمام گروه‌های سنی را در بر می‎گیرد و نگاهی عمده و تحلیلی نسبت به رفتارها و اخلاق انسان‌ها دارد روایتی را تعریف کند که در آن عنصر تغییر یکی از مهمترین داده‌های آن به شمار می‌آید. بنابراین در جهان متن این نمایش تلفیقی از تخیل و واقعیت در راستای عنصر تغییر شکل گرفته‌اند تا شخصیت این اثر بتواند در ازای قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف با در اختیار داشتن راهکاری خود را به سمت و سوی کمال نیز سوق بدهد. البته از آن جهت که بحث تغییر و روش زندگی در این نمایش بعنوان یکی کنش‌های مهم به شمار می‌آیند می‌توان رده سنی این نمایش را بیشتر متوجه گروه سنی کودک و نوجوان دانست که ذهنی پویا، پرسشگر و ذاتی متغیر دارند که در ازای قرار گرفتن در موقعیت‌های مختلف کارکردی نو از خود بروز خواهند داد. بنابراین رویکرد نویسنده، کارگردان و بازیگر نمایش را این گونه می‌توان ارزیابی کرد که او با نگارش نمایشنامه‌ای که در آن آموزش و ترغیب به بهتر بودن وجود دارد نمایشی را پیش روی مخاطب قرار داده است که در آن خواستگاه اصلی باتوجه به تغییر و نوآور شدن فراهم می‌آید و شخص نویسنده و کارگردان در نهایت نیز بعنوان شخصیت نمایش مخاطب را متوجه اعمال و رفتارهای خود در جهان اثر خواهد کرد.

موقعیت مکانی اثر که در محدوده‌ای مشخص طراحی شده تلاش دارد با تاکید بخشیدن به این محدوده تایید خود را بر جهان متن و محتوا اعمال نماید تا از این طریق بتواند تاثیرگذاری مستقیمی را بر ذهن مخاطب داشته باشد. حال با این طراحی رویکرد جهان اثر با دیدگاهی متمایز نسبت به جهان پیرامون و رفتار انسان‌ها سوق پیدا می‌کند  که هر اتفاق به همراه علتی در راستای قصه‌پردازی راوی یا همان شخصیت قرار بگیرد. لذا این ترکیب‌بندی مزیت‌هایی را با خود به همراه دارد که از میان آنها باید ضرورت پیش آوردن درام در ازای ساده کردن مفهوم آن اشاره داشت، زیرا این تصمیم سبب می‌شود تا مخاطب اصلی این نمایش بیشتر به پیام و هدف مورد نظر نزدیک شوند و حتی شخصیت را تا پایان بعنوان یک شاهد همراهی کند. لذا شخصیت در ازای موقعیتی که در آن قرار می‌گیرد خود را به مخاطب معرفی می‌کند تا بتواند با حفظ تمرکز در سالن نمایش دیدگاه و نظر خود را منتقل نماید. تشویق به اندیشه ورزی و تفکر درباره مسائل و اتفاق‌های جهان درون و پیرامون مهمترین تصمیم و هدف این اثر است تا بتواند کودکان و نوجوانان را آگاه سازد که در هر زمان می‌توانند با ایجاد عنصر تغییر مسیر زندگی خود را مشص نمایند. حال از این جهت است که فرم هم راستای محتوا پیش می‌رود تا بتواند تصویرسازی‎ها را در ازای رفتارهای شخصیت اثر پیش آورد تا از این طریق ماجرا و روایتی را شرح بدهد.

استفاده همزمان شخصیت از بدن و بیان یکی از کاربردهای شکل دادن جهان اثر است، زیرا روایت به گونه‌ای پیش می‌رود که شخصیت در دو نقش حضور دارد. بنابراین تمرکز بر محتوا و نمایان ساختن آن از طریق بدن یک وضعیت برابر را پیش می‌آورد. نریشن‌ها، آمبیانس‌ها و موسیقی به کار برده شده در این نمایش جزو جزئیاتی به شمار می‌آیند که کمک زیادی به محتوا و باورپذیر شدن محیط جهان اثر دارند. حال از نگاه دیگر ضرورت لحن و بیان این نمایش یکی از مهمترین کارکردها بوده که با دوری جستن از درام‌های مرسوم و در هم تنیده توانسته در عین سادگی تحلیل متفاوت و کنش‌مندی از زاویه دید جهان کودکان و نوجوانان را بازتاب بدهد. لذا برای پیوست دادن این تحلیل و درک بهتر از شرایط جهان اثر، شخصیت در ازای روبرو شدن با جهان جادو به دنیای دیگری وارد می‌شود که در آن نیازهای معاصر این گروه سنی چون بازی‌های یارانه‌ای نیز وجود دارد تا شخصیت با رفتارهایی که از خود نشان می‌دهد ثمرات استفاده بیش از اندازه آن را به تصویر در آورد. البته این طراحی به جهت آن است که نویسنده، کارگردان و بازیگر  این اثر مخاطب را ترغیب به تفکر و تغییر در زندگی روزمره خود کند تا بتواند آینده‌ای خوب را برای خود رقم بزند.

ادغام کردن عنصر تخیل در داستان و روایت‌های واقعی امروزی امری ضروری در خلق یک اثر نمایشی به شمار می‌آید تا مخاطب بتواند از دستاوردها و اهداف آن جهت بهتر زندگی کردن بهره بگیرد. اصولا الگوسازی یکی از کارکردهای جهان امروز است که انسان‌ها با تاسی از آنها رویکردهای خود را تغییر داده و در راستای درک شرایط جهان مدرن و آگاه بودن به داشته‌های درون پیش می‌روند. بنابراین باید اشاره کرد که جهان این اثر تاکیدش بر شناخت انسان نسبت به خود است و شخصیت نمایش بعنوان ما به ازایی از انسان شناخته می‌شود که با تاکید محتوایی جهانشمول سعی دارد مخاطب را با ذهنی آگاه تا پایان با خود همراه سازد.

میزانسن‌های این نمایش با تمرکز بر شاخص‌های آگاهی‌رسانی، تغییر و ارتباط مستقیم با مخاطب طراحی شده تا بتواند پیام نمایش را که همانا توجه به جهان درون و شناخت توانایی است نزد مخاطب معرفی کند. لطفا یادمان نرود که پرورش مخاطب از کودکی باید میسر شود تا در آینده مخاطب‌های بزرگسال خوبی را در جامعه شاهد باشیم. لطفا در تولید و ارائه آثار کودکان و نوجوانان نهایت دقت و تمرکز را به کار ببندید. 

یادداشت از: کیارش وفایی

درباره نمایش بی چیز
۲۳ مهر ۱۳۹۸