به گزارش «آرتنا»، مینووش رحیمیان بازیگر جوان و مستعدی است که از سال 85 در زمینه های مختلف بازیگری ، عروسک گردانی ، صداپیشگی و کارگردانی در تئاتر و تلویزیون مشغول فعالیت می باشد.
بازی مینووش رحیمیان در نقش مبارک در نمایش " طبل بزرگ " به کارگردانی " مجتبی مهدی" که این روزها در تالار هنر اجرا میشود بهانه ایی است برای این گفتگو:
*خانم رحیمیان چه شد که نقش سیاه رو بازی کردید ؟
من در یک سریال تلویزیونی کودکان که کارگردان هنری آن مجتبی مهدی بود صداپیشه ی عروسکی با نام رنگی بودم که پسربچه ی بازیگوش و زیرکی بود. آقای مهدی یک روز به من گفت صدا و کاراکتری که برای رنگی ساختی من را به یاد سیاه نمایش تخته حوضی می اندازد.
و چند ماه بعد تمرینات نمایش طبل بزرگ آغاز شد . اوایل بازیگران نقش ها مشخص نبودند و همه ی بازیگران همه ی نقش ها را اتود می کردند و من هم به خاطر علاقه به نقش سیاه بسیار تمرین می کردم تا اینکه کارگردان تصمیم گرفت که نقش سیاه را بازی کنم .
از مجتبی مهدی سپاسگزارم که به من اعتماد کرد و باعث شد بتوانم این نقش را تجربه کنم . مسلما یکی از بهترین و تاثیرگذارترین نقش هایی است که هر بازیگری علاقمند به ایفای آن است. با اینکه 3 هفته از اجرای نمایش سپری شده است اما هر روز قبل از اجرا متن را مرور می کنم تا درصورتیکه بتوانم جایی برای ارائه ی بازی جدیدی باشد را پیدا کنم.
*اطلاع دارید قبل از شما هم خانمی نقش سیاه رو بازی کرده است یا نه؟
بله سهیلا صالحی و فقیهه سلطانی البته تا جایی که من اطلاع دارم . شاید همکاران دیگری هم بودند که من اطلاع ندارم.
اما شما جوان ترین سیاه خانمی هستین که تا حالا این نقش رو بازی کرده است ، درسته ؟
بله همینطوراست.
* از تجربه ی این نقش بگویید ،چطور به آن رسیدید؟منابعی داشتید ؟
بازی نقش سیاه یکی از موفق ترین و سخت ترین نقش هایی بود که تابه حال بازی کردم به دلیل اینکه اکثر مردم کاراکتر سیاه را با مرحوم سعدی افشار می شناسند که متاسفانه به تازگی از دست دادیمشان و بعد اینکه در نمایش ایرانی سیاه ،بار سنگینی رو به دوش می کشد ، هم قصه را پیش می برد و هم لحظات شوخی و بازی هایش را براساس بداهه و تکنیک ها ی مخصوص این گونه ی نمایش ایرانی شکل می دهد . شخصیتی که صدا ، لحن ، حرکات و فرم و حتی گریم مخصوص خودش را دارد که من در دانشگاه و با گذراندن 8 واحد نمایش ایرانی و گستردگی انواع آن ، فقط با کلیات این شخصیت آشنا بودم و به همین دلیل از دوستان و همکارانی که در این زمینه فعالیت حرفه یی داشتند کمک گرفتم و با دیدن فیلم های مرحوم سعدی افشار و استاد گرانقدر فتحعلی بیگی کم کم خودم را برای بازی کردن این نقش آماده کردم. همکارانم در گروه نمایش طبل بزرگ هم بسیار کمکم کردند و من سعی کردم با توجه به اینکه سیاه شخصیت تعریف شده یی دارد ، اما سیاه خودم رابسازم و از اساتید بیاموزم و تقلید نکنم و نکته ی دیگر اینکه با توجه به اینکه مخاطب نمایش طبل بزرگ کودک و نوجوان می باشد کار مرا سخت تر می کرد ..
بازی در نقش سیاه نه تنها در این کار بلکه در کلیت بازیگری من بسیار تاثیرگذار بود به دلیل اینکه یادگرفتم که حواسم به تمامی اجزای صحنه اعم از بازیگران تا دکور و آکسسوار و موسیقی و نور و ... باشد و هر لحظه آمادگی بداهه پردازی و اصطلاحا زبان درازی های سیاه را داشته باشم. بازی در نقش سیاه دقت مرا به عنوان بازیگر بسیار بالا برد. علاوه بر بازی نقش سیاه عروسک مبارک را هم در خیمه بازی می دهم. تا قبل از این نمایش با صفیر آشنایی نداشتم اما در طول تمرینات توانستم تکنیک حرف زدن با صفیر را نیز یادبگیرم و برای مبارک خیمه استفاده کنم.
من در کودکی نمایش های سنتی ایرانی از جمله تعزیه ، سیاه بازی ، خیمه شب بازی و... را دیده بودم و تماشاچی پروپاقرص آن بودم و آن وقت ها انگار رونق بیشتری داشتند ، اما متاسفانه کودکان و نوجوانان امروز آشنایی چندانی با این میراث فرهنگی هنری ندارند . من و همکارانم بسیار خوشحالیم که آنها را با این هنر آشنا می کنیم .
*با توجه به اینکه تجربه نمایش طبل بزرگ به عنوان نمایشی ایرانی که تلفیقی از خیمه شب بازی و سیاه بازی است و مخصوص کودکان و نوجوانان تولید شده چه تاثیری بر نقش شما داشت به عبارت دیگر با توجه به اینکه مخاطب شما کودک و نوجوان بود چه محدودیت ها یا راه های جدیدی داشتین؟
من این شانس را داشتم که با گروهی که مخاطبش رو به درستی میشناسد کار کنم . همه ی سیاه بازی هایی که دیدم نمایش بزرگسال بودند ولی مجتبی مهدی به عنوان نویسنده و کارگردان با توجه به شناختش از مخاطب کودک و نوجوان ، متن و کارگردانی را طوری پیش برد که بتوانم سیاهی برای کودک و نوجوان باشم. سعی برا ین شد که شوخی هایی که سیاه در نمایش بزرگسال انجام میدهد و مناسب مخاطب کودک و نوجوان نیست را حذف کنیم و یا برای گروه سنی مخاطب تغییرش بدهیم طوری که هم قابل درک و هم جذاب و بامزه باشد.
*آیا دوست دارید بعد از این هم به عنوان بازیگر تئاتر کودک و نوجوان فعالیت کنید یا تئاتر کودک رو به عنوان پله یی میبینید برای راهیابی به تئاتر بزرگسال ؟
آشنایی من با تئاتر از آموزشگاه استاد سمندریان آغاز شد و بعد از آن وارد دانشگاه شدم و بازی در تئاتر بزرگسال را تجربه کردم. آن زمان با تئاتر کودک و نوجوان آشنایی نداشتم چون در دانشگاه واحد درسی مشخصی در این زمینه وجود ندارد. در طول فعالیت های بازیگری در دانشگاه و آشنایی با روشنک کریمی با گروه پاکان آشنا شدم و وارد دنیای زیبای تئاتر برای کودکان شدم.
من این دو مقوله را کاملا از هم جدا می بینم ولی با این حال هر دو برایم اهمیت و ارزش یکسانی دارند. من اعتقاد دارم تئاتر کودک و نوجوان بسیار حساس تر از تئاتر بزرگسال است و کارکردن در این زمینه به تجربه و دانش زیادی احتیاج دارد و بسیار علاقمندم که همچنان در این زمینه فعالیت کنم.
*برای آخرین سوال برخورد کودکان و نوجوانانی که نمایش طبل بزرگ را می بینند با مبارک چگونه است ؟
خدا را شکر فکر می کنم دوستش دارند و ارتباط خوبی با او برقرار می کنند. برای کودکان جالب است بعد از پایان نمایش وقتی با آنها صحبت می کنم و میبینند صدایم دخترانه است آنها تعجب می کنند و حتی چندبارپیش آمده که درباره ی صدایم و اینکه آیا جادوگری می کنم که صدایم تغییر می کند سوال می کنند.
من به عنوان بازیگر زن محدودیت های زیادی برای ارائه ی شخصیت سیاه داشتم چه در گفتار و چه در رفتار اما سعی کردم این محدودیت ها را جزیی از بازی کنم که به چشم نیاید. جزیی از ویژگی های شخصیت سیاهی که بازی می کنم. سیاهی که کودکان و نوجوانان را می خنداند، می گریاند و آگاه می کند.