روزنامه نگار و منتقد تئاتر مازندرانی به بهانه اجرای نمایش «اغما» در بابل در نیم نگاهی به این نمایش آورده است: محمد درزی کاسمانی با بازنویسی هوشمندانه ، متن نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا » را با انتخاب اسم نمایش « اغما » آنهم براساس شرایط فرهنگی و مذهبی و اقلیمی حاکم بر جامعه ، جهت اجرای مناسب برای مخاطبین دستی بر نگارش آن داشته است و این عمل رفتار قلمی کارگردان نمایش قابل ستودنی است.
به گزارش تئاتر تیوال، حسین رکنی روزنامه نگار و منتقد تئاتر مازندرانی به بهانه اجرای نمایش «اغما» در بابل می آورد: نمایش «اغما» که در بابل از تاریخ ۱۵ تیرماه ۱۴۰۱ در پلاتو اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان بابل برای عموم علاقمندان به هنر نمایش به اجرا در آمد و تا ۶ مرداد ماه به روی صحنه می رود. آورده است: نمایش اغما براساس متن نمایشنامه مهمانسرای دو دنیا اثری از اریک مانوئل اشمیت نمایشنامه نویس فرانسوی به کارگردانی هنرمند توانمند محمد درزی کاسمانی با بازیگری مریم گیلانی ، پیمان ابراهیمی ، شهربانو حسینی ، نیما محمدی ، احد شکری ، زینب جورسرایی و نقش آفرینی بازیگران فرم از جمله شقایق خان علیپور ، سوگند سیف الله زاده ، آیدا طبری، هوتن عباسی ، مهدی قاسمی ، علیرضا فلاح درزی ، علی پورباقر به روی صحنه رفت.
عوامل اجرایی نمایش اغما نیما محمدی «دستیارکارگردان» رضا عرب فیروزجایی« دستیار دوم«جواد سرهنگیان « مدیر صحنه« محمد رضا حیدری «نور وصدا» نغمه رجب زاده«منشی و طراح صحنه» احمد شکری« فرم»معصومه علی نیا و زهرا احمدی « گریم»شایسته جورسرایی «طراح لباس» یاسمین آماره« عکاس و رسانه» مریم هاشمی « روابط عمومی» جواد نصرالله پور«مدیر رسانه»محمد علی محمدی « مدیر تولید» در این نمایش همکاری داشتند
طبق اطلاعات برگرفته از بروشور نمایش اغما کارگردان نمایش با فعالسازی موسسه فرهنگی هنری پینار در بابل تاکنون توانسته ضمن آموزش بازیگری به هنرجویان تئاتر و سینما هشت نمایشنامه از نویسندگان معتبر و صاحب سبک خارجی و ایرانی تحت عناوین نمایش های ارباب اقیانوس ها، نوای اسرار آمیز ، شبکه اورانوس، اتاق تاریک، اعترافات چند معلول ، حرفهای بدون سانسور ، شعبده باز و قضاوت در سالن های نمایش برخی از شهرستان ها ازجمله سالن های نمایش بابل به اجرا در آورد. که نمایش اغما به عنوان نهمین نمایش اجرایی شرایط فعلی است و جالب اینکه این کارگردان خوش ذوق و خوش فکر جهت ایجاد ارتباط مستمر با مخاطبین خود به نمایش توهم یک کنسرت بعنوان اجرای آینده در قسمتی از بروشورنمایش اغما اشاره تاکیدی دارد.
وی به ارایه مطالبی در باره آشنایی مختصربا اریک امانوئل اشمیت می پردازد و ادامه می دهد: اریک امانوئل اشمیت متولد ۱۹۶۰ نویسنده ، رمان نویس ، نمایشنامه نویس و فیلسوف قرن معاصر از کشور فرانسه ، ولی از سال ۲۰۰۲ با انتخاب اقامت دائمی در بلژیک بعنوان شهروند بلژیک مطرح است. اشمیت بخاطر دارای مدارک عالیه در مقطع دکتری فلسفه و از طرفی نگاه حرفه ای به هنر نمایش از سنین ۱۱ سالگی می توان گفت تمام آثارش از دریچه دینی و عرفانی به نگارش در آمده است. گرچه این نویسنده گرایش خاصی به دین خاصی ندارد. اما زاویه دید ایشان در پرداخت شخصیت های داستانی از منظر سرشت انسانی مورد واکاوی قرارمی گیرد
نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا» با ترجمه شهلا حائری که در شرایط فعلی در انتشارات داخلی به چاپ چهاردهم رسیده است ، از طرف اهالی هنرتئاتر مورد توجه فراوان قرارگرفته است .
بد نیست درخصوص شکل نگاه رفتارقلمی این نویسنده فرانسوی به این نکته اشاره داشته باشیم ، سبک ادبیاتی نوع نگارش اشمیت درتمامی آثارش نسبت به ماهیت وجودی انسان برمبنای سرشت ذاتی و فطری خود انسان است . یعنی اشمیت در نمایشنامه « مهمانسرای دو دنیا » تلاش دارد، بدون در نظر گرفتن رنگ ، نژاد ، پوست ، دین ، فرهنگ و آداب و رسوم ، ذهنیت های تداعی شده درونی انسان را با الهام گیری از دوران پرمشقت انسان ها در برابر رنجش ها و ناکامی ها و شکست های مکرر از دریچه دو دنیای متضاد « رفتن و ماندن» و یا همان مفاهیم کلی تر " مرگ و زندگی" با زبان فلسفی برای مخاطبین به تصویر بکشد . بی آنکه اعتراف کند برای درکی از واقعیتها و رفتارهای عینی انسانی از دریچه فلسفی ورود پیدا کرده است . با بکار گیری الفبای هنر نمایشی همان انتخاب بازی فرم زبان نمایش را برای مخاطبین تمامی سطوح فکری تلطیف داده است .
وی می افزاید:حال اینکه شهلا حائری مترجم نمایش نامه «مهمانسرای دو دنیا » توانست بر حسب وظایف ذاتی خویش پیام اصلی محتوای نمایشنامه را به خوبی به زبان فارسی به نگارش در آورد . در جای خود قابل تحسین برانگیز است. گرچه تاکنون این نمایش نامه توسط بیش از پنجاه مترجم برای ۵۰ کشور دنیا به تحریر در آمده است . اما بخاطر صداقت وجود نگاه فلسفی اشمیت به راز هستی مفاهیم مرگ و زندگی مورد استقبال دیگر شهروندان ملل دنیا با ادیان مختلف قرار گرفته است.
تحسین به نگاه ژرف اندیش نویسنده ارزشمند چون اریک مانوئل اشمیت در نقطه نیمه تاریک و تاریک انسانها آنهم لحظات پایانی راه مسیر زندگی انتخاب دو گزینه مرگ و زندگی را به داشت های خود انسان بر اساس فعل های مکتسبه واگذار می کند . از اهالی تئاتر خطه سرسبز مازندران بویژه عموم شهروندان دوستدار تئاتر جهت تماشای یک اثر ماندنی و مفهومی دعوت می کند . این نمایش تلنگری برای افراد پوچگرا و شایدهم هیچ گرا ، که در روند زندگی خودشان بدون برنامه و اهداف آرمانی فقط ، فقط می خورند، می خوابند ، اما در خلوت دل بر این باورند لحظات مابین خوراک و خواب دوندگی هم دارند . اما اشمیت در این نمایشنامه بر این باور است . این گونه افراد فقط نفس طولانی دارند ، بی آنکه لذتی و یا آرامشی از نفس کشیدن آن داشته باشند.
این منتقد تئاتر مازندرانی با ارایه نیم گاهی به نحوه اجرایی نمایش «اغما« اظهار می کند: محمد درزی کاسمانی با بازنویسی هوشمندانه ، متن نمایشنامه «مهمانسرای دو دنیا » را با انتخاب اسم نمایش « اغما » آنهم براساس شرایط فرهنگی و مذهبی و اقلیمی حاکم بر جامعه، جهت اجرای مناسب برای مخاطبین دستی بر نگارش آن داشته است و این عمل رفتار قلمی کارگردان نمایش قابل ستودنی است.
ابتدای نمایش بازیگران فرم با حرکات موزون تا حدودی توانستند فضای نمایش را برای مخاطبین چهره های جدید جهت دریافت مفاهیم یک نمایش معنادار تلطیف کنند، گرچه در دو سه مورد سطحی حرکات فرم بصورت هماهنگ و منسجم عمل نشد . اما این حرکات سهوی برای کاراکترهای نوآموز یک امرعادی است.
در طول اجرای نمایش کاراکترها با رعایت میزانسن، حفظ تعادل رفتاری ، مدیریت شایسته در هنگامه لازمه سکوت نمایش ، آرامش در بیان دیالوگ ها و مونولوگها ، چرخش های مدبرانه درزمان حمله تهاجمی به یکدیگرو حفظ میمیک مناسب در زمان خاص آن، از نکات بسیارتحسین برانگیز اجرای نمایش بود و این بیانگر نگاه زیبا شناسانه محمد درزی کاسمانی به هنر نمایش است . و این توجه شایسته در جای خود قابل ستودنی است .
وی می افزاید: جمله، جمله کلمات مریم گیلانی در نقش آفرینی دکتر اس بخاطر اشراف وآشنایی کامل و جامع به فن بیان دراین نقش قاطعانه بودن آن ، نقش تاکیدی بر ذهن مخاطب داشت. بطوریکه با برداشتن گام های مصمم و معنادار مهر تاکیدی بر گفتارش نقش می بست. بیانی که حاکی از آرامش بود . اما خود بعنوان راوی کلام از شکل بیان کلمات آتی آن بی اطلاع بود . و انتقال این پیام برای تماشاگران زمانی قابل پذیرش است لحن کلام حاوی صداقت باشد و این تصویر زمانی در قاب نمایش برای مخاطب ملموس است که کاراکترها در ایفای نقش خود با تمرین های مکررشکل کار را بصورت عجین شده با درونیات کاراکتر ببینند . جایز می دانم در یک جمله کوتاه به مریم گیلانی اینگونه خطاب کنم . دست مریزاد.
پیمان ابراهیمی ، شهربانوحسینی ، نیما محمدی ، بویژه احد شکری و زینب جورسرایی با حمل جملات کشدار اما معنادار بخوبی توانستند مخاطبین را مجذوب بازی های خودشان کرده باشند. چون با بکارگیری تن صداهای بجا و قابل پذیرش ، توانستند تماشاگران نمایش را برای ادامه نمایش به سکوت دعوت کنند .
روزنامه نگار و منتقد تئاتر مازندرانی با اشاره به کارگردان نمایش خاطرنشان می کند: کاسمانی گرچه در این نمایش مغزدار و معنادار حاوی کوله باری از جملات تلنگری مسلما سر سختی های زیادی جهت تفهیم کار بازی متقبل شده است و این بیانگر جایگاه هنرمند استخوان خرده کرده صحنه نمایش است .
لحظات حرکت بسوی اتاق نور جهت پذیرش مسیر مرگ و زندگی برای کاراکترها از یکنواختی خارج بود و انتخاب این شیوه نوعی نوگرایی کارگردان در بازی دادن کاراکترهاست بخصوص زمان انتخاب مسیر ژولین و لورا بخاطر تداعی دلدادگی دنیایی همراه با مخالفت و مقاومت بود . در صورتی که اشمیت در نمایش نوای اسرار آمیز از دریچه روانشناسانه و فلسفی در اثبات بازی گرفتن مفاهیم عشق غیر حقیقی است .
سخن آخر اینکه هنرمند دوراندیش کاسمانی با اجرای نمایش خوب قدرت توانمندی اهالی هنر تئاتر شهرستان را به جایگاه والایی هدایت کرده است . و زیبنده شایسته است ، ارزش اثر این نمایش ارزشمند مورد توجه اهالی دوستداران هنر تئاتر واقع گردد . کارگردان، بازیگران و عوامل اجرایی نمایش دست مریزاد .