بازیگر نمایش «هاملن» گفت: مخاطب نسل جدید هیچ ترسی از سوال کردن ندارد چه از خانواده، چه از دوستان و چه از حاکمان و حکومتها. او به دنبال جواب است، در این اثر سعی شده جواب روشنی به نسل حاضر داده شود.
امیر پورصفا، بازیگر نمایش «هاملن» که هر شب ساعت ۱۸ در عمارت نوفللوشاتو با کارگردانی مژگان معقولی روی صحنه است در گفتوگو با خبرنگار تئاتر ایرنا درباره ایفای نقش شهردار در این اثر گفت.
او بیان کرد: در نمایش هاملن من عهده دار نقش شهردار هاملن هستم. شهرداری که پر از سیاهی، دروغ، نفاق و شر این داستان است. شهرداری که هاملن و مردمان این شهر و خود را دچار نیستی، عصیان و سیاهی میکند. عصیان از اعمال نیک اعمال انسانی که انسان را به معرفت و کمال میرساند و در یک جمله عهده دار نقش شر این داستان شهردار است. نقش مردان و زنانی که در جهان کنونی زیاد میبینیم.
او با اشاره به روند شخصیت پردازی این کاراکتر گفت: برای ایفای این نقش چالشهای زیادی روبروی من قرار گرفت. این شخصیت یک شخصیت سیاه و شر است و من میبایست خودم را نزدیک این سیاهی میکردم، به هرحال همه ما دوست داریم از شر و سیاهی دور باشیم. در جهان دو نیروی خیر و شر همیشه هستند و اکثر انسانها دوست دارند نیروی خیر جهان باشند و من هم یکی از همین انسانها هستم.
این هنرمند افزود: من باید نیروی شر این داستان را بازی میکردم. رفتارهایی که همیشه از آن فراری بودم. دقیقا در این نقش نهفته بود. در وجود انسانها این دو نیروی خیر و شر هر دو وجود دارند که بعضی مواقع از انسانهایی هم که نیروی خیر را پیشگاه خود دارند، ناخودآگاه دیده میشود. اگر این دو نیرو در مقابل هم نبودند دیگر زندگی انسان تنوعی نداشت.
در نمایش «هاملن» سعی شده جواب روشنی به نسل حاضر داده شود
بازیگر نمایش «هاملن» گفت: رفتارهایی که نشانه یک فرد شرور است از نظر افرادی که دنباله روی نیروی خیر هستند یک بیماری روانی به حساب میآید؛ مثل بیماری سادیسم (دگرآزاری) که من باید در این نقش به این بیماری بیشتر میپرداختم. چرا که شهردار ژان (شهردار هاملن) یک سادیسمی به تمام معناست. لذت بردن از تحقیر یک انسان، لذت از فروپاشی یک انسان و لذت از سیاهی چالشهای زیادی را برای من داشت.
او ادامه داد: مخاطب نسل جدید هیچ ترسی از سوال کردن ندارد چه از خانواده، چه از دوستان و چه از حاکمان و حکومتها. او به دنبال جواب است که اگر جوابی نشنود خود برای دستیابی به یک زندگی ایدهال دست به کار میشود و در مقابل قانونهای دیکتاتوری هیچ ابایی از سرپیچی ندارد. شاید در دهههای گذشته سوال از حاکمان کمتر دیده میشد و یا اجازه سوال تنها به یک عده خاص مانند روشنفکران میرسید. اما اکنون باید به نسل حاضر جواب روشن داد چه در نمایش چه در زندگی روزمره. بنظر من در نمایش «هاملن» سعی شده جواب روشنی به نسل حاضر داده شود.
امیر پورصفا در پایان با بیان اینکه «هاملن» روایتی تلخ از جهان امروز و پیش رو است، گفت: صحنههای فانتزی و غیر رئال (غیرواقعی) برای مخاطب نسل جدید جذابیت دارد و چه بسا که این صحنهها به سوالاتش از زندگی و جامعه نزدیک باشد و او را به فکر وا دارد.
در خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: آنجا که پلیدی و شر به ملاقات یکدیگر میروند و مراسم فروپاشی اخلاق و ایستادن نبض انسانیت را جشن میگیرند.