در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | به بهانه اجرای نمایش "شاخ نبات" در تالار وحدت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:59:09
نمایش کمدی، موزیکال، عاشقانه شاخ نبات | به بهانه اجرای نمایش



سئوال:آقای شمسایی در خبرها خواندیم قرار است نمایش "شاخ نبات" از اوایل مهر امسال مجدداً در تالار وحدت به صحنه بیاید .چرا بعد از اجرای کاری های جدی این بار طنز کار کردید؟

جواب: خیلی ساده. چون احساس می کنم زندگی آدمها هر چقدر جلو می رود به شوخی نزدیک تر می شود .کافی است نگاهی به دورو بر خودتان و حوادثی که پیرامونتان می گذرد بیاندازید .

سئوال: اما من چیز خنده داری دوروبرم نمی بینم .

جواب:چرا .اگر کمی بیشتر دقت کنید می بینید.مثلا" آن آقای ریش بزی پرونده به دست را نگاه کنید که به زمین زل زده و بطرف ساختمان مرکز هنرهای نمایشی می رود،مطمئن باشید او دارد فکر می کند امروز سر چه کس را بتراشد .شایدم مواظب است امروز سرش و را نتراشن. در حالیکه من او را می شناسم .سلمانی نیست .یه کارگردان سابقه دار است و دستی هم به کاغذ و قلم دارد .این خنده دار نیست؟

سئوال:خوب چرا به زمین زل زده ؟

جواب:فکر می کنم دارد بهش فحش می دهد .

سئوال: چرا؟

جواب :حتما" زمینو مقصر می داند که چرخیده و چرخیده تا ایشان را هنرمند ایرانی کرده است .البته شاید هم طلبکارانه به زمین می گوید خاک محقر و سبک تو لایق گام های سنگین او به مثابه هنرمند بزرگ نیست .بهر کدام فکر کند خنده دار است .یا مثلا" دورتر آن تابلوی تبلیغاتی بد قواره زرد را نگاه کن .یک عروسک دارد سماع می کند ؟! می گویند آن عروسک مولاناست .خوب این یعنی چه؟ چطور یک عروسک بی روح می تواند نقش مولانا را بازی کند؟ تا آنجا که من و شما فهمیده ایم اگر روح و اندیشه و شور عاشقانه کسی مثل مولانا را از او بگیرند دیگر مولانا مولانا نیست و عروسک نه روح دارد،نه اندیشه و نه شور عاشقانه .او فقط ابزار دست کودکان است.اینکه جوهره مولانا را از او خالی کنند خنده دار نیست ؟ اگر می خواهید بازهم از شوخی هایی که اطرافمان می گذرد بگویم ؟

سئوال:نه متوجه شدم .شما در واقع از حوادث روزمره زندگی لایه های طنز استخراج می کنید .

جواب:خیر.من از عین واقعیت زندگی می گویم برای هر کدام از این واقعیت های خنده دار می توان ساعتها بحث روانشناسی و جامعه شناسی کرد .

سئوال: فکر می کنید این واقعیت ها خاص جامعه ایرانی است یا ابعادی جهانی تر دارد .

جواب : از زمانی که بشر برای رفع نیاز روزمره اش مجبور شد با دیگری ارتباط بر قرارکند طنزشروع شده و به موازات گسترش روابط اجتماعی و تکثیر تضاد های معلول این روابط، هر روز فراگیرتر و خنده دار تر شده است .به نظر من در پایان قرن بیستم و همزمان با پرتاب نوع بشر به دنیای ناشناخته های تکنولوژی الکترونیک ،هم اکنون طنز و شوخی در اوج خنده آوری به سر می برد. طبعا" وقتی انسانی که مغز و روانش زائیده دنیای حقیقی و کلاسیک دوران صنعت است ،ناگهان به دنیای الکترونیک مجازی الکترونیک پرتاب بشود همه چیز برای خنده آماده می شود .مثل سفر روستایی ساده اندیش روستان فلان آباد به کلان شهر تهران .حالا بد شانسی یا خوش شانسی جماعت ایرانی آن است که از طرفی به فراخور حوادث جهانی مجبور است قدم به دنیای فوق مدرن بگذارد تا از دنیا عقب نماند و از طرف دیگر همزمان با همین ایام الزامش می کننداصولی را رعایت کنند که با مختصات آن دنیای فوق مدرن فرسنگ ها فاصله دارد .این در حالی است که گنجایش مغز او ،همین طوری ،محدود به محصولات روابط اجتماعی دوران مخدوش و مغشوش پیش از انقلاب است .می بینید امروز مغز انسان ایرانی چقدر شیر تو شیر است .نتیجه اینکه به نطر من در ایران امروزهمه یک طورهایی قاطی کرده اند و درصدر قاطی یون اصحاب فکر و هنرمندانند که جولان می کنند .می بینی امروزه در جوامع جهانی و بیشتر در ایران همه چیز برای خندیدن آماده است .

سئوال: خوب اینطوری قاعدتا" مردم ایران باید از صبح تا شب لبخند بر لب هاشان باشد .

جواب : مردم ایران دو گروهند .گروه اول مردم بی خیال هستند که به همه چیز می خندند حتی در خواب هم می خندند.چون رویا هاشان هم خنده دار است .گروه دوم اگر چه گاهی لبخند تصنعی بر لب دارند اما معمولا" خشک و اخمواند .از همه طلبکارند .این جماعت که از قضا حول حوادث پیرامون خود بیشتر فکر می کنند اکثرا" دچار توهم ناشی از تغییر و تحولات روابط فرهنگی –اجتماعی سالهای اخیرند و بیش از اینکه خود بخندن اسباب خنده دیگران را مهیا می کنند.می خواهم بگویم همه یک طورهایی درخدمت خنده هستند .

سئوال: شما خودتان جزکدام گروه هستید ؟

جواب : معلوم است .گروه دوم .

سئوال:یعنی اسباب خنده دیگران می شوید ؟

جواب : البته هم اسباب هم مسبب.

سئوال:فکر نمی کنید گروه سومی هم وجود داشته باشن ؟گروهی که اهل فکرهستن اما اعمالشون سبب ناراحتی ، دلخوری و حتی گریه دیگران می شود؟

جواب : منظورت سیاسیونه؟ یا مدیران فرهنگی؟

سوال : منظور خاصی ندارم. بسیاری از مردم . پدر، مادر، راننده تاکسی و اتوبوس بقالی ، نانوایی و ... و البته بسیاری از سیاسیون و مدیران فرهنگی.

جواب : اصولا موضوع خنده و گریه واکنش هایی هستند که به سبب تحریک احساس آدمی در اثر حک دوگونه تصویر متفاوت در ذهن و خیال او تولید می شود. این واکنش ها وابستگی مستقیم به خصلت روحی ،روانی ،آموزش واکتسابی مخاطب از تصویر ذهن دارد. یعنی دو ذهن و خیال مجزا در مقابل یک تصویر لزوما واکنش واحدی ندارند . از یک تصویر ممکن است شما قهقهه بزنید دیگری از همان تصویر گریه کند . به همین دلیل می گویند فاصله گریه و خنده به اندازه ی تار مویی باریک است. به همین دلیل یک نفر به واسطه شادی زیاد شروع به گریستن می کند و بالعکس . بنابراین آقایانی که با رفتار و اعمالشون گریه دیگران را در می آورند، اگر عمل آن ها را زیر ذره بین بنگری آن عمل بیشتر خنده دار است تا گریه آور . شما گریه می کنی اما عمل آن طرف خنده آور است و من نویسنده وقتی چنین صحنه هایی را ملاحظه می کنم برایم فقط موقعیت کمدی و طنز خلق می شود. به همین دلیل می گویم در ایران همه چیز برای خنده مهیا است.

سوال : با این اوصاف در حوزه نمایش ایران نباید صورتی به نام تراژدی وجود داشته باشد .

جواب : به نظر من اگر تراژدی را نمایش رنج فردی و عمل قهرمانی انسان تعریف کنیم، سالهاست در ایران مرده است. اما اگر تراژدی به بازی ها و شوخی های سرنوشت چنان بپردازد که قهرمان درام را آسیب پذیر کند همچنان زنده است و این چیزی است که من به آن کمدی معاصر ایرانی می گویم . سنتی که در تئاتر ایران خاصه در سالهای اخیر ناخودآگاه و به سرعت برق رو به افزون است .

سوال : چرا؟

جواب : چون خصلت انسان ایرانی مدتی است دیگر قائم به ذات خویش نیست و فقط شوخی های سرنوشت خصائل او را رقم می زند . خصائلی که به مرور ایام به عاداتی نا متعارف تبدیل شده که همه خنده دارند

۱۲ تیر ۱۳۹۳