شناسه خبر: ۵۸۴۹۸- شنبه ۸ آبان۱۳۹۵
"آخرین سفر"روایت کوچ ماهی ها و علی ها به ناکجاآباداست؛ عزیمتی بی فرجام. چرخه ای توقف ناپذیر... زمان"آخرین سفر" ۴۵ دقیقه است و این یعنی، نمایش درست در همان جایی تمام می شود که باید. ۴۵ دقیقه<<آخرین سفر>> نه تماشاگرش را در هیچ برهه ای خسته و ملال زده می کند و نه از آن سوی بام می افتد و موجبات ابهام و سردرگمی اش را فراهم می آورد. <<آخرین سفر>> هیچ گره ای را گنگ و ناگشوده باقی نمی گذارد.
نویسنده وکارگردان در<<آخرین سفر>>، قدر زمان را خوب می داند. نخ ارتباط تماشاگر با <<آخرین سفر>> خیلی زود وصل می شود و خوش بختانه تا انتها نیز از گزند پارگی مصون می ماند. <<آخرین سفر>> درگیرکننده و دغدغه مند است و از آن دست کارها به شمار نمی رودکه درپایان، مخاطب هاج و واج ازخودش واحیانا بغل دستی!- می پرسد: <<خب حالا که چی؟!>>
مریم منصوری و اکیپ بازیگرانش توانسته اند <<آخرین سفر>> را از موهبت باورپذیری بهره مند سازند؛ حال و هوایی که البته اتمسفر خاص حاکم بر سالن اجرای نمایش نیز در به بارنشستنش بی تاثیر نیست و تماشاگر، خود را تمام وکمال در بابیلون پلازا احساس می کند. <<آخرین سفر>> با حشو و زواید بیگانه است؛ نه هیچ یک از اجزای صحنه، بی دلیل کنار هم چیده شده اند و نه هیچ کدام از دیالوگ ها و فراز و فرودهای داستانی، بیهوده اند. در<<آخرین سفر>> هرآنچه می بینیم و می شنویم، هرتاکید و هرتکرار... سرآخر معنا پیدا می کند.
دیالوگ های<<آخرین سفر>> درعین سادگی، پیش پاافتاده نیستند و حتی قابلیت این را دارند که به خاطرسپرده شوند: <<همه چی مثل همیشه ست، فقط یه کم خسته م... >>. تکرار، دیگر المانی است که در<<آخرین سفر>> جایگاه خود را به درستی پیدا کرده. تکرار شدن پاره ای از دیالوگ ها و موقعیت ها- در <<آخرین سفر>> نه تنها کسالت آور نیست بلکه هیجان انگیز هم می شود به طوری که مخاطب، انتظار نوبت بعدی را می کشد.
علاوه بر سر سه عنصر نویسندگی، کارگردانی و بازیگری<<آخرین سفر>>، طراحی صحنه اثر نیز بسیار چشم گیر است. به نحوی که حس می کنید هیچ گونه کم فروشی ای صورت نگرفته و سینا ییلاق بیگی هرچه در چنته داشته است، روکرده. بد نیست که مختصری هم به پوستر<<آخرین سفر>>بپردازم؛ پوسترکارشده ای که نه طرح و اجرایی دم دستی و -به قول معروف- راحت الحلقوم دارد و نه مبهم و نا هم سو با مضمون نمایش است. پوستر<<آخرین سفر>> وظیفه اش را خیلی خوب انجام می دهد: جذاب و دعوت کننده است.
چنان که پیش تر اشاره ای داشتم، منصوری کارگردان از هدایت بازیگران سربلند بیرون آمده است. مهرنوش بلمه (ماهی)، محمد روشنی (علی)، مریم قلشخانی (تلما)، فرهاد تفرشی (آرتور)، فرزانه سهیلی (سارا) و جلال عیوضی (غول بیابونی) گلیم ارتباط با تماشاگر را به خوبی از آب بیرون می کشند؛ علی الخصوص فرزانه سهیلی که در نقش عامل محرکه فاجعه فرجامین، سبکبار می درخشد.
<<آخرین سفر>> با وجود اینکه اغلب دست رد به سینه سانتی مانتالیسم می زند اما یک سره هم فارغ از برانگیختن احساسات تماشاگران نیست؛ مظلومیت ماهی و لمس مهابت عشق و اشتیاق و اعتمادی که عاقبت سربریده می شود همچون بغضی تلخ، گلوی مخاطب را می فشارد. <<آخرین سفر>> خواب ازسرمان می پراند و ما را گرفتار لابی هتلی می کند که انگار ته دنیاست. <<آخرین سفر>> به انتها که می رسد، گویی تکه ای از هست و نیست تماشاگر هم کنده می شود و تا همیشه در تالار مولوی، همراه ماهی جا می ماند...