در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | به بهانه نمایش «خدای کشتار» به کارگردانی علی سرابی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:52:28
نمایش خدای کشتار | به بهانه نمایش «خدای کشتار» به کارگردانی علی سرابی  | عکس

روزنامه شرق
 شماره ۲۶۰۷ - ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۵ خرداد
زندگی، جنگی نابرابر است

نمایش «خدای کشتار» به کارگردانی علی سرابی که در میانه گرمای خرداد به صحنه تئاتر مستقل تهران می‌رسد، بیشتر از هر درامی شبیه به ماست. ما که در پوسته‌های جامعه‌‌ای در تلاش برای مدرن‌شدن بزرگ شده‌ایم؛ به مدرسه‌‌های عالیه رفته‌ایم و بیش از پیش سنگ روشنفکری، تمدن و فرهنگ را بر سینه می‌کوبیم.
 این نمایش بی‌‌شک بُرشی است از زندگی ما و آن سیاهی گریزناپزیرش که ناباورانه همیشه در مقابلش می‌ایستیم و از آنِ خودمان نمی‌دانیم. «خدای کشتار» درامی است تأثیرگذار به قلم یاسمینا رضای فرانسوی که دو زوج را به تصویر می‌کشد.
دو خانواده که بر سر نزاع خشونت‌‌آمیز پسران نوجوان‌شان، به اجبار کنار هم قرار می‌گیرند تا با رفتاری انسانی و در پوسته‌ای متمدنانه، به رفتار غیرانسانی، خشونت و نارضایتی پنهان فرزندان‌شان که منجر به جراحت شدید یکی از پسر بچه‌ها شده فیصله دهند. اما آیا عمق فاجعه‌‌ای که درون انسان امروز نفوذ کرده و از او انسانی غیرقابل اعتماد، سودجو و مصرف‌گرا می‌سازد، با یک گفتمان به ظاهر منطقی و بدون باور با تلاشی برای بقا، به زعم شکستن و نابودی دیگری به این سادگی فیصله می‌یابد؟
«رایل»‌ها با بازی مارال بنی‌آدم و نوید محمدزاده، خانواده‌ای در تلاش برای بالا رفتن از طبقه اقتصادی متوسط که فرزندشان عامل خشونت معرفی می‌شود و «هویل»‌ها با بازی ستاره پسیانی و علی سرابی، خانواده‌‌ای آرام از قشر متوسط که به دنبال روزنه‌‌ای برای رفتن به طبقه عالیه‌ فرهنگی هستند.
اگر هنوز به یاد داشته باشیم که یک نمایشنامه اثر هنری ناتمامی است که با ارکان دیگرش - گروه بازیگری، کارگردان و تماشاگران- کامل می‌شود؛ این‌‌بار باید ببینیم «خدای کشتار» علی سرابی چگونه متنی درخشان از یک درام اجتماعی روان‌شناسانه را به چالش کشیده است. نمایش «خدای کشتار» با بازی‌های زنده، پر انرژی و واقع‌گرایانه‌‌اش نه تنها با تکیه بر شوکه‌کردن مخاطب است که کنش و کشش خود را حفظ می‌کند، بلکه در روند اجرائی ما را به جایی سوق می‌دهد که انتظار بکشیم، آن‌هم نه در حین نگاه به ساعت‌های‌مان و انتظار برای دیدن یک نقطه اوج و پایان نمایش، برای چهار اوج‌گاه، چهار نقطه طلایی، چهار شخصیت نمایشی و استحاله آنها! در این اجرا امری موفقیت‌‌آمیز فرای نوشته دراماتیک رخ می‌دهد. شخصیت‌‌پردازی با درنظرگرفتن ابعاد کاراکتر‌ها چنان موفق عمل می‌کند تا برای دیدن روی واقعی هرکدام‌شان ثانیه شماری کنیم؛ نقطه فروپاشی کاراکتر و نقطه‌عطفی برای اجرا. شخصیت‌‌پردازی سرابی در مقام کارگردان «خدای کشتار»، جنگ بازیگر است با خود و در مقامی دیگر جنگ کاراکترهای درام یاسمینا رضا است با مخاطبش؛ چراکه مرز حرکت بازیگران در چیدمان او بسیار باریک است. آنها هر لحظه می‌توانند سُر بخورند! کشمکش بازیگران باید نود دقیقه بر لبه باریک میان واقعیت دنیای مدرنِ و انسان امروز با تمام آن طنز تلخش دست و پا بزنند یا بلغزند به طنزی خیابانی که تنها هدفش خنداندن مخاطب است.
این اجرا تلاش برای خنداندن مخاطب نیست، چراکه بازیگران سعی می‌کنند هرچه بیشتر به ما نزدیک باشند. شبیه به واقعیتی که ما هستیم و این‌بار ما می‌خندیم، بسیار می‌خندیم و البته بسیار تلخ می‌خندیم. از طرفی علی سرابی در پی دو تجربه اخیرش در کارگردانی تئاتر «برنارد مرده است» و «خدای کشتار»، فضایی مینی‌مالیستی را به صحنه می‌‌آورد با انتظارها، برخوردها و قضاوت‌هایی متناسب با جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند و زیست می‌کنیم. و از آن مهم‌تر «خدای کشتار» انتخابی هوشمندانه است در برهه‌‌ای از زمان درحال‌گذر از ما! زمانه‌ای که روابط انسانی گرچه به ظاهر در تلاش برای تغییر و تحولی رو به جلوست، به قهقرا کشیده می‌شود. انتخابی در نقد جامعه‌شناسانه و روان‌شناسانه روابط انسانی، دروغ و نقاب‌هایی که به چهره می‌زنیم، نقدی بر سبک زندگی ما. همچنین رویکرد سرابی در انتخاب بازیگران و چیدمان آنها بسیار موفق است. بازیگران تئاتری که در سال‌های اخیر تجربه‌‌های موفق سینمایی داشته‌‌اند و همچنان به صحنه وفادار مانده‌‌اند و تلاش‌شان در ارائه نقشی زنده و ماندگار قابل تحسین است. سرابی بازیگرانش را به صحنه‌‌ای آرام، گرم و دنج وارد می‌کند، فضایی که بلافاصله مخاطب با آن احساس راحتی کرده و می‌تواند به تماشای مجادله‌‌ای موقر بنشیند که ذره ذره رشد می‌کند، در لایه‌های به‌شدت خصوصی و خانوادگی نفوذ می‌کند و آن منِ واقعی و پنهان کاراکترهایش را به رخ می‌کشد. «خدای کشتار» با آن درام بی‌‌نظیرش از روابط انسان‌ها، و «خدای کشتار» علی سرابی با هارمونی‌ای تأثیرگذار از بازیگری، میزانسن و کارگردانی و اجتناب از هر نوع پدیده انتزاعی‌‌ای در تئاتر بیش از همه، ما را درگیر خودمان می‌کند. ترجیع‌بندی از زندگی مدرن، تجربه‌‌ای موفق که برای باورکردنش باید نود دقیقه بر صندلی‌های تئاتر مستقل تهران بنشینیم، از آن لذت ببریم و شاید کمی به خودمان بیندیشیم.
دکتر اِشا صدر. منتقد تئاتر

درباره نمایش خدای کشتار
۲۶ خرداد ۱۳۹۵