به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر
شناسه مطلب: 92025
جلسه نقد و بررسی نمایش «مداربسته» به کارگردانی و نویسندگی پگاه طبسی نژاد شب گذشته پس از پایان نمایش توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران برگزار شد.
یک دغدغه خصوصی و تخصصی
به گزارش ایران تئاتر در ابتدای این جلسه، علی جعفری کارشناس و منتقد تئاتر گفت: بنده بنا به یک توفیق اجباری هفته قبل و در جای دیگری بااینکه نمایش را ندیده بودم درباره آن با کارگردان اثر صحبت کرده بودم بنابراین من این نمایش را با یک پیشزمینه ذهنی دیدم و خب این خیلی در نظرات من تأثیرگذار است. به عقیده من «مداربسته» بیش از هر چیزی برآمده از یک دغدغه خصوصی و محفلی و حاصل تفکرات یکسری آدمها با تخصص، ذات و نگاه شغلی مشخص است. همه ما در دورههایی از زندگیمان دچار بحران هویت میشویم و همیشه این سؤال همراهمان است که خب ما چهکارهایم؟ قراراست چهکاره شویم؟ حالا این دغدغه و هویت برای کسانی که دغدغه بازیگری دارند بحران هویت شکل دیگری پیدا میکند.
وی افزود: به نظر میرسد ایده نمایش این است که یکسری افراد قراراست بازیگر شوند و رؤیای بازیگری دارند و ویدئویی از خودشان ضبط میکنند و این ایده در یک قالب تکنولوژیک اجراشده است. تصویری که در این نمایش نشان داده میشود، آدمها را از سطح، به عمق و از عمق به سطح میبرد منتها مسئله این است که معلوم نیست که مخاطب چقدر میتواند همراه این رفتوآمد باشد. به عقیده من این نمایش برای مخاطب عام طراحی نشده است. به عبارتی این نمایش که بسیار هم منظم و مرتب است و شروع بسیار خوبی هم دارد دچار یک اتفاق برآمده از شرایط تئاتر و برای مخاطب معمول تئاتر طراحی نشده است. احتمالاً تنها بخشی که بازیگران نقش بازیگران معروف در برخی از فیلمهای مشهور را بازی میکنند برای مخاطب عام جذابیت دارد.
این منتقد تئاتر ادامه داد: همانطور که اشاره کردم شروع نمایش بسیار شگفتآور و جذاب است و میتواند نویدبخش باشد ولی از یکجایی به بعد دستش برای مخاطب رو میشود و به نظرم این نقص باید برطرف شود. حتی به نظرم مخاطب از آخر نمایش بهاندازه اول آن لذت نمیبرد چون در دقیقههای آخر مخاطب نوعی حس خستگی و رخوت پیدا میکند. بنده بافرم تکرار که فرم موردعلاقه کارگردان است مشکلی ندارم من با تکرار در زمان که نوعی حس رخوت میدهد مشکلدارم.
وی در پایان گفت: در طراحی میزانسن کار، اینکه آدمها هرلحظه همدیگر را ماسکه میکنند بسیار با متن نمایش همخوانی دارد وب نظرم بسیار طراحی مناسبی برای کار است ولی در پایان متن، با کورسوی امیدی که گذاشته میشود موافق نیستم و به نظرم باید مونولوگ انتهایی نمایش تغییراتی بکند. البته بنده در مقام منتقد کارم پیشنهاد دادن نیست ولی فکر میکنم کارگردان باید برای آخرهای نمایش فکری کند.
دغدغه موردعلاقه من تکرار است
در ادامه این نشست پگاه طبسی نژاد، نویسنده، طراح و کارگردان اثر در ابتدای سخنانش با اشاره به چگونگی نگارش متن گفت: در «مداربسته» اینگونه نبوده است که متن و ایده اجرا از ابتدا درهمتنیده شده باشند و ساختار متن مشخص بود ولی در طول کار فرم متن تغییر پیدا میکرد درواقع متن با اتفاقات صحنه پیش میرفت.
وی افزود: من به مدیوم تئاتر نگاه دیگری دارم و همیشه برایم جذاب بوده که بدانم آیا میشود زاویه دید تماشاگر را تغییر داد. در این کار هم بدون اینکه بخواهم بازیگران را ابژه کنم دنبال این کار هستم و حاصل این تلاش، ثمره سالها علاقه و پژوهش من است. ضمن اینکه یکی از فرمها و دغدغههای موردعلاقه من تکرار است. دو سال قبل، قرار بود اجرایی از نمایشنامه شاه لیر با حدود 20 بازیگر تازهکار داشته باشم که به دلایلی این کار متوقف شد و اجرا نشد در همان زمان برایم این سؤال مطرح شد که بهترین شاه لیر، بهترین هملت و خیلی از بهترینهای دیگر چگونه شکل میگیرد؟
طبسی نژاد در پاسخ به جعفری درباره مخاطب نمایش توضیح داد: مخاطب خاص این نمایش لزوماً تئاتری نیست و میتواند یک مهندس یا کارشناس ادبیات باشد که با بخشهایی از نمایش همزادپنداری کند. نکته دیگر اینکه برخلاف نظر خیلیها این نمایش Visual art و یا یک پرفرومنس نیست و دقیقاً یک تئاتر است و تمام ویژگیهای یک تئاتر را دارد. «مداربسته» یک نمایش مهندسیشده است که برای هر صحنه آن برنامهریزی صورت گرفته است.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: یکی از آرزوهای من این بود که میشد کار را در 3 یا 4 ساعت اجرا کنم. چون فرم کار بر پایه تکرار و مدل آن یک مدل ) durational مدت دار ) است. مگر ممکن است ما بتوانیم از رخوت و تکرار فرار کنیم. علاوه بر اینکه ما در این نمایش داستانک های کوتاه داریم ولی قصه تعریف نمیکنم.
وی در پایان اضافه کرد: به عقیده من فضای تئاتر امروز ما بیشتر به سمت سرگرمی رغبت دارد و ما کمتر به کارهای durational عادت داریم. من صحنه آخر را بارها نوشتم و درنهایت چیزی که الآن روی صحنه اجرا میشود راضیام کرد. به عقیده من تماشاگر با مونولوگ های آخر نمایش میتواند تکان بخورد و تحت تأثیر قرار بگیرد.
هرکسی میتواند با موضوع هویت درگیر باشد
در انتهای این جلسه، صبا علیزاده، آهنگساز اثر گفت: بنا بهنقد آقای جعفری، من فکر میکنم رخوت و خستگی آخر نمایش شبیه حس بازیگران و رخوتی است که در آن گیر افتادهاند بنابراین میشود گفت این رخوت و خستگی کاملاً عمدی بوده است. ما همیشه عادت داریم از موقعیتی که خستهمان میکند فرار کنیم، به چیزی فکر نکنیم، حوصلهمان سر نرود و خب بخشهای آخر نمایش ما را مجبور میکند در این فضا قرار بگیریم. ضمن اینکه به عقیده من هرگونه مخاطبی میتواند این نمایش را ببیند چون هرکسی میتواند با موضوع هویت درگیر باشد.