بازیگران «فراموشان»، این نمایش را روایت زندگی آدمهایی معرفی کردند که فراموش شدهاند اما با تمام این احوال میتوانند روی صحنه آینهای باشند تا مخاطبان و تماشاگران خود را در آن ببینند.
نمایش «فراموشان» به نویسندگی و کارگردانی امیر امیری روایتی است از آدمهای فراموششدهای که در دنیای پر از خفقان ساخته خودشان در تلاشاند تا راهی برای رهایی پیدا کنند.
«فراموشان» که از بیست وهفتم فروردین پذیرای مخاطبان شد، تا دهم اردیبهشت ساعت ۲۰:۱۵ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر میزبان مخاطبان علاقهمندان خواهد بود. به این بهانه سراغ بازیگران این اثر نمایشی رفتیم و از حال و هوای نمایش و نقشهایشان پرسیدیم.
«یازر» نماد جامعهای است که از لحاظ روانی و اجتماعی دچار آسیبهای جدی است
علی مربی، بازیگر نقش یازر، بزرگ خاندان و پدر خانواده «فراموشان» درباره این شخصیت میگوید: «یازر یک پیرمرد متوهم است که در جدال با خود است. او شخصیتی سردرگم و دیکتاتورمآب دارد و سعی میکند اقتدار پوشالیاش را پشت ضعفهایش پنهان کند ولی در زمان رویارویی با خود مجبور به پذیرش ضعفهایش میشود و در پایان کار فرو میریزد.»
او ادامه میدهد: «این نمایش بسیار به شرایط فعلی همه ما شباهت دارد. جامعه ما نیز با آشفتگی ذهنی، فکری و هویتی مواجه است. یازر نماد جامعهای است که از لحاظ روانی و اجتماعی دچار آسیبهای جدی است و تنها راه حل او روبهرو شدن با مشکلات برای برطرف کردن آنهاست.»
این هنرمند درباره حضورش در نقش یک پیرمرد میافزاید: «من پس از حفظ کردن دیالوگها چالشی بزرگی را برای ایفای این نقش با توجه به فاصله سنی که با خود من دارد، آغاز کردم. سعی کردم تا از نشانههای یک شخصیت مستبد، متوهم و مسن برای باورپذیری بیشتر شخصیت بهره ببرم.»
علی مربی در پایان میگوید: «فراموشان» قصه جذاب و درعینحال دردناکی است که تاریخ ما را به تصویر میکشد. این اثر یادآور این جمله معروف است «ملتی که تاریخ نخواند، محکوم است به اینکه تاریخ را دوباره تجربه کند.» فکر میکنم مخاطبان با تماشای این نمایش، شاهد یک فضای زیبا و جذاب باشند و پس از خروج از سالن تماشای این اثر را جزو وقت مفید خود بدانند.»
هنرمندان تئاتر بیشتر از قبل نیاز به حضور مخاطبان دارند
نگار عزیزی، بازیگر نقش شادی میگوید: «شادی دختر کوچک یازر و پزشک است که البته در انتهای کار متوجه شخصیت دیگری از او میشویم. درواقع من در این نمایش بازی در بازی دارم.»
او ادامه میدهد: «بازی در این نقش چالش بزرگی برای من بود. دو کاراکتری که در این اثر به ایفای آنها مشغول هستم، تفاوت زیادی با هم دارند شاید فقط تشابهشان در زرنگی است که در بطن شخصیتشان وجود دارد.»
عزیزی با بیان اینکه «فراموشان» نگاهی به خود واقعی و تنهایی ما آدمهاست، میگوید: «ما در شرایط سخت اقتصادی، اجتماعی و... قرار داریم و به نظرم تماشای تئاتر و حتی تئاتر کار کردن نوعی ایثار محسوب میشود. قطعا هنرمندان فعال در این حرفه خیلی بیشتر از قبل نیاز به حضور مخاطبان دارند.»
به تعداد تماشاگرانی که تئاتر را هنری سرگرمکننده میبینند، اضافه شده است
پوریا فرجی، بازیگر نقش همایون درباره این شخصیت میگوید: «همایون مردی حدود شصتساله و بهنوعی یار غار شخصیت اصلی و کاراکتر اول نمایش است. همایون شخصیتی غریب و ناآشنا نیست و ما در طول روز با آدمهایی شبیه به همایون بسیار برخورد داریم.»
او ادامه میدهد: «همایون شخصیتی منفعتطلب، ریاکار، دورو است که تمام عمر خود را پای طمعی گذاشته که هیچ نتیجهای برایش در برنداشته است. شخصیت او مصداق بارز شعر شیخ اجل سعدی شیراز است که «گفت چشم تنگ دنیادوست را... یا قناعت پر کند یا خاک گور.»
این هنرمند میافزاید: «فراموشان» شاید بهظاهر حکایت آدمهایی باشد که فراموش شدهاند اما با تمام این احوال میتوانند روی صحنه آینهای باشند که مخاطبان و تماشاگران خود را در آن ببیند. این آدمها در عین فراموشی پر از حرف، سخن و نکات آشنا هستند.»
بازیگر نمایش «فراموشان» با بیان اینکه متاسفانه دوری مخاطبان از تئاتر تأثیر خود را روی اجراها گذاشته است، توضیح میدهد: «من بهعنوان بازیگر حتی اگر مخاطب هم وجود نداشته باشد، برحسب وظیفه روی صحنه خواهم رفت و به اجرا میپردازم اما نباید فراموش کنیم که حضور تماشاگر انرژی مضاعف و متفاوتی به بازیگر میدهد تا کارش را به نحو بهتری روی صحنه انجام دهد.»
پوریا فرجی در پایان با اشاره به تفاوت بین تماشاگران حرفهای تئاتر با کسانی که از سر تفنن و سرگرمی به دیدن نمایش میروند، میگوید: «مشکل بزرگی که ما این روزها در تئاتر با آن روبهرو هستیم، کاهش تعداد تماشاگر تئاتربین است و به تعداد آن دسته از تماشاگرانی که تئاتر را هم مثل سینما هنری سرگرمکننده میبینند، اضافه شده است. در صورتی که تئاتر در عین سرگرمکنندگی به دنبال لایههای عمیقتری هم هست. درواقع در چنین شرایطی هر چه شما کار سرگرمکنندهتری داشته باشی با استقبال بیشتر مواجه میشوی که این موضوع مستلزم آن است تا از برخی اصول تئاتری همچون اندیشه و تفکر که ذات اصلی تئاتر است، فاصله بگیریم.
روشنا؛ منزوی؛ یک بانوی اشرافزاده اما افسرده است
هانیه رحیمی، بازیگر نقش روشنا درباره این شخصیت میگوید: «روشنا یک بانوی اشرافزاده اما افسرده است. او صاحب یک فرزند پسر است و همسرش سالها پیش توسط یکی از اعضای خانوادهاش به قتل رسیده است.»
او ادامه میدهد: «این شخصیت دقیقا نقطه مقابل من بود. روشنا فردی منزوی، گوشهگیر و فراری از خانواده و جمع است. من در اینجا باید نقش آدمی افسرده را به نمایش میگذاشتم که فرسنگها با من فاصله داشت. به همین دلیل برای بازی این نقش سراغ تحقیق و پژوهش درباره افراد افسرده و ویژگیهای بیرونی و درونی آنها رفتم. من برای رسیدن به این شخصیت ویژگیهای افراد افسرده را چندین بار مطالعه، مرور و تمرین کردم تا به یک فرد افسرده برسم.»
رحیمی در پایان میگوید: «هر صاحب اثری آنچه مینویسد در خود پردازش کرده است و چون این نوشته هم برگرفته از درونیات، روحیات و ذهنیات نویسنده کار است، «فراموشان» برای من همیشه در کنار اسم امیر امیری قرار میدهم.
نکته جذاب «فراموشان» پرداختن به اسکیزوفرنی است
مروارید کفایی، بازیگر نقش سمن در نمایش «فراموشان» میگوید: «من بیستوشش سال سن دارم ولی در این نمایش نقش یک خانم هفتادساله را بازی میکنم. برای باورپذیری این نقش سعی کردم تا جایی که امکان دارد در طول تمرینات روی بیان و بدن خود کار کنم.»
او ادامه میدهد: «یکی از بزرگترین مشکلاتی که من در ابتدای کار برای ایفای نقش داشتم، کار کردن روی صدای خودم برای بیان دیالوگها آن هم با حس و حال یک پیرزن هفتادساله بود. تمرینهای زیادی داشتم و گاهی اوقات با خودم فکر میکنم که پیرتر از هفتادسال هم هستم.»
کفایی در پایان میگوید: «برای خود من اینکه یک شخصیت اسکیزوفرنی چگونه فکر میکند و چقدر این بیماری روی زندگیاش تاثیر دارد، همیشه یکی از مسائلی بود که به آن فکر میکردم. شاید یکی از نکات جالب و جذاب نمایش «فراموشان» نیز پرداختن به یک شخصیت اسکیزوفرنی و آنچه در فکر او میگذرد، باشد.»
هنرمندان سالها خون دل خوردنشان را در قالب هنرشان بیان کنند
مهدی اذعانی بازیگر نقش پیمان میگوید: «پیمان نماینده نسل جوان و نوه دیگر خانواده یازر است. او بسیار باهوش است و زیر بار ظلم نمیرود. پیمان شخصیتی است که دوست ندارد حقش پایمال شود، او ساکت نمیماند و اجازه نمیدهد افراد دیگر او را مجبور به کاری کنند که تمایلی به آن ندارد. البته او بالاخره کاسه صبرش لبریزمی شود و در مقابل ظلم پدربزرگش طغیان میکند.»
او ادامه میدهد: «من سعی کردم تا شخصیت پیمان بهخوبی قابل لمس و درک باشد. بازی در این نقش بسیار سخت است چراکه من نماینده طیف زیادی از جوانان جامعه هستم و کوچکترین اشتباهی در بازی من میتواند باعث استنباط اشتباه مخاطب شود.»
این بازیگر میافزاید: « نمایش «فراموشان» از نگاه من برابر است با سکوت نکردن در برابر ظلم فردی که اسم خود را بزرگتر گذاشته درحالیکه بزرگی به سن و سال نیست.»
بازیگر نقش پیمان توضیح میدهد: «خیلی از دوستان ما با تئاتر قهر کردهاند اما اگر رفقای حرفهای ما در سالنها حضور نداشته باشند بسیاری از افرادی که دانش، تخصص و نگاه حرفهای به تئاتر ندارند و زحمتی برای این هنر نکشیدند، جای آنها را خواهند گرفت. به نظرم هنرمندان بهتر است سالها خوندل خوردنشان را در قالب هنرشان بیان کنند. در رابطه مخاطبان نیز پیشنهاد میکند که آنها نیز با هنر آشتی کنند. هنر خوراک روح است و قهر با هنر قهر با خود و هنرمندانی است که ماهها تمرین کردهاند تا با خون دل یک اثر هنری خلق کنند و روی صحنه بروند.»
مهدی اذعانی در پایان میگوید: «تئاتر تنها هنری است که تماشاگر بهعنوان ضلع سوم آن باید حتما حضور داشته باشد. تئاتر بدون مخاطب مفهومی ندارد من بهعنوان بازیگر خوشحالتر هستم اگر به جای ۱۰ مخاطب با مخاطبان بیشتری مواجه شوم و اثر هنریام را در معرض دید افراد بیشتر بگذارم و قطعا خوشحال میشوم که ببینمشان.»
منبع: ایران تئاتر/