در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | دست‌ها و ریشه‌ها
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:43:48
نمایش داری اون جا چی کار میکنی؟ و چند اپیزود دیگر ... | دست‌ها و ریشه‌ها | عکس

نگاهی به نمایش «داری اونجا چی‌کار می‌کنی؟ و چند اپیزود دیگر...» به کارگردانی آریو راقب کیانی

«داری اونجا چی‌کار می‌کنی؟ و چند اپیزود دیگر...» به کارگردانی آریو راقب کیانی که در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان اجرا می‌شود، نمایشی در حوزه‌ی تئاتر پداگوژیک در ژانر فانتزی می‌باشد. تئاتر پداگوژی با از بین بردن مرزهای شخصی، اجتماعی و فرهنگی ارتباطی انسانی شکل می‌دهد. در واقع تئاتر پداگوژی با بهره‌گیری از صدا، بدن و احساسات مشترک بشری در پی ایجاد زبانی مشترک بین آدمهاست.

کارگردان نمایش پیش‌روی هنر نمایش را معبری بر یادگیری و تعلیمات روانشناسانه بر اساس مرور ترومای شخصیت اصلی‌اش به نام «لئونارد» بنا کرده است، شخصیتی که از خرده پی‌رنگ‌هایی در غالب نمایشنامه‌های کوتاه از کتاب تمام نخِ «شل سیلوراستاین» نویسنده و کاریکاتوریست فقید آمریکایی با ترجمه بهرنگ رجبی وام گرفته شده تا شش اپیزود را به سبب مرور خاطراتش از کودکی تا بزرگسالی در برزخِ کُما برای مخاطبانش در صحنه‌‌های نمایشی به هم مرتبط، عیان کند.

در کتاب تمام نخ از فضاهای ساده و بامزه به رسم عادت سیلور‌استاین خبری نیست و طنزش بیشتر حماقت‌ها را نشانه رفته است. موقعیت‌هایی ساده و روزمره که نشان می‌دهد آدم‌ها گاهی چقدر می‌توانند کارهای به ظاهر احمقانه در موقعیت‌های مختلف اجتماعی و البته در وضعیت پیچیده روانی انجام بدهند. مثلا قایقی که دارد غرق می‌شود و مردی باید بین مادر و همسرش در موقعیتی حساس یکی را نجات دهد، پسری توی دستشویی رفته و بیرون نمی‌آید و پدر و مادرش می‌خواهند به زور او را بیرون بیاورند، زنی متمول که به جمع‌آوری ضایعات و وسایل دورریختنی از زباله‌ها روی آورده است. آدم‌ها در این داستان‌ها مجبورند تجربه‌های ناآشنایی داشته باشند که گریزی از آن‌ها نیست. بعضی وقت‌ها نجات پیدا می‌کنند و بعضی وقت‌ها هم نه. کارگردان در اثرش تلاش کرده تا خرده روایات شش اپیزود داستانی نامبرده را بر اساس شخصیت لئو و مرور زندگی او در دوره‌های مختلف در بستری فانتزی به هم مرتبط کند. مجموعه اختلالات روحی و روانی که از لئوی نمایشی، فردی ضداجتماعی با آسیب‌های روانی متعدد ساخته است. اپیزود اول شاید مهمترین اپیزود انتخابی کارگردان باشد. جایی که او به‌روی روابط والد و فرزندی تشدید می‌گذارد تا ریشه‌های برخی از آسیب‌های جدی روانی را از دوران کودکی متأثر بداند. دوران مهم رشد کودک که به ممارست آگاهانه خانواده نیازمند است. چه بسا با رشد تئاتر پداگوژیک در کشور بشود بستری مهم برای تربیت غیر‌مستقیم اما موثر کودکان، نوجوانان و جوانان را توسعه داد.

نسل امروزی که به «نسل Z» نیز شهره است با روش‌های مستقیم تربیتی غالباً نسبتی معکوس دارند و ممکن است نه تنها تاثیرات مطلوب تعلیم و تربیت تئوریک در آنان چاره ساز نباشد بلکه اثر منفی نیز در آنان بگذارد و آنها را به رفتارهای پرخاشگرانه و لجبازانه همراه کند، اما پیشنهاد روش‌مند تئاتر پداگوژیک در زمینه تربیت این طیف گسترده و مهم سنی می‌تواند اثرگذار و قابل اعتنا باشد، روشی که کارگردان به شکلی متعارف در فرم و محتوا پیش‌گرفته تا مضامین اخلاقی مهمی را در اثرش نشانه برود. لذا نه تنها دیدن این دست از تئاترها برای والدین مناسب است بلکه با اندکی تغییر در محتوا به سبب طیف سنی حساس کودک و نوجوان می‌تواند داستان‌های آموزنده‌ای برای آنان باشد. قرار دادن اثر در ژانر فانتزی تا حدودی می‌تواند از تلخی مستقیم نمایش بکاهد تا کارگردان متن نمایشی‌اش را به شکلی تلطیف شده و دراماتیزه ارائه کند. چه بسا بهره بردن از ژانر نامبرده بتواند اتمسفری خیالی با فاصله‌گذاری هوشمندانه‌ای را برای ذهن تماشاگر به وجود آورد تا او در پایان هر اپیزود به تحلیل و نقد و قضاوت شخصیت بنشیند و در صورت همزادپنداری یا همدردی با او به دلیل شباهت‌های رفتاری و اخلاقی بتواند آن را به شکل الگویی اخلاقی و مضمون محور در خودش شبیه‌سازی کند. قرار دادن ذهن مخاطب در معرض موقعیت‌های چالش‌برانگیز نمایشی در صحنه با دورنمای پیام‌های اخلاقی اتفاقی است که تئاتر کشور از آن سود کمتری برده و در این مجال راقب کیانی در فرصتی مغتنم نمونه‌ای آزموده را پیش چشم تماشاگرانش می‌کشد، روندی که او در دستور کار قرار داده، به شکلی مهم و تعاملی در صحنه ی تئاتر اروپا به خصوص کشور آلمان در دستور کار جدی نهاد‌های فرهنگی دولتی و مردمی است تا با گونه‌های مختلف و کثیر از این نوع تئاتر(پداگوژیک) بتوانند بیشترین تأثیر را بر روی مردم کشورشان در طیف والد و فرزند و حتی سایرین وابسته به حوزه‌ی تعلیم و تربیت که نیاز به آموزش را در خود امری واجب می‌دانند بگذارند. در این فرصت کوتاه می‌توان برخی از این گونه‌ها را برشمرد تا سیستم دولتی آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور آن را در مدارس و دانشگاه به کارکرد عملی و تعاملی مطلوب‌تری برساند. انواع آن را طی پژوهشی از پیش کار شده می‌توان شامل این موارد دانست:

۱. تئاتر تعلیم و تربیت در ارتباط با مدارس و دبیرستان‌ها یکی از اولین مباحث تئاتر پداگوژی است.

۲.  سالمندان نیز یکی دیگر از گروه‌های هدف هستند که سنین پنجاه سال به بالا را شامل می‌شوند. در اینجا افراد سالمند خاطراتشان را مرور می‌کنند که می‌تواند در ارتباط با تئاتر بایوگرافیک نیز باشد. در این تئاتر فرد به روایت خاطرات و اتفاقات دوران کودکی‌اش می‌پردازد.

۳. گروه هدف دیگر معلولین هستند که شامل دو دسته معلولین ذهنی و معلولین جسمی است.

۴.  گروه دیگر دانشجویان و دانشگاه‌ها هستند که در اینجا تئاتر دانشجویی مطرح می‌شود.

۵. تئاتر در مراکز تجاری و صنعتی که برای پیشرفت اقتصاد در شرکتهای مختلف اقتصادی شکل می‌گیرد.

۶. دیگری تئاتر مهاجران است که تئاتری بینا فرهنگی محسوب می‌شود.

۷. زندانیان نیز یکی دیگر از گروه‌های هدف می‌باشند.

۸. تئاتر مذهبی در مساجد و کلیساها، در جهت بهتر برگزار کردن مراسمات مذهبی و جذب جوانان به این مکان‌های مقّدس فعالیت می‌کند.

۹. تئاتر عروسکی یکی از شکل‌های بسیار مهم در این حوزه است. در این نوع تئاتر کودکان به کمک عروسکها به نوعی خودباوری در خلق یک تئاتر می‌رسند تا آنها توانایی بازی کردن را در خود محک بزنند.

۱۰.  تئاتر پداگوژی در زمینه طب و درمان بیماران و بازپروری معتادان.

تئاتر پداگوژی در رشد تئاتر نیز نقشی مهم ایفا می‌کند.

به این نتیجه می‌رسیم که با مقوله‌ای وسیع، مُنعطف و تاثیر‌گذار روبرو هستیم. امروزه در آلمان این نوع تئاتر با دادن نتایج مثبت، اعتماد مراکز مختلف اجتماعی را به خود جلب کرده است. در واقع پداگوژیست‌ها در صددند تا تئاترشان را به محافل مختلف اجتماعی ببرند واز طریق تئاتر در رشد و پیشرفت جامعه گام بردارند. جامعه نیز به اهمیت و تاثیر تئاتر پداگوژی پی برده است. در این تعامل پداگوژیست‌ها آغاز‌کننده هستند و بدون هیچ هدف زائدی در رشد جامعه تلاش می‌کنند.

آریو راقب کیانی با پیش کشیدن این نوع از تئاتر به تحلیل و ساز و کار رفتاری و اخلاقی کاراکترش بی‌آنکه با دیالوگ‌های زیرمتنی یا تئوریک وارد کارزار شود با داستان‌هایی کوچک و مرور خاطرات ذهنیِ شخصیتِ اصلیِ روایت به شکلی غیر مستقیم مخاطبش را در برابر فردی قرار می‌دهد که حاصل زیست در جامعه‌ی هدف است. آینه‌ای تمام قد که پیش روی تماشاگر قرار می‌گیرد تا او بتواند کجی‌ها و ناراستی‌ها را ببیند و با فاصله گرفتن از آن بیرون از سالن اجرا به تفکر روی آورد.

امیدوارم تئاترهایی از این دست بیشتر در شاخه‌های مورد اشاره(اندیس‌های فوق الذکر) به اجرا برسند تا تاثیراتش در کشور بیش از پیش در بین مردم عزیز بروز کند، امری لازم که نیازمند حمایت مسئولین وقت از متخصصان و نویسندگان و کارگردانان در این حوزه‌ی مهم است.

منبع: روزنامه آفتاب یزد/

 

۱۸ مرداد ۱۴۰۲