به گزارش تیوال به نقل از
ایران تئاترشناسه مطلب: 63152
سپیده شمس: «رویای شب نیمه تابستان» نمایشنامه کمدی شکسپیر شاید یکی از مناسبترین نمایشنامههای شکسپیر برای اجرای نمایش عروسکی باشد. به این دلیل که فضای این نمایشنامه، پر از جادوست، پر از جن و پریهایی که همهی کارها را به دست گرفتهاند و کمدی اشتباهات راه انداختهاند و نشان دادن آن فضای سورئال جادووار، در دنیای عروسکها خیلی بهتر خودش را میتواند نشان دهد.
مریم ضیایی، کارگردان نمایش هم با استفاده همزمان از عروسک و صورتک، برای شخصیتهای نمایش، توانسته به این فضای سورئال و کمی عجیب بیشتر دامن بزند. اینکه هر شخصیت نمایشنامه مثلاً هرمیا یا لایسندر، یکزمانهایی با عروسک، نشان داده میشدند و در زمانهای خاص به شکل صورتک به همراه بازیگر بر صحنه حضور دارند، به فضای جادو گونه نمایش اضافه کرده و ایده جالبی برای اجرای این متن پیچیده است.
این نمایش به کارگردانی مریم ضیائی، در روز سوم جشنواره عروسکی در تالار اصلی تئاتر شهر، بر صحنه رفت و با استقبال نسبتاً خوبی از سوی بزرگسالان هم مواجه شد و کودکان دانایی هم که آمده بودند، با سروصدا و ناله و فریاد، خانوادههایشان را که بیتوجه به موضوع نمایش و یا مناسبت آن با گروه سنی کودکان، آنها را برای دیدن نمایشی از شکسپیر آورده بودند- مجبور به ترک سالن کردند. هرچند این نمایش عروسکی در بسیاری صحنهها، با همراهی گروه موسیقی زندهای که بر صحنه حضور داشتند، به شکل موسیقایی و با شعرهایی ساده (بیشتر برای کودکان) اجرا میشد و بازیگر نقش تایتانیک درحالیکه لباس پرزرقوبرقی بتنش داشت، با آوازهایی کودکانه، شعرهایی میخواند. کل طراحی لباسها در برخی صحنهها و بیان آوازها و ریتمی که برای خواندن این آوازها در نظر گرفتهشده بود، در برخی صحنهها این نمایش را مناسب برای گروه سنی کودکان نشان میداد اما در بسیاری صحنههای دیگر نمایش که نمایش با آن مسیرهای پیچیده روایت شکسپیری به جلو میرفت، نمایش، کاری متناسب با مخاطب بزرگسال بود.
کارگردان این نمایش با تأکید بر برخی صحنهها، مثل صحنههای مربوط به تایتانیک، آوازخوانیهایش و نشان دادن شکوه و زیباییاش و دعواها و غمزههایش، گذار کوتاه از برخی صحنههای مهم و کمدی نمایشنامه مثل عاشق شدنهای اشتباهی شخصیتهای اصلی که کمدیترین بخش نمایشنامه بود، نگاه خود را بر وجه دکوراتیو و تزئینی بودن نمایش عروسکیاش و جادویی بودن صحنه با حضور عروسکهایش، بیشتر متمرکز کرده بود تا پیشبرد درام و ایجاد فضای دراماتیک نمایشنامه.
از سویی استفاده از گروه موسیقی موسیقایی کردن بسیاری صحنهها اگرچه یک امکان برای اجرای نمایش بود اما نتوانسته بود، جایگاهش را در این نمایش پیدا کند و در پیشبرد روایت هم کمک چندانی نمیکرد. گویی موسیقی تنها به خاطر وجه زیباییشناسی استفادهشده باشد، گاه آنچنان طولانی میشد که نوعی فاصلهگذاری از پیگیری روایت داستان را برای تماشاگر به ارمغان میآورد؛ که البته شاید منظور کارگردان نیز در استفاده از این صحنههای موسیقایی طولانی (به نسبت زمان نمایش) ایجاد فاصله گذار یو فرصتی برای اندیشیدن مخاطب به آنچه در نمایش گذشته بوده است.
یکی از نکات مهم نمایش عروسکی «رویای شب نیمه تابستان» طراحی صحنه این نمایش بود که با استفاده از مواد دورریز و پسماندها و پلاستیکها و لاستیک ماشینهای فرسوده که دیگر به هیچ دردی نمیخوردند، طراحی و اجراشده بود. استفاده بهجا از این مواد دورریز که محیطزیست را آلوده میکنند، به همراه نورهای ریز درون این پلاستیکها که فضا را به حالت جادویی نزدیک میکردند، برای طراحی صحنه نمایشی که اغلبش در جنگل میگذشت، مناسب بود و بهواسطه بازتاب نورها و درخشش این پلاستیکها و مواد زائد در نور صحنه، فضاسازی مناسبی برای نمایش فراهم کرده بود. اگرچه برخی طراحیها درصحنه، در زمان اجرای نمایش، املا استفادهای از آن نشد و طراحی صحنهای نبود که کارایی چندانی داشته باشد، گویی در این بخش هم پر کردن فضای صحنه بزرگ تالار اصلی و نشان دادن استفاده از دورریزها بیشتر به چشم میآمد تا استفاده دراماتیک از طراحی صحنه در بسیاری از صحنههای نمایش.
نمایش عروسکی «رویای نیمهشب تابستان» با همه قوتهایش در استفاده بهجا از متن نمایشنامه جادویی شکسپیر برای نمایش عروسکی تا استفاده از دو گونه نمایش عروسکی، صورتک و عروسک برای شخصیتها و راز آمیز و چندوجهی نشان دادن آنها تا استفاده امروزی از دورریزها و پلاستیکها در طراحی صحنه، نمایش عروسکی خوبی میتواند باشد اگر بتواند کمی نمایش را سبک کند و از بار دکوراتیو بودن چه در طراحی صحنهاش، چه در استفاده از موسیقی و موزیکال کردن صحنهها و چه در بازیها و عروسکهایش بکاهد و به وجه دراماتیک نمایش بیشتر توجه کند.