به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر
شناسه مطلب: 65211
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: «شب اسرارآمیز» تازهترین اثر عبد آتشانی که در حوزه کودک و نوجوان به روی صحنه است، یک نمایش ترکیبی عروسکی وزنده است که در بخش عروسکی از شیوههای مختلفی چون عروسک میلهای، سایهای و عروسک دستکشی بهره برده است.
«شب اسرارآمیز» به نویسندگی و کارگردانی عبد آتشانی روایت دختری است که در شب جشن تولد در اثر یک اشتباه لباس برادرش را با اتو میسوزاند و در برزخ اعتراف به واقعیت یا پنهانکاری این اشتباه ماجراهایی برایش رقم میخورد. اولین چیزی که در پرداختن به این نمایش خودنمایی میکند ایده جذاب زنده شدن لباسهاست. حضور لباس پدر و مادر و نمایش ازخودگذشتگی والدین برای حمایت از فرزندان بنمایهای شگرف است که آتشانی بهعنوان نویسنده و کارگردان بهخوبی از آن بهره برده است؛ بهخصوص آنجا که لباسها برای ترمیم لباس کوچکترین عضو خانواده مهمترین عضو خود را هدیه میکنند و بهتمامی نشانگر قلبهایی است که برای حمایت از فرزندان میتپد.
همانطور که اشاره شد استفاده از فنهای مختلف در این نمایش ایده بسیار خوبی است اما در برخی موارد فقط در حد ایده باقیمانده است؛ مثلاً استفاده از فن سایه که با هماهنگی بسیار خوب و در زمان مناسب روی در کمد اجرا میشود کارکرد لازم را ندارد و فقط در حد بهرهگیری از این فن باقی میماند. در این لحظه منابع نوری به شایستگی انتخابنشده و تعدد و شدت نور لامپهای پشت پرده که کاملاً قابلرؤیت است تمرکز نگاه تماشاگر به پرده را مختل میکند و از سوی دیگر سایه خوبی که روی صفحه در کمد نقش میبندد داستان ما را چندان جلو نمیبرد. در نقطه مقابل این شیوه حضور عروسک اتو روی صحنه است که از یک عروسک دستکشی به این منظور استفادهشده. در اینجا کارگردان از این عروسک و مانورهای مختلفی که میتواند روی صحنه داشته باشد بهسادگی نگذشته است. اتو در لحظات مختلف نمایش با غیب شدن از روی میز و ظاهر شدن روی تخت چالشی برای ذهن خلاق کودکان ایجاد میکند تا از غیب شدن و ظاهر شدن اتو همزمان با شنیدن نصایح او لذت ببرند. کارگردان به همین هم بسنده نمیکند و برای زنده نمایی هرچه بیشتر اتو گاهی عروسک را آویزان در دستان رؤیا ( نقش کودک خردسال نمایش) قرار میدهد و ضمن حرکت از اینسو به آنسوی صحنه و شنیدن دیالوگ از طرف اتو میبینیم که بازیگر رؤیا با حرکاتی دقیق در زنده نمایی عروسک نقشی جدی بازی میکند وزنده شدن و حرف زدن اتو را در طول نمایش باورپذیر میسازد.
قطعاً یکی از مهمترین ویژگی این اثر حرکات موزون انفرادی و گروهی لباسها در این نمایش است. ایده این کار با اجرای بسیار خوب عروسکگردانها کامل شده و با میزانسن و ورود و خروج لباسها از داخل کمد کامل شده است. تا همین میزان از مجسم سازی لباسهای بیجان بسیار خوب از آب درآمده اما در این خصوص نیز لحظاتی نابی وجود دارد که باکمی تمرین، دقیق شدن بر اجرا و اهمیت دادن به این لحظه ناب، نمایش «شب اسرارآمیز» را ماندگارتر ساخت. ازجمله این لحظات ورود دو شلوار به صحنه است. در این لحظات که از طراحی و نورپردازی خوبی بهره گرفته یک توپ نیز به میدان میآید. دو شلوار قرار است که توپ را بین خود پاسکاری نمایند اما بیتفاوتی عروسکگردان توپ و عجله او برای گذشتن از این پرده و رسیدن به ادامه نمایش عاملی میشود که یکی از بهترین صحنههای نمایشی این اثر بیآنکه بتواند لحظه نابی خلق کند دیده نشود. در اینجا لازم است سه عروسکگردان شلوارها و توپ کمی باحوصله بیشتری باهم به بازی بپردازند و بازی با توپ را جذابتر و حتی حیرتآور سازند. یکی دیگر از این لحظات ناب زمانی است که پیراهن و شلوار پدر از هم جدا میشوند و شلوار به دلیل بدون سر بودن به موانع سر راهش برخورد میکند و کمدی موقعیت خوبی خلق میکند. در این صحنه هم شتابزدگی عروسکگردان یا عدم تمرین کافی باعث میشود این ویژگی حرکت شلوار در اتاق بهخوبی دیده نشود. این لحظات قطعاً در پیشبرد داستان نقشی ندارد اما تأثیرگذاری بصری نمایش و درنتیجه ماندگار اثر را در ذهن مخاطب افزایش میدهد. در مقابل این دو صحنه که ذکر آن گذشت صحنههایی نیز هستند که هم ایده و هم اجرای خوبی داشته است. ازجمله اجرای خوب و تأثیرگذار به هوا رفتن لباس دخترانه با بادکنک گازی است که همه لباسها حتی لباس نوزاد به یکدیگر میچسبند تا بادکنک گازی نتواند لباس را با خود ببرد و همچنین دوخته شدن همه لباسها به یکدیگر و تشکیل یک لباس بزرگ چهلتکه ازجمله لحظاتی است که باوجود کوتاه بودن خوب از آب درآمده.
بازیگر نقش رؤیا بهخوبی از عهده ایفای نقش برآمده و بازی روان و یکدستی دارد. بازی او برای تماشاگران کودک بهعنوان یک خردسال قابلباور است و بهخصوص در لحظههای نمایشی که از زبان بدن و میمیک صورت برای انتقال حس خود بهره میبرد بیشازپیش موردتوجه کودکان واقعشده و کودکان با او در احساساتش شریک میشوند.
«شب اسرارآمیز» داستان ساده و سرراستی دارد و به کودک میگوید اگر اشتباهی مرتکب شدید بهترین برخورد، اعتراف بهاشتباه نزد کسانی است که شایستگی کمک کردن به شمارا دارند. عبدآتشانی بهعنوان نویسنده و کارگردان با اجرای روان بازیگران و عروسکگردانانش قصه خود را با کمترین لکنت بیان میکند و خیلی ساده گره و گرهگشایی داستان را در یک شیب ملایم جلوی چشم مخاطب حلاجی میکند.
این اثر نیز مانند بسیاری دیگر از آثار نمایشی کودک برای لحظههای موزیکال خود از فن پلی بک بهره میبرد و به همین دلیل روح جذابیت موسیقیایی اثر فدای سادهسازی اجرا میشود. سالها است که کمتر اثری در حوزه کودک روی صحنه میرود که بخش ترانههای آن با اجرا و همسرایی زنده بازیگران همراه باشد. با توجه به تعداد بازیگران و عروسکگردانان روی صحنه بهخوبی میشد در نمایش «شب اسرارآمیز» از همسرایی با موسیقی استفاده کرد. حضور گروه موسیقی زنده در نمایشهایی که گردش مالی محدودی دارند شاید توجیه اقتصادی نداشته و عملی نباشد اما اجرای ترانهها توسط بازیگران فقط نیاز به کمی حوصله برای حفظ کردن اشعار و چند جلسه محدود برای هماهنگی دارد اما گویا گروههای نمایشی چندان به تأثیرگذاری این شیوه از اجرای ترانهها روی صحنه واقف نیستند. در اینجا لازم است اشارهای نیز به استفاده مناسب و البته بهموقع از افکتهای صوتی در نمایش اشاره کرد که کمک شایانی به تعمیق و عینیت بخشیدن به حرکتهای روی صحنه داشت.
درکل باید گفت «شب اسرارآمیز» برخلاف بسیاری از آثار این حوزه که مملو از بدآموزی ضمنی و مضمونی برای کودکان هستند باوجود داشتن یک قصه ساده به دلیل داشتن لایههای مختلف اجرایی، محتوایی و قصهگویی یکی از آثار قابلتوجه نمایش کودک و نوجوان به شمار میرود و دیدن این نمایش برای کودکان و نوجوانان بسیار مفید خواهد بود.