این نمایش با بهره مندی از کنش های رفتاری نوین و مفاهیم دیرینه به یک تلفیق سنت و مدرن دست زده است .گودرزی به ارجاع سنت نگاهی رهیافتی محض ندارد بلکه بازگفت یک اندیشه است که اکنون زیست ما را انتخاب نموده است اینجا اشاره به جستار کوتاه فرادیالوگ نه از منظر کریستوایی (پلی لوگی) دارم .
در اینجا جستار کوتاهی که پیشتر در خصوص فرادیالوگ ها داشته ام را می آورم:
اگرچه مفهوم گفتمان به معنی تجلی زبان در گفتار یا در نوشتار به کار برده می شود، اما در بیان کلاسیک بر زبان به عنوان «حرکت و عمل» همواره تاکید می شده است. بدین طریق، کلمات و مفاهیم، که اجزای تشکیل دهنده ساختار زبان هستند، ثابت و پایدار نبوده و در زمان ها و مکان های متفاوت ارتباطات آنها، دگرگون شده و معانی متفاوتی را بیان می کنند. بدین جهت، ساختار زبان نیز همواره تغییر پذیربوده است. با این دید، می توان گفتمان را به عنوان نمایانگر تبیین زبان در ورای جمله و کلمات و عبارات دانست و آن را در علایم و کنش های غیرکلامی و کلیه ارتباطات میان افراد، جست وجو کرد. فوکو در این مورد، بر این عقیده است که:
«گفتمان ها برآمده از علامات هستند، اما کارکردشان از کاربرد این علامات برای نشان دادند و برگزیدن اشیاء بیشتر است. همین ویژگی است، که آنها را غیرقابل تقلیل به زبان، سخن و گفتار می کند.»
بنابر این، گفتمان ها، مجسم کننده معنا و ارتباطات اجتماعی افراد است و از طریق آنها، جهان به صور مختلف، درک می شود.
با این رویکرد و با نگاه به نقش فرادیالوگ ها (فرادیالوگ گفتگویی است که ورای گفتگوی ابژه شدگی شکل می گیرد ودر عمل روابط سوژه با ابژه ،ابژه با ابژه ،تاثیر سوژه ی وانموده بر شی شدگی سوژه شناسا بستری را برای حضور شدگی انسان بر هجوم سوژه های وانموده /هوش مصنوعی و ابر رسانه های خودسلف / دشوار می سازد) در خصوص گسترش منطق ارگانیک و غیرخطی و فضا سازی بهتر برای بازگفت سنت بهی و زیبایی شناسی سوژه مندی می توانند موثر واقع شوند. تمام تلاش فرادیالوگ ها گریز از این اتفاق است وتمام هجوم هوش مصنوعی و ابر رسانه های وانموده و واقعی شئ واره نمودن باشندگی است. برای خروج و یا دستکم برخورد با این امر که همه در زبان متجلی می شوند زبان است که می تواند راهگشا باشد. زبان در فراسپید از تمامی نشانه های ممکن بهره می گیرد از سیالیت های متراکم، از نرم گریزی هایی که به گسترش تغییر قاعده بازی و فربه نمودن زبان بینجامد از بینامتنیت های فشرده شده در لابیرنت پارول - لانگ، از چرخش لیز نگاه کروی ووهمزمان به پدیدارها ،خروج از نگاه استخوانی و حضور در نگاه ژله ای در قضاوت های مولف، مخاطب و متن. این ها همه در راستای ایجاد یک گفتمان است گفتمان زبان در زبان و زبان با زبان برای ایجاد نوعی کنشمندی بازی و اندیشه.
فرادیالوگ سبب می شود بودگی هوش مصنوعی ما را به شی وارگی نرساند اینجا شدن و باشندگی توسط هنر وادبیات طرح مبحث می کند ،نمایش سهروردی نوعی خیزش هنر است علیه سیمولاکروم شدگی پدیده ی قدرت ( دیجتالیسم و ابر رسانگی همراه با خودسلفی شدن و نرم افزاروارگی ) نور که محض است و سیال از نوعی حس آمیزی درامانیزه می گوید . لحن ها شاید پارودیک نباشند اما لباس و نوع اکت ها یک پارودی را نشان می دهد که از نیاز و مطالبات اکنون مای بوده شده می گوید ،نمایش را چون شعری از هولدرلین دیدم شعری که ایرانی بود و از سرزمین حجم متراکم شدن ها می گفت .
سهروردی با نگاه متکثرش در این نمایش تنها بازنویسی یک اتفاق فلسفی تاریخی صرف نیست ،یک تجلی گسست ها و نیازهاست که نمایش توانسته از این منظر به واکاویی و آن با نوعی اینتراکشن زیر پوستی دربین کاراکترها (نه مخاطب) ایجاد شود .
منبع: فراسپید