«آرش شیواتیر» در روایت بهرام بیضایی، ستوربانی است که از قضای روزگار در میان شر و شهوت بیگانگان، برای تمسخر و خوارکردن سپاه ایران، مامور میشود تا از فراز البرز کوه، تیری رها کند و هرآنکجا که تیر آرش فرود آمد، مرز ایران باشد. نمایشی که بارها به روی صحنه رفته، اما بهرام بیضایی هرگز فرصتی نیافت تا این نمایش را در ایران روی صحنه ببرد و تنها اجرایی که به کارگردانی خودش به صحنه رفت، تابستان 92 در دانشگاه استنفورد بود. حالا بعد از سالها از نوشتهشدن «آرش»، محمد رحمانیان نمایشنامهنویس و کارگردان ایرانی قرار است آرش را با تلفیق نمایش «ما را ساد» پیتر وایس براساس واقعه تخریب شبانه بیمارستان روانی آزادی تهران به صحنه ببرد. نمایشی وفادار به متن بیضایی که یکبار با همین شیوه در ونکوور با همراهی هنرجویان کلاس او و مهتاب نصیرپور به صحنه رفته و حالا قرار است بهمن ماه در تالار وحدت به صحنه برود. رحمانیان با خوانش خودش از آرش بیضایی بعد از شش سال از اجرای«افرا» یا «روز میگذرد» نمایشی از این نویسنده صاحبنام ایرانی را که این روزها در آمریکا زندگی میکند به صحنه میآورد. گفتوگویمان را که به همین مناسبت انجام شده میخوانید.
چطور شد تصمیم گرفتید از بین حدود شش نمایشی که در ونکوور اجرا کردید«آرش- ساد» را برای اجرای تهران به صحنه بیاورید؟«آرش-ساد» آخرین نمایشی است که به همراه هنرجویان ونکوور روی صحنه بردیم. پیش از آن، نمایش«شب سال نو» را در روزهای پایانی اسفند 1391 اجرا کرده بودیم؛ نمایشی که تابستان امسال نیز در فرهنگسرای اندیشه تهران نمایشنامهخوانی شد. انتخاب نمایش«آرش-ساد» از آن روست که اولا آمادهترین نمایش گروه تئاتر ونک است و ثانیا به دلیل متن درخشان آقای بهرام بیضایی بهترین اجرای گروه در میان نمایشهایی است که به صحنه برده. در کنار این دلایل، انتخاب یک اثر برای کارگردانی به حالوهوا و روحیه کارگردان نیز بستگی دارد و در فضای این روزها، «آرش» شاید بهترین گزینه باشد.
«آرش» بیضایی یکی از منحصربهفردترین متون نمایشی است که در تاریخ 50 سال اخیر تئاتر ایران نوشته شده است. تلفیق«مارا ساد»، نمایشنامه پیتر وایس که اثری متکی بر حرکتهای نمایشی است با نمایشی که به شیوه برخوانی (نقالی) اجرا میشود برای تماشاگر حرفهای در ایران ریسک نبود؟باید از بخش دوم یعنی«مارا ساد» پاسخ این سوال را بدهم. این چندمین باری است که به سراغ افسون نمایشنامه«مارا-ساد» اثر پیتر وایس میروم. پیش از این در نمایش دانشجویی«مرغ دریایی من یا چخوف – ساد» آن را با نمایشنامه چخوف تلفیق کرده بودم و سپس در یک نمایش دانشجویی دیگر به نام«گزارش خواب شارلوت کورده» مونولوگی بر اساس شخصیت محوری شارلوت در نمایشنامه «مارا-ساد» نوشتم که یکبار در تالار دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اجرا شد. بعدتر در نمایشنامه و نمایشی چاپنشده و دیدهنشده، فضای بخش بیماریهای مغز و اعصاب بیمارستان شهید چمران را با نگاهی به همین نمایشنامه نوشتم و اجرا کردم. اما «مارا-ساد» همچنان در قلب و ذهن من بود تا زمانی که در دیماه سال گذشته گزارش تخریب و تخلیه بیمارستان روانپزشکی آزادی را در خبری در روزنامه ایران خواندم و این همزمان بود با تلاشم برای اجرای نمایش«آرش» به یاری هنرجویان گروه تئاتر ونک. چند ماهی برای نگاهی دوباره به برخوانی«آرش»بر اساس ایده تلفیق با«مارا – ساد» سپری شد و از فروردین 92 تمرین گروه اجرایی به مدت 50 جلسه و با حدود 20 بازیگر آغاز شد. اواخر خرداد این نمایش سه شب در تالار «کی میک سنتر» به اجرا درآمد و با استقبال خوبی روبهرو شد. اما ایده تلفیق شکل اجرایی وایس و کلام بیضایی پیش از آنکه برایم نوعی ماجراجویی یا به تعبیر شما«ریسک» باشد برخاسته از ضرورت زمانه و حال و هوایی است که در آن به سر میبریم. همانگونه که شخصیت«آرشِ تیرافگن» در برخوانی بیضایی تبدیل به«آرش ستوربان» شد و این نوعی نگاه دوباره به این اسطوره کهن بود، من نیز به تأسی از بیضایی تلاش کردم آرش روزگار خود را به صحنه بیاورم... در نخستین سالهای دهه 90 قرن چهاردهم هجری خورشیدی.
چطور ترجیح دادید«آرش-ساد» را در تهران با بازیگرانی که در کانادا به صحنه بردید اجرا کنید و از بازیگران ایرانی دعوت نکنید؟اجرای نمایش «آرش-ساد» بخشی از تلاشهای من و مهتاب نصیرپور در سالهایی است که امکان فعالیت در ایران نداشتیم، چه بهعنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر و چه بهعنوان آموزگار و مدرس. در ونکوور کانادا همه چیز از نقطه صفر آغاز شد، تدریس و تربیت هنرجویان و همکاری با آنان برای تاسیس گروه تئاتر ونک و بعدتر حضور آنان در نمایشهایی که روی صحنه بردیم و نخستین فیلم بلند سینمایی که تولید کردیم. ما اساسا در ایران نبودیم و اگر هم بودیم اجازه تدریس و فعالیت نداشتیم که بخواهیم«آرش – ساد» را با هنرجویان یا دانشجویان یا هنرمندان ساکن در ایران به صحنه بیاوریم. گزینهای در کار نبود تا ترجیحی در کار باشد. این امکان البته چند ماهی است که فراهم شده و ما نیز توانستیم 16شب موسیقی-نمایش«ترانههای قدیمی» را در تالار شمس به صحنه ببریم.
«آرش»محمد رحمانیان در ونکوور یکی از پر پرسوناژترین آرشهایی است که به صحنه رفته است. آیا با همان ۲۰ بازیگر به صحنه خواهد رفت؟به همراه نوازنده و متصدی پخش تصاویر که هر دو روی صحنه حضور دارند 22بازیگر روی صحنه
خواهند بود.
اجرای تهران«آرش-ساد» چه تفاوتی با اجرای ونکوور خواهد داشت؟ قرار است با همان شکل ساختاری در تهران به صحنه برود؟طبیعی است با تغییر جغرافیا تغییراتی در اجرا نیز رخ دهد. البته این تغییرات بسیار جزیی است و یکی دو صحنه کوتاه را شامل میشود. در دیالوگها البته کوچکترین تغییر یا جابهجایی رخ نداده و گفتار متن همان است که در ونکوور اجرا شد.
ابعاد صحنه تالار وحدت چقدر در تغییر اجرای«آرش-ساد» میتواند موثر باشد؟ اصلا چطور شد تالار وحدت را انتخاب کردید و چرا سه اجرا؟ آیا تعداد اجراهای«آرش-ساد» افزایش پیدا میکند؟خوشبختانه دهانه تالار وحدت تفاوت چندانی با تالار«کی میک سنتر»کانادا ندارد، ولی عمق آن بسیار بیشتر از حدی است که ما به آن نیاز داریم. بنابراین با تمهیداتی باید عمق صحنه را محدود کنیم. شبیه به کاری که هشت سال پیش در پنج اجرای جشنوارهای نمایش«فنز» در تالار وحدت انجام دادیم. تالار وحدت تنها تالاری بود که به ما وقت اجرا داد، آن هم فقط برای چند شب. تالارهای دیگر حتی این امکان محدود را هم نداشتند، چون از ماهها پیش با گروههای تئاتری دیگر قرارداد داشتند و نمیتوانستند خلاف تعهداتشان عمل کنند. از سوی دیگر بیشتر بازیگران نمایش«آرش-ساد» دانشجو هستند و نمیتوانند بیش از دو یا سه هفته از مراکز آموزشی خود مرخصی بگیرند. و باز به دلیل گرانبودن هزینههای اقامت گروه در ایران ترجیح دادیم از همین فرصت محدود که تالار وحدت در اختیارمان گذاشته نهایت استفاده را ببریم و سه شب اجرا در این تالار داشته باشیم. در صورتی که درخواست برای اجرای بیشتری باشد شاید بتوانیم هر شب دو اجرا داشته باشیم و تعداد اجراها را به عدد شش برسانیم.
آرش - ساد با توجه به هزینههای بالا و تعداد کم اجراها اسپانسر دارد یا با قرارداد گیشه به صحنه میرود؟این نمایش هیچ اسپانسر داخلی یا خارجی ندارد. تنها همیاری دستیارانم در ایران؛ علیرضا فولادشکن و پدیده جمالها را داشته و حمایت اشکان خطیبی بزرگوار را که مهربانانه در کنار گروه جوان ما بود. در واقع بیشترین هزینه اجرا، خرید 20 بلیت هواپیما بوده که توسط یکی از دوستان فراهم شد و قرار شد پس از فروش بلیتهای نمایش این مبلغ به ایشان بازگردانده شود. بنابراین بزرگترین حامیان مالی ما، تماشاگرانی بودند و هستند که باوجود دشمنیهای آشکار و نهان به ما و گروه نمایش ما اطمینان کردند و با خرید بلیت، امکان اجرای این نمایش را در ایران فراهم آوردند... از همین حالا همه اجراهای نمایش«آرش – ساد» را به تماشاگران این نمایش تقدیم میکنم.
فرزانه ابراهیمزاده
لینک خبر : http://sharghdaily.ir/?News_Id=29241