در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | «ترقب» در انتظارماندگی را به تصویر می‌کشد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:45:09
نمایش تَرَقُب | «ترقب» در انتظارماندگی را به تصویر می‌کشد | عکس

کارگردان نمایش «ترقب» را که تا بیست و سوم اسفندماه در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه است شروعی برای یافتن ماهیت و کیستی مادر دانست.

میلاد خرم یکی از کارگردانان نمایش «ترقب» که به کارگردانی مشترک مسعود شاهی تا بیست و سوم اسفندماه در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است در گفتگو با خبرنگار تئاتر صبا عنوان کرد: محوریت داستان بر پایه سه زن شامل دختر، زن و مادر است و قصه سه دوره از زندگی جنس مونث را روایت می کند.

او افزود: «ترقب» به معنای در انتظار ماندگی است و در این نمایش هر سه زن به گونه ای در انتظار چیزی نشسته اند که این انتظار در نمایش بررسی می شود.

خرم اظهار کرد: نمایشنامه توسط مسعود شامی نوشته شد و هردو به صورت مشترک نمایش را کارگردانی کردیم. در اصل باید بگویم من و مسعود شامی حدود ۱۶ سال است که با هم کار می کنیم و افکارمان تا حدی شبیه هم شده است و در کار چشم بسته به هم اعتماد داریم.

این کارگردان درباره تمرین در دوران پاندمی کرونا توضیح داد: تمرین کار حدود سه ماه زمان برد و ما سعی کردیم تا زمان اجرا تیم کوچکی داشته باشیم و خوشبختانه هیچکس از اعضای تیم درگیر کرونا نشد.

کارگردان نمایش «ترقب» با اشاره به اجرا در سالن های دولتی مطرح کرد: تمام مراحل اداری کار توسط مسعود شامی انجام شد ولی خوشبختانه سالن در روند تمرین و اجراها سنگی جلوی پای ما ننداخت و خیلی خوب با گروه برخورد کرد.

«ترقب» بیشتر به دنیای حقیقت نزدیک است

او بیان کرد: به نظر من کار بیشتر به دنیای حقیقت نزدیک است تا دنیای رئال چراکه در تئاتر خیلی سخت است نمایشی رئالیستی ایجاد کرد، به ویژه از زمانی که همه ابزارها و مواد گران شده است.

این کارگردان ادامه داد: اکنون هر متریال کوچکی هم تهیه کنی با مبالغ بالایی از نظر هزینه روبرو خواهی شد و اگر بخواهی با طراحی قصه به صورت رئال برخورد کنی خیلی سخت و هزینه بر است به همین دلیل گروه های نمایشی مجبور هستند به سمت کار انتزاعی بروند. شاید این گرانی ها باعث شود یک مکتب جدید در همه زمینه ها ساخته شود ولی واقعیت این است که ما سعی کردیم خیلی انتزاعی کارها را انجام بدهیم البته اگر واژه انتزاعی برای استفاده در اینجا مناسب باشد.

خرم اظهار کرد: تنها لباس بازیگران به رئالیته نزدیک است ولی از نظر رنگ تا جایی که ممکن است رنگ را از لباس حذف کردیم و فضا را به سمت خاکستری بردیم البته لازم به ذکر است که این رنگ برای القای شخصیت پردازی کار نیست بلکه رنگ حذف شد تا مخاطب بیشتر درگیر متن و فضای کار شود.

او ادامه داد: هر مخاطب از شخصیت ها برداشت خاص خودش را دارد. در این کار شخصیت ها خاکستری نیستند و فضای بد و خوب خیلی راحت می تواند در شخصیت شان به چشم بیاید.

این هنرمند با اشاره به برداشت مخاطبان از کار مطرح کرد: امیدواریم مخاطبان برداشت شان از کار را صادقانه بیان کنند و ای کاش می شد به جای بروشور، گوجه فرنگی دست مخاطب داد تا راحت در قبال کار عکس العمل نشان دهد.

کشف و تربیت ناخودآگاه مخاطب برای اندیشیدن

خرم اظهار کرد: ما نیاز داریم تا خودمان تبدیل به درد شویم تا بتوانیم درمانگری کنیم و در این کار سعی کردیم تا مخاطب صرفا اشک نریزد یا نخندد بلکه به دنبال حس بودیم ولی برای اینکه این حس عاملی باشد برای ترغیب به فکرکردن. شاید کسی از کار خوشش نیاید و بگوید کار خیلی بد است یا هر مورد دیگری ولی این برای من جذاب است که حداقل به اشتباه کاری کرده ام که مخاطب در مورد کار بیندیشد.

او ادامه داد: مردم از هرچه خوب است، رد می شوند ولی کافی است یک اشتباه کنی و آن اشتباه باعث می شود که مردم به دنبال چرایی و چگونگی عامل برآیند. در اصل کشف و تربیت ناخودآگاه مخاطب برای اندیشیدن می تواند اتفاقات خوبی رقم بزند.

خرم درباره طرح پوستر نمایش «ترقب» اظهار کرد: در طراحی پوستر نیز سعی شد تا هرکس پوستر را می بیند از خودش بپرسد این چیست؟! شاید بعضی از مخاطبان بگویند این اصلا شبیه پوستر نیست و البته که درست می گویند این طرح از نظر فهم شبیه پوستر نیست زیرا اولین رسالت پوستر معرفی کار است و در لایه ابتدایی پوستر «ترقب» ابزار تبلیغاتی هم نیست ولی این موضوع تلاش ما بود تا مدام همه چیز را در اختیار اندیشه و فکر بگذاریم حتی در بحث تبلیغات و بهره مندی از محتوای تبلیغاتی اثر.

مادر نه مونث است نه مذکر

این هنرمند بیان کرد: امروز هر حرفی تبدیل به شعار می شود ولی واقعیت این است که مادر از جنس دیگری است نه مونث نه مذکر است و این جنسیت متفاوت زمانی شکل می گیرد که کسی از جنس خودش جدای از مونث یا مذکر بودن به این دنیا می آورد.

کارگردان «ترقب» مطرح کرد: نمایش «ترقب» به شکلی شبیه قصه مادربزرگ خود من بود که سال‌ها منتظر بازگشت پسر از دست رفته اش بود و با وجود داشتن ۶ فرزند دیگر هیچوقت نتوانست نبود پسرش را بپذیرد و حتی کسی را جایگزینش کند.

او گفت: مادر به نظر من دقیقا همین معنای «ترقب» است کسی که از همه چیز در زندگی برای فرزندش انتظار دارد و وقتی مادر می شود هیچ چیز دیگری برای خودش نمی خواهد و فرقی نمی کند در کجای جهان باشد هر آنچه هست و در هرجا که باشد برای فرزندش طلب می کند.

میلاد خرم در پایان گفت: شاید در نمایش «ترقب» نتوانستیم آنطور که باید از تقدس مادر بگوییم شاید مادر الهه یا خداست. اصلا باید دید آیا ساختارهای مادر مثل بقیه انسان ها از کربن است؟ آیا کیهان و این کهکشان هم مادر دارند؟ اصلا مادر از کجا آمده این چیزی است که من خودم تا آخرین ثانیه های زندگی ام به دنبال پاسخش هستم و فکر می کنم این نمایش برای من شروع رسیدن به این پرسش است که مادر واقعا کیست و چیست؟!

 

درباره نمایش تَرَقُب
۱۸ اسفند ۱۴۰۰