نمایش «ویتسک» بهنویسندگی و کارگردانی «محمدرضا آگاه» و تهیهکنندگی «کوروش شاهونه» و «سجاد افشاریان»؛ با برداشتی آزاد از نمایشنامه «گئورگ بوشنر» و با بازی یگانه ماموریان، سعید جاودان، پدرام زمانی، محمد اشکان، میلاد صالحوند و سجاد میر؛ در سالن ارکیده پردیس تئاتر شهرزاد تهران بهروی صحنه رفته است.
شیفته قلم «گئورگ بوشنر» شدم
محمدرضا آگاه؛ نویسنده و کارگردان نمایش «وُیتسک» که متن آنرا از اثری باهمیننام بهقلم «گئورگ بوشنر» اقتباس کرده است، بااشارهبهاینکه در سال ۱۳۹۹ در اوج کرونا تصمیم گرفت سراغ متنی برود که بیش از هفتسالپیش با آن آشنا شده و آنرا خوانده بوده است، گفت: «از همان روزهای نخست، شیفته قلم نویسنده این اثر بوشنر؛ که یکی از نویسندگان بزرگ آلمانی محسوب میشود، شدم و میخواستم یکجور و یکزمان این متن را کار کنم. شرایط فراهم نبود؛ تااینکه در سال ۹۹ و شرایطی که شاید هیچکس بهدلیل خطراتی که برای جان انسانها وجود داشت، به تئاتر فکر هم نمیکرد، تصمیم گرفتم با گروهم این ایده را درمیان بگذارم و شروع به تمرین کردیم». وی که از سن ۱۱سالگی با هنر تئاتر آشنا شده است، ضمن ابراز خرسندی از اینکه وقتی اینموضوع با دستاندرکاران گروه مطرح شده است، همگی با استقبال بسیارخوبی، پذیرای این ایده بودهاند، افزود: «در همان روزهای اول، در کافه و پارکها و جاهایی که فکر میکردیم خطری تهدیدمان نمیکند، جمع شده و شروع به تمرین این اثر کردیم؛ چراکه پلاتوها تعطیل بود».
اعضای گروهم در جایگاه فکری خویش آزاد هستند
آگاه که از ۱۶سالگی فعالیت خود را بهصورت حرفهای با گروههای استانی در شهرستان سنقر استان کرمانشاه ادامه داده است، بااشارهبهاینکه گروه خود را نزدیک به هفتسالپیش راهاندازی کرده است و دراینمدت، افراد زیادی به اینمجموعه اضافه یا از آن کم شدهاند، ادامه داد: «ما وقتی با هم در گروه کار میکنیم، میدانیم هریکاز اعضاء، در یک جایگاه فکری خاص است و برای خود، ایدههایی خاص دارد؛ هریک در رشته متفاوتی درس خوانده یا از نوع مطالعاتی مختلفی برخوردار است. همین موجب میشود تا بتوانیم تعامل بسیارخوبی با یکدیگر داشته باشیم». وی که تحصیلات خویش را در رشته کارگردانی در دانشگاه بهپایان رسانده؛ بااذعانبهاینکه از روز اول، به کارگردانی تئاتر علاقهمند بوده و هرگز به بازیگری فکر نکرده یا حتی اینموضوع را در ذهن نپرورانده که میتواند روزی بازیگر باشد، اضافه کرد: «وقتی ایده این نمایشنامه مطرح شد و سراغ آن رفتیم، از همان ابتدا مشخص بود که من میخواهم دست به کارگردانی بزنم و قرار براینبودکه برداشتی آزاد از متن نگاشتهشده توسط گئورگ بوشنر داشته باشم».
کارگردان نمیتواند دانای کل باشد
این کارگردان جوان تئاتر که تابهامروز هشت نمایش صحنهای را در استانهای کرمانشاه و مازندران بهروی صحنه برده، با طرح این پرسش که آیا درایننمایش در جایگاه کارگردان، دقیقاً مطابق تعریفی که از این واژه در بیرون دایره گروهش میشود، عمل کرده یا نه؛ و طرح این پاسخ که ذهنیتش بااینتعریف فاصله دارد، اظهار کرد: «باتوجهبه نقدهایی که به واژه و مفهوم دانای کل شده، اندکی درایننظریات ماندم و به این فکر کردم که کارگردان نمیتواند دانای کل باشد. در ادبیات نیز با اینموضوع مواجهیم که امروز رماننویسان مطرح در آثار خویش، عنصر راوی را که در رمان، شباهت بسیارزیادی به کارگردان در تئاتر دارد و از همهچیز باخبر است، دستخوش تغییر؛ و فرم او را عوض میکنند و این راوی درنهایت دانای کل نیست و برایناساس تصمیم میگیرد با تعامل و مشورت، ایدهها را دریافت و هماهنگ کند و اینموضوع برایم بسیارجذاب است. همینامر موجب شد تا در ویتسک تلاش کنم بهطور تام از ایدههای اعضای گروه بهشیوه تام استفاده کنم».
تئاتر در کرونا با سختیهای عجیبی دستوپنجه نرم میکند
آگاه که نمایش «آلزا» را در سال ۹۸ در پردیس تئاتر شهرزاد، براساس متنی از خودش کارگردانی کرد؛ این اثر را ثمره یکسال و ششماه زحمت یکگروه جوان دانسته که با عشق و علاقه و جانبرکف، در دورهای برشمرد که شاید کمترکسی جرئت میکرد برای خرید نان از خانه بیرون بیاید و براینمبنا تصریح کرد: «این نمایش در اوج بحران کرونا و سختشدن شرایط این بیماری، توسط گروه در پلاتوها تمرین شد و دراینمسیر، اینگروه با سختیهای عجیبوغریبی دستوپنجه نرم کردند و به بیکیفیتی اثر راضی نشدند». وی که اینروزها به اجرای نهمین اثر صحنهای خود برای دومینبار، پس از اجرای نمایش «در باب مضرات کلفت بودن» در جشنواره هامون در سالن هامون در سال ۱۳۹۸، میپردازد، بااشارهبهاینکه در برخیازموارد با این پرسش مواجه میشود که چرا گروه دست به پروسه طولانی تمرین دریکسال و ششماه زده؛ خاطرنشان کرد: «اینگروه بهایناندازه از تمرینات راضی نمیشد و همواره اینموضوع مطرح بود که میتوانیم بیشتر و بهتر تمرین کنیم و ایدههای بهتری بدهیم؛ پس کوشیدیم تاجاییکه میتوانیم وسواس داشته باشیم و به ایدههایی که از روز نخست داشتیم، سریع راضی نشویم».
«ویتسک» داستان خیلی از ماست
آگاه که در حوزه پرفورمنسآرت نیز به فعالیت میپردازد و اجرای بیش از ۱۰ نمایش پرفورمنسآرت را در کارنامه هنری خویش بهثبت رسانده؛ باتأکیدبراینمفهومکه در بسیاریازموارد این نمایش دستخوش تغییر شده و گروه بخشهایی را حذف کرده و دوباره از نو ساخته است، افزود: «اگر بخواهم ازلحاظ محتوایی به اثر اشاره کنم، باید بگویم که ویتسک، داستان خیلیهاست و این نمایشنامه، مختص به زمان خاصی نیست؛ چراکه بسیار معاصر است، شخصیتی معاصر است و تمام کسانیکه بر سر او بلا میآورند، شخصیتهایی هستند که در زمان معاصر، مابهازای بیرونی دارند. این اثر، بهگونهایست که مخاطب میتواند آنرا برای خویش بهعنوان آیینهای درنظر بگیرد و خود را در آن ببیند؛ کافیست کمی از کلیشههای ذهنی که در برخی از دیگر آثار نمایشی (نه همه آنها) اتفاق میافتد، دوری کند و بکوشد تا ذهن خویش را برای دیدن رویکردهای جدید و نو آماده کند».
تئاتر، قابلیت استفاده از متریالهای گوناگون را دارد
این نویسنده و کارگردان تئاتر بااذعانبهاینکه اینگروه در اجرای «ویتسک» بهدنبال ایدههای دوم و سوم و چهارم نرفته است و تلاش کرده تا بهدنبال ایدههایی بگردد که شاید در اولویتهای دهم، یازدهم و دوازدهم هرکسی باشد، یادآور شد: «یکی از جذابیتهایی که ویتسک دارد و اینگروه سعی کرده در دراماتورژی متن و پسازآن در دراماتورژی اجرا از آن استفاده کند، استفاده از متریالهای گوناگون است؛ زیرا بهنظر من و گروه، تئاتر این قابلیت را دارد که از متریالهای مختلفی مانند داستان کوتاه، نقاشی، صدا و حتی مقالات علمی استفاده کند و این، اتفاقیست که در رویکردهای جدید، نو و معاصر در تئاتر جهان و اروپا میافتد». آگاه باتأکیدبراینمفهومکه تئاتر میتواند قابلیتهای بسیارجذابی برای استفاده از شعر و ادبیات داشته باشد و برایناساس، باتأکیدبراینمفهومکه سعی کرده است در مقام کارگردان و کسیکه دستی بر قلم دارد و میتواند دراماتورژی اجرا را از بیرون این دایره ببیند، درحدتوان خویش از این ابزار و متریال استفاده کند، گفت: «کرونا، تأثیری بسیاری بر اجرای نمایش گذشته و آنهم ایناستکه دشوار میتوانی برای کارهایت برنامهریزی کنی و اصلاً نمیتوانی برای آینده نمایشی که میخواهد آماده شود، نقشهای بکشی». وی بااشارهبهاینکه شرایط فعلی، بهسمتی رفته است که کارگردان یک نمایش باید با یک سالندار صحبت کند و او در شرایط خاص و در زمانی محدود و مخصوص برای کارگردان یک باکس درنظر میگیرد، افزود: «ممکن است حتی دراینزمان پیک کرونا آغاز شود یا ازسویی موجب شود سالنهای کشور دچار تعطیلی شوند و همینامر موجب میشود که اجرای یک اثر نمایشی دو یا سهماه عقبتر بیفتد». این کارگردان تئاتر، شرایط موجود را شرایط بسیارتأثیرگذار بر روی سلامتی افراد دانسته و بااشارهبهاینکه بسیاری از اعضای گروههای تئاتر، در جمعشدن دوباره کنارهم دچار تردید بوده یا بهدیگرزبان میتوان گفت که میترسیدهاند، ادامه داد: «اینکه گروهها بتوانند بدون هیچ ترسی تمرین کنند، موضوعی بسیارمهم است و کرونا شرایط فعلی تمرین را برای گروه ما و بهتبعآن، دیگر گروهها سختتر میکرد و بارها پیش آمد که مجبور بودیم برخیازافراد گروه را بهخاطر سرفهکردنهای عادی یا آبریزش بینی، نتوانیم در تمرین دراختیار داشته باشیم و اینامر بدانخاطر بود که نمیتوانستیم ریسک کنیم و سلامتی یکگروه درخطر بود. ازاینجهت میتوان گفت که کرونا تأثیر مستقیمی بر فرآیند بهاجرارسیدن یک نمایش دارد». کارگردان نمایش «ویتسک» بااذعانبهاینکه فرای این فکر که این بیماری تاچهاندازه بر اوضاع اقتصاد مردم تأثیر مستقیم گذاشته است، طبیعتاً اهالی تئاتر نیز بهعنوان بخشی از شهروندان اجتماعی این کشور، درگیر این اتفاقات نیز بودهاند، اضافه کرد: «اینشرایط بسیار موجب میشود بسیاری از گروهها در ادامه رسیدن به اجرا، حتی از مسیر خویش ناامید شوند و یا پروژهای کلاً کنسل شود».
هنر مهمترین دستاورد زندگی انسان است
آگاه باتأکیدبراینکه امروز دستیابی به مفاهیم هنر و هنرمند بهقدری گستردهاند که میتوان آنها را در چندین کتاب بررسی کرد، هنر را مهمترین دستاورد انسان دانسته که بااستفادهاز آن میتواند پیرامون مهمترین مسائلی که در زیست، اجتماع، زندگی و جامعه با آن مواجه میشود، سؤال بپرسد، اظهار کرد: «هرکس میتواند این سؤال را با همنوعانش درمیان بگذارد تا به جواب برسند و ازسوییدیگر، تنها مسئله آنان میتواند اینباشدکه این سؤال مطرح شود». وی با طرح این پرسش که هنر ازنظر فلسفی چگونه میتواند باشد؛ و طرح این پاسخ که هنر، اولین گفتمان فلسفی انسان با انسان است، تصریح کرد: «انسان توانست ازطریق هنر با همنوع خویش گفتوگو کند و درپاسخبهاینسؤالکه هنرمند کیست؛ نیز باید بگویم این سؤال، سالهاست مرا با خود درگیر کرده و تابهامروز، به پاسخ قانعکنندهای برای آن نرسیدهام؛ اما اگر بخواهم بهطورخلاصه به این سؤال پاسخ بدهم، باید بگویم که هنرمند، فردیستکه بهجایاینکه مثل دیگر انسانها تنها یکبار به یک پدیده نگاه کند، دوبار به این پدیده نگاه؛ و به آن دقت میکند». وی هنر را درگیرشدن با جزئیات دانسته و باتأکیدبراینکه بسیاری از پدیدههایی که انسان بدان رسیده است، درگیر کلیات بودهاند، خاطرنشان کرد: «هنر از جایی ساخته میشود که درگیر جزئیات شود و هنرمند، فرد یا شهروندیست که کلیات را به جزئیات میرساند و بهشدت جزئینگر است». آگاه درپایان باتأکیدبراینمفهومکه تأثیر هنر و هنرمند در جامعه میتواند در ابعاد گستردهای بررسی شود، تأکید کرد: «ژاک رانسیر در پاسخی جذاب به این پرسش، میگوید وقتی یک فرد به هنر یا دیدن یک اثر نمایشی دعوت میشود، بهعنوان یک ناظر میآید؛ و کاتارسیس معروف یونان باستان او را مجبور به تفکر میکند و درنهایت تلاش میکند دست به اصلاح ماجرا بزند و آیینهای از خویش را ببیند و بهایننتیجه برسد که خوب شد این اتفاق برایم نیفتاد یا اگر برای من چنین اتفاقی افتاد، من باید چهکار کنم که به اینمرحله نرسم».
امین کردبچه چنگی
عکس: اردلان آشناگر