به بهانۀ شروع نمایش نقاب آنتیگونه به کارگردانی خانم شاهرخی فرصت را مغتنم دانسته و از ایشان و گروه هنرمند بازیگران بابت خلق نمایش "آدم آدم است" تشکر می نمایم.
"آدم آدم است" اثری درخور توجه در متن و در اجرا بود که خلاقانه سیر تغییر، تحول و "شدن"های نوع بشر را نه فقط در حیطۀ جنگ بلکه در تمامی عرصه های حیات از بعد روانی مورد کاوش قرار داد. شاید برشت در زمان نگارش این نمایشنامه خود نیز تصور نمی کرد که بیست سال بعد اثرش منشأ الهام تئوریهای روان شناسی و ابداع درمان های نوین خواهد بود و می توان از آن بعنوان یکی دیگر از مصادیق انعقاد نطفۀ علم در زهدان هنر یاد کرد. نمایشنامۀ ارزشمندی که با رویکرد و پرداخت درست توسط کارگردانی سنجیدۀ خانم شاهرخی و قالبگیری و نقش آفرینی مناسب بازیگران، نمایشی هم جذاب و مفرح و هم قابل تأمل و اعتنا پیش چشم مخاطبان به اجرا گذاشت.
به امید بهروزی عوامل خوب "آدم آدم است" و آثار موفق دیگر از این عزیزان.
هر سرباز به سه چیز نیاز داره: معبد، پول و شراب
من این اجرا رو دوست داشتم نمایشنامه هم خوب بود من کلا کارهای برشت رو دوست دارم ولی تو اجرا طراحی لباس دو مورد بود که تمرکز من رو از بین می برد و هم اینکه بنظر من روش کار نشده بود اگه شده بود خیلی دوست دارم دلیلش رو بدونم یکی لباس روحانی معبد بود اینطور که من از متن نمایش فهمیدم روحانی یه بومی پست زرد پوست بود اما در نظر گرفتن لباس روحانیون مسیحی کاتولیک برای معبد و اونهم یک روحانی زرد پوست نمی دونم جور در نمیاد دومین مورد اون آرم درشت کاترپیلار روی کفش خون آشام می تونست یه پوتین سربازی یا هر پوتین نظامی دیگه ای پاش باشه اما اون کفش به من این حس رو می داد که شما دم دست ترین کفشی رو که دیدید پای خون آشام کردید.