خلاصه داستان:
میدونید وقتی خبر حمله آلمان به شوروی رو به استالین دادن، اون چیکار کرد؟
استالین مثل دیوانه ها شروع کرد به ناسزا گفتن به سران ارتش، همون ارتشی که تا چند لحظه پیش باعث افتخار و غرور او بود و در همان حال به سمت دیوار بزرگی حرکت کرد و جلوی چشم همگان غیب شد!
خانواده بورژوای فرانسوی که در زمان اشغال آن کشور توسط لشگر هیتلر در جنگ جهانی دوم زندگی می کردند. از آنجایی که پدر خانواده تاجری ماهر و کارکشته است، روابط صمیمی با سران نازی برقرار می کند و در همان دوران مشغول تجارت می باشد. که ناگهان در یک میهمانی خانوادگی...