در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش چکامه رستاخیز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:28:31
۰۵ خرداد تا ۰۹ تیر ۱۳۹۲
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۱۲,۰۰۰ تومان

نمایش «چکامه رستاخیز» روایت گر زندگی فرد قدرتمندی است که تصمیم دارد برای دست یافتن به پول و قدرت بیشتر یک مبارز را در دوران معاصر به شیوه قرون وسطی به صلیب بکشد. در این راه از رسانه‌های بین‌المللی برای پوشش تصویری و مخابره این مراسم دعوت می‌کند و...

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

اخبار

›› داوود دانشور: «چکامه رستاخیز» نمایشی سیاسی است

آواها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جملۀ معروف: "فلانی تنش توی گور لرزید."
جمله ای بود که بعد از آخرین اجرای نمایش چکامۀ رستاخیز و از یکی از تمشاگران احتمالاً حرفه ای دربارۀ آرتور میلر شنیدم.
برخلاف او من فکر می کنم اصل بر نمایشنامه اس نه اجرا؛ برای همین من همیشه برخلاف روش رایج که کارگردان رو اول نام می برن دنبال نویسنده می گردم. معمولا هم نویسنده های خارجی رو ترجیح می دم.
البته من از تئاتر سررشته ندارم اما به نظرم بازیها بد نبود. با متن نمایش هم تا حدودی ارتباط برقرار کردم. حالا ترجمه تا چه حد خوب بوده باز هم نمی تونم قضاوت معتبری داشته باشم. یه مقدار هم خوشحالم که در زمینۀ تئاتر و یا آشنایی با نویسندگان مختلف مدعی نیستم برای همین می تونم بیشتر و راحت تر از نمایشهایی که انتخاب می کنم لذت و بهره ببرم.
ساسان زرافشان نیا، بهرنگ و علی د این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا بد بود!
بازی ها ضعیف!آقای مهردادیان جسارتا حتی ایستِ صحیحی روی صحنه نداشت،بماند که چه تپق ها که زده نشد!حتی طراحی صحنه هم ایراد داشت.یالان ها اشتباه نصب شده بود.من که ردیف پنج بودم کاملا پشت صحنه رو می دیدم.متن واقعا حیف شد
عرض همدردی فراوان بانو:)
۱۴ خرداد ۱۳۹۲
عحیبه با توجه به سابقه و سواده آقای دانشور
مگه مجبور بوده این طوری اجرا بره؟
۱۴ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"این تئاتر منو خورد کرد...زمینم زد این تئاتر...

دیشب اشک من درومد توی سالن...از فرط استیصال، از فرط ناتوانی برای خروج از سالن وسط اجرا، از فرط کیفیت کار، دیشب در چارسو من گریه کردم...برای آرتور میلر، برای تئاتر، برای هنر، برای وقت، و انسانیت!...Oh, the humanity

با اینکه واقعا دوست ندارم حتی یک لحظه دیگه رو بابت دیدن، نوشتن (از) یا فکر کردن (به) این نمایش تلف کنم اما نمی تونم بیتفاوت از کنارش بگذرم و بذارم کس دیگه ای این راهی رو بره که من رفتم، راه بی برگشت، بی فرجام...

آقایون، خانوما، دوستان، هنردوستان گرامی...اگر مثل من یکی دو ساعتی وقت آزاد دارید و نمی دونین چیکارش کنین و قصد دیدن این نمایش رو دارید ... دیدن ادامه ›› لطفا دوباره فکر کنید. راه های بهتری هم برای استفاده از وقتتون هست. می تونین مثلا بشینین کنج اتاقتون و همونطور که به یه لکه کوچیک روی دیوار، شاید کنار در یا بالای قاب پنجره خیره شدین ساعت ها واسه خودتون سوت بزنین...می تونین بشینین لبه حوض تئاتر شهر و یک ساعت و نیم به ترافیک عصرگاهی خیابان ولیعصر نگاه کنید، می تونین...

باور کنین به سختی دارم فکر می کنم تا یه نکته مثبت پیدا کنم در این نمایش...کارگردانی، ترجمه، بازی، نور، صدا...واااااااای این شب چقدر تاریک است!

گفتن از جزئیات اجرا و نقد دقیق اون به انسانی خیلی والاتر از من و با آستانه تحملی فراانسانی نیاز داره، از من که بر نمی آد...فقط یه نکته راجع به طراحی دکور و صحنه نمایش که اگر نگم احتمالا حناق خواهم گرفت: آر یو کیدینگ می؟!!!"...

آن چه که خواندید فرازهایی بود از نظر من اگر دیشب بلافاصله بعد از دیدن نمایش کسی از من می جویا می شد...حالا اما حدودا 25 ساعت از اتمام نمایش می گذره. الان یکم آروم تر شدم و اگر این بار بخوام کمی منصفانه تر به اجرا و نمایش نگاه کنم و دوباره چیزی بنویسم مطمئنا...مطمئنا همون چیزی می شه که بالا نوشتم. این از من!

عصر وقت عزیزیه دوستان، میشه دست کسی رو که دوست داری بگیری و توی شلوغی شهر قدم بزنی، یا بندازی بالا و بری تا بام و تا خود ایستگاه اول پیاده بری، میشه نشست خونه و از ازدحام اینهمه غوغا به عطر یک لیوان چای و آغوش سطرهای یک کتاب پناه برد، یا که می شه اصلا هیچ کاری نکرد، صرفا نشست و بود...این کار رو با عصرتون نکنید.

پی نوشت: کلاستروفوبیا گرفتم بعد از این نمایش، حالا حالاها باید "یرما درمانی" کنم.
دوست عزیزم علی جان اگر تئاتری از لحاظ کیفی در سطح پایین است
تخریبش نکنیم
هر چقدر هم بد باشد اما باز می تواند مقدمه ی دستاورد های بهتری برای گروه باشد

تئاتره دیگه یه بار خوبه یه بار بد
(:
۰۸ خرداد ۱۳۹۲
بدتر از این نمیشد تئاتر اجرا کرد .........
۱۲ خرداد ۱۳۹۲
علی جان کلا اعتقاد دارم تا آدم یک نمایش بد نبینه ، نمیتونه یک نمایش خوب رو درک کنه . البته من هنوز این کار رو ندیدم و نمیتونم رووش نظری داشته باشم اما واقعیت این است که فکر می کنم عواملی که یک نمایش رو برای اجرا می برند اونقدری که دنبال پخش کردن تراکت بین مردم برای کشوندنشون به پای نمایش باشند ، بیشتر به دنبال درست کردن یه فضایی هست که اسم تئاتر دهن به دهن بچرخه و دیده بشه .
هر چند باید نقد کرد حتی نقد تند ! حتی در این حد برای کار حیثیت نذاری اما فکر می کنم همین نقد زمانش بعد از اتمام دوره اجراست
۱۶ خرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید