نمایش›چشم‌هایی که مال توست

دیشب کار رو دیدم و اینقدر حرص خوردم که قابل بیان نیست . اول از همه ممنون از خانم رهنما عزیز برای اجرا و متن و بازی زیباشون و واقعا تبریک میگم به تمرکز زیادشون خیلی به دل نشست واقعا جزو مونولوگ های خوبی بود که دوست داشتم .

حواشی :

واقعا متاسفم برای کسی که اسم خودش رو میزاره مسئول ولی توانایی انجام کارش رو نداره ، اون آقایی که مثلا دیشب مسئول سالن شماره 3 بودن هنوز نفهمیدن که بعد از شروع اجرا نباید نباید نباید نباید کسی وارد بشه اونم نه یه بار بلکه 4 تا 5 بار این اتفاق افتاد و واقعا مسخره بود از اون ور من واقعا نمیدونم چرا باید با بچه کوچیک بیاین برای دیدن کار اصلا اون تماشاچی متوجه نیست و میاد مامور سالن چرا باید اجازه ورود بده بعد وسط اجرا بچه بلند بشه از خواب شروع کنه به گریه کردن پدر بچه بلند شه بچه رو از مادر تحویل بگیره بره بیرون بعد یه نیم ساعت بگذره مادر بچه مثل پارک بلند شه از ردیف اول بره بیرون به بچش سر بزنه دوباره برگرده بیاد بشینه .چرا ... دیدن ادامه ›› واقعا چرا
یک خانم دیگه هم اوایل اجرا دیر وارد سالن شدن بعد از 30 دقیقا دوباره خارج شدن ، دوباره اومدن تو کیفشون رو برداشتن و دوباره خارج شدن با کفش پاشنه بلند
چندین مرتبه بطری آب یا یه سری وسایل تماشاچی ها بود که هی میافتاد زمین و سکوت رو کامل از بین میبرد
وسط اون تاریکی که نیاز بود به تمرکز ردیف جلویی مشغول عکس برداری از صحنه برای instagram بود و یک نور عجیب وسط چشم ما که ردیف پشت بودیم
موبایل یه نفر دیگه وسط اجرا زنگ خورد
یعنی من جای خانم رهنما بودم قطعا از حرص سکته میکردم ، ایشون هم مشخص بود که دیگه عصبی شده بودن
واقعا درست نیست این برخورد من دیشب اینقدر که دوست داشتم اون مثلا مسئول رو خفه کنم از دست تماشاچی ها حرص نخوردم چون اگر ایشون میفهمید که وظیفش چیه و سعی میکرد درست کارش رو انجام بده اینقدر مشکل به وجود نمی اومد .
برای اون مثلا تماشاچی ها هم متاسفم که حداقل برای پول و وقت خودشون احترام قائل نمیشن که با دقت و ساکت بشینن یه کار رو تماشا کنن برای خودشون بقیه هیچی
بعدم که تمام موارد بالا را متذکر شدم به مسئول شهرزاد ایشون یه لبخند ملیح به من تحویل دادن که بله حق با شماست درست میشه اگر هرجای دیگه دنیا بود نه تنها اون مسئول باید از کار معلق میشد به خاطر کم کاریش بلکه باید به من خسارت هم برای پول و وقتی که هدر شد پرداخت میکردن ولی افسوس که اینجا ایرانه و حقی برای من تماشگر کسی قائل نیست.

عذر خواهی میکنم از دوستان که طولانی شد ولی واقعا نمیتونید میزان عصبانیت دیشب من رو متصور بشید ای کاش در اینجور مواقع همون اول کار وقتی بی نظمی این چنینی شروع میشه و مسئول عین خیالش هم نیست گروه اجرایی با متوقف کردن کار و تذکر به سالن از ادامه این روند جلوگیری کنن . هرچند که این اتفاق هم نمی افته و این افسوس و کاش میمونه رو دل ما