در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کافه باله | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:09:57
سه‌شنبه ۰۸ تا ۰۹ بهمن ۱۳۹۲
۱۸:۰۰ و ۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت

از: فرانسه

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کادری بی تربیت تر، بی ادب تر و بی شخصیت تر از کادر اداری تماشاخانه ایرانشهر ندیدم... خیلی اجرا اونجا دیدم و هربار به نوعی شاهد برخورد بَدِشون بودم... دیشب که دیگه واقعاً مایۀ تأسف بود...
قبل از هرچیز این رو هم بگم که « از ماست که بر ماست »...
برای دیدن کافه باله نمی دونم چرا حتی نمی تونن کاری کنن که کسانی که بلیط دارن به ترتیب برن تو...
بستن 3 تا صف کاری داره؟ شما که نمی تونین مدیریت کنین شماره صندلی بدین...
وارد سالن میشین بدترین جا رو با مِنّت بهتون پیشنهاد که چه عرض کنم، تحمیل می کنن.
حاضر میشی اون صندلی رو با پله عوض کنی و تهیه کننده میگه بازیگران از پله استفاده می کنن. جالبه که استفاده نمی کردن و تهیه کننده که با کلی اِهِن و تُلُپ این برنامه رو به نام خودش برده رو صحنه هنوز اینو نمی دونه...
نگو که پله برای کسانی هست که ویژه هستن و اونقدر این ویژه ها زیادن که پله های کنار باکس وسط (VIP ) رو به اونا دادن و اونجاست که قاطی می ... دیدن ادامه ›› کنی و با داد و بیداد مجبور میشی حقِت رو بگیری...
حتی چیدمان صحنه هم می تونست طوری باشه که تسلط تماشاگر به صحنه بهتر باشه...
از اجرا لذتی همراه با تلخی خاطره قبل از اجرا می بری و آخر اجرا از اونجایی که خیلی برنامه ریزی شون تونسته اعتمادت رو جلب کنه دعوت می کنن که در ایوان شمس هم به تماشای این اجرا بشینین و البته اون اجرا چون برفش بیشتره، حتماً بامِش هم بیشتره... باکلی مِنّت دوباره می گن به دلیل اینکه دستمزد این گروه بالاست قیمت بلیط ها گرونه و ما خیلی دوست داریم که مردم این اجرای حرفه ای رو ببینن. پس فکر نکنین تهیه کننده از این اجرا سودی می بره... تمام هزینه ها دستمزد بازیگران است و تهیه کننده فقط از سر خوبی می خواد ترتیبی بده که مردم این اجرا رو از دست ندن... از سالن هم میای بیرون می خوای (ببخشید ) بری دستشویی میگن نمیشه...تعطیله..!!!
تماشاخانه ایرانشهر براتون متأسفم که فقط با ژست می خواین تماشاگر رو برای خودتون نگه دارین...
برای بعضی از تماشاگران هم متأسفم که هنوز بعد از دیدن اجراها کوسن زیرشون رو برنمی دارن بگذارن سرِ جاش و از این جهت « از ماست که بر ماست »...
برای خودمون ارزش قائل شیم که اگر زمانی زبان به اعتراض باز کردیم، دو قورت و نیم اهالی شیک تماشاخانه باقی نباشد...
شایسته واقعا ازت ممنونم که اومدی اینجا اینو نوشتی.اگه تو نبودی که من اصلا نمیدونم چطوری میشد دیشب.حقم رو میتونستم بگیرم یا نه.
من یادمه وقتی این تماشاخانه اول افتتاح شد و مدیرش مجید جوزانی بود،برای تماشاگر احترام قائل بودن،ولی از وقتی مدیریتش عوض شد،تبدیل شدن به بی ادب ترین و بی فرهنگترین ها.واقعا متاسفم که بهترین سالن که از نظر کیفیت تو ایران وجود داره،بدترین و زننده ترین رفتارها رو با تماشاگرها داره.
و از اون بیشتر متاسفم برای اونایی که فکر میکنن میتونن به هر طریقی مردمو بچاپن و ببخشید،تصور میکنن که همه ی تماشاگرا دو تا گوش بزرگ رو سرشونه...
من دوباره عصبانی شدم با یادآوری اون همه رفتار بدی که لذت نمایش رو از دماغم در آورد.بیشتر ازین نمیتونم چیزی بنویسم.هر کی رفته باشه اونجا،مخصوصا تو جشنواره میفهمه چی میگم و چی میگی... :(
۱۰ بهمن ۱۳۹۲
با گفته هاى شما کاملاً موافقم و در تعجبم از آقاى سرسنگى که هیچگونه تغییرى در شیوه اداره این تماشاخانه نمیدهد. من تقریباً ٢٢ نمایش در این جشنواره دیدم که اکثر آنها در مجموعه تئاتر شهر بود که احترام راهنمایان سالنها به تماشاگران واقعاً جاى تقدیر دارد و اولویت ورود با کسانى بود که بلیط شماره صندلى دار خریدارى کرده بودند و هیچوقت استرس و نگرانى نداشتم .
ولى یکى دوتا کار که تو ایرانشهر دیدم همش اعصاب خردکن بود چون هیچ نظمى نداشت و اولویت با دوستان و آشنایان است و هیچ احترامى براى کسانیکه بلیط خریدارى کردند ، وجود ندارد و وقتى وارد سالن میشوى آنهم با وضعیت ضدفرهنگى ٧٠٪ سالن پر است و پرسنل هم نه تنها پاسخگو نیستند بلکه با بى ادبى کامل برخورد میکنند.
اگر آقاى سرسنگى از این وضعیت اطلاع دارد و هیچ تغییرى نمیدهد که واویلا ، ولى اگر نمیداند امیدوارم بدینوسیله یک رفرم ایجاد کند وگرنه بتدریج تماشاگران آن کم میشود حتى اگر شاهکار ار آن اجرا شود.
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Man vaghan azash lezat bordam
niloofar.Lotus و امیر محمد ادیبی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رضا آشفته:

ما در ایران کمتر به دیدن نمایش­های سرگرم کننده­ای می­رویم که مبتنی بر حرکات موزون یا آوزخوانی است. یعنی باله، اپرا، نمایش­های موزیکال و حرکات موزون نداریم و اگر هم هست خیلی نادر و انگشت شمار است. به همین دلیل ساده، از دیدن "کافه باله"به وجد می آییم، برایش دقایقی کف می زنیم و شادابی می کنیم.
مگر چه تعداد گروه فعال در زمینه حرکات موزون و نمایش های موزیکال داریم؟ خیلی کم. بانو فرزانه کابلی و آقایان نادر رجب زاده، محسن حسینی، اصغر ماسوله، سعید داخ، محسن گودرزی و چند نفر دیگر، که هرازگاهی و آن هم در دل نمایش های دیگر، حرکات موزون طراحی می کنند. یا هنرمندانی مثل احسان رحیمی، که در شاهین شهر اصفهان کار می کرد و یکی از بهترین ها بود و اکنون در بلژیک ساکن است. در زمینه موزیکال هم نداریم مگر بهروز غریب پور که اپراهای عروسکی را می گرداند و جوانی به نام افق ایرجی که در اراک فعالیت می کند. برای همین، جشنواره تئاتر فجر فرصتی برای نقد وضعیت هنرهای نمایشی مان است تا بتوان به همین انگیزه برنامه های درازمدت برای تقویت آن در نظر گرفت.
"کافه باله" را دوست داریم، چون کمتر شاهد چنین گونه نمایشی هستیم. یک گروه جوان، که مطمئنا ممتاز هم نیستند، اما در جهان خود را شناسانده اند و کار می کنند. آن ها متکی بر حرکات موزون مدرن و کلاسیک اند، باله را می شناسند و از پانتومیم و ژیمناستیک هم غفلت نمی کنند. برای آنکه جاذبه اولیه را ایجاد ... دیدن ادامه ›› کنند، سعی می کنند وضعیت را نمایشی کنند؛ یعنی داستانی برای موقعیت تعریف کنند. یک کافه که صبح هنگام باز می شود. کافه چی در حال مرتب کردن و تمیز کردن است و از آن سو، بیرون از مغازه هوا بارانی است و همه بارانی بر تن کرده اند و به همین خاطر چتری هم در میان نیست. کافه چی متوجه گرامافون کهنه و خاک گرفته می شود و این خود یک آغاز است، برای اینکه روال معمول کافه بشکند و مشتری ها فقط برای نوشیدن و خستگی در کردن پا به کافه نگذارند، بلکه تحرکی هم داشته باشند. چه بهتر اینکه جست و خیز کنند و از در و دیوار و پیشخوان و صندلی ها بالا و پایین بپرند.

"کافه باله" محتوایی ندارد، چون پرسش بنیادینی دارد؛ یعنی نمی خواهد تفکری را در میان بگذارد، بلکه هدف اصلی لذت بردن و خندان تماشاگران است. این هم به نوبه خود بد نیست و باید قدر این لحظات را بدانیم، زیرا یکی از جنبه های درمانی تئاتر، همین بازخورد لذت جویانه اش است. چنانچه بزرگان تئاتر، مانند برشت و بروک اصل لذت را از موارد و ارکان بنیادین ارتباط گرفتن با تئاتر تلقی کرده اند. برشت تئاتر را در قیاس با فوتبال، هنری هیجانی و مفرح می داند و بروک تاکید می کند، حتما توجه تماشاگر را جلب کنید وگرنه مشکل از گروه است تا تماشاگران. به همین خاطر گروه فرانسوی موفق است، چون فرصت پلک زدن از ما را می گیرد با آنکه مفهومی را هم القا نمی کند.
”"کافه باله" نمایشی است که همه را در برمی گیرد، چون حرکات موزون، پانتومیم، باله، زبان و بیان همگانی دارد و در تمام دنیا قابل درک، دریافت و در کل لذت بخش است. ساختار اثر در همین تنوع حرکات پیش می رود و البته هر لحظه انگیزه های ساده نمایشی هم دارد.“
"کافه باله" را باید دید و فراموش کرد. البته ناخواسته این اتفاق می افتد، چون در پس و پیش این نوع آثار نمایشی چیزی نیست و واقعا لازم هم نیست که حتما چیزی باشد یا نباشد، زیرا این آثار می خواهند روحیه جامعه را عوض کنند و به قول معروف خستگی و کسالت را از زندگی روزمره و درگیری با کار و مشکلات از تن تماشاگران بیرون بیاورند. بنابراین وجودشان همانند آثار متفکرانه، لازم و ضروری است و حتی تماشاگران روشنفکر هم مثل عوام ضرورتا باید از این نوع آثار استقبال کنند، چون تغییر روحیه، امکان بهتری برای زیستن فراهم می کند.
"کافه باله" نمایشی است که همه را در برمی گیرد، چون حرکات موزون، پانتومیم، باله، زبان و بیان همگانی دارد و در تمام دنیا قابل درک، دریافت و در کل لذت بخش است. ساختار اثر در همین تنوع حرکات پیش می رود و البته هر لحظه انگیزه های ساده نمایشی هم دارد. مثلا دستگاه گرامافون با صداهای خش دار، سکوت محض فضا را می شکند و این خود در برگیرنده کنش و واکنشی است که به صورت حرکات موزون تداعی خواهد شد.

"کافه باله" نمایشی است صرفا سرگرم کننده و اتکای اجرای آن بر بدن بازیگران است؛ بازیگرانی که باید با خلاقیت فردی و هماهنگی گروهی در صحنه جاذبه های دیداری را بیشتر و بیشتر کنند، زیرا یک لحظه غفلت و لغزیدن، گروه را با شکست مواجه می کند. البته گروه خسته اند و در اجراهای اول با خطاها، لغزش ها و ناهماهنگی هایی رو به رو می شوند. طبیعی است، چون نمایش، روالش بر انرژی زیاد و داشتن بدن های نرم و منعطف است. کمی ناهماهنگی، طبیعی است، زیرا بدن ها نمی توانند با هم همسویی ایجاد کنند و حتی ناکوک بودن یک تن هم به تنهایی این اقیانوس را با جزر و مد مواجه می کند. البته در اینجا چندان هم ویرانگر نیست و گروه با تکیه بر بضاعت فردی، پیش برنده ماجرا خواهد شد.
"کافه باله" با استقبال رو به رو می شود، چون همین لحظات هم برایمان کفایت می کنند و واقعا خستگی از تن مان بیرون می رود. مگر می شود این همه به هنرهای نمایشی اهمیت داد؟ پاسخ مثبت است، چون انسان نیاز به انواع هنرهای نمایشی دارد و هر کدام کارکرد و کاربرد خاص خود را دارند. برای همین ضرورت تولید و اجرای نمایش های متکی بر حرکت و آواز بیش از پیش احساس می شود و باید در این زمینه هم اتفاقات بایسته تری تدارک دیده شود.
ممنون از توضیحات کاملتون.
۰۹ بهمن ۱۳۹۲
حالا اینکه شما با این دو جمله مخالفی به کنار، :)) این دو جمله خودشونم با خودشون مخالفن. یک بار دیگر اسلو موشن جملات را ببینید :)

کافه باله محتوایی ندارد، چون پرسش بنیادینی " دارد" !!
۰۹ بهمن ۱۳۹۲
:)) ولی فک کنم اشتباه تایپی باشه سیاوش:)
۰۹ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید