در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال نمایش درباره‌ی تصویرت از من تجدید نظر کن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:04:47
امکان خرید پایان یافته
۰۴ تا ۲۶ مهر ۱۳۹۵
۱۶:۰۰، ۱۸:۰۰ و ۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان


تولید مشترک ایران و آلمان

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش درباره‌ی تصویرت از من تجدید نظر کن / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› دروغ بودگی در تجربه ای دوسویه با مخاطب

›› نمایش درباره تصویرت از من تجدید نظر کن در تالار چهارسو به اتمام رسید

›› اجرای درباره تصویرت از من تجدید نظر کن ، پر انرژی است

›› رضا کیانیان برای یک اجرا بازیگر نمایش دشت آرای شد

›› درباره تصویرت از من تجدید نظر کن را افتتاح می کند

آواها

 
گفتگوی تیوال با آروند دشت آرای و آروین ون هولک
میخواستم ببینم تا چقدر میتوان تجربه خودم و خودمان را تعمیم دهیم به کل دنیا

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((بدل های جاعل واقعیت))
نقد ذیل نافی ایده های خلاقانه،توانایی ها و انرژی اجرایی این نمایش نیست بلکه بر تناقض آزاردهنده ی موجود بین شیوه و منش اجرایی این نمایش با هدف پروژه ی مطالعاتی انضمامی آن (که لابد بایستی غیرنمایشی و غیرواقع نما باشد)معطوف می باشد .این پروژه بنا دارد به یک اکسیون و عمل اجتماعی منجر شود یعنی کمک به تغییر زاویه دید افراد نسبت به تصاویر ،نه لزوما راستین ، که قطعا امری نمایشی و واقع نمایانه مراد آن نیست اما در واقعیت این اکسیون خدشه وارد می کند.
تناقض مورد بحث در صورتی قابل لغو است که فرض کنیم مجموعه ی دستاوردهای پروژه ی " درباره ی تصویرت از من تجدید نظر کن" که قرار است بعد از 5سال به صورت یک کتاب تحلیل تدوین و ارایه شود ، واقعیت های جعلی خواهد بود و جزئی از برنامه ی گروه اجرایی مبنی بر بررسی واقعیت انتزاعی و پروژه ی بازی دادن-بازی خوردن ،تماشاگران-مخاطبانش منظور هدفش می باشد.
**
" درباره تصویرت ..." ، اجرایی بازنمایانه است که شاید با Hyper-reality بودریاری ،که یکی از اجراگران به آن اشاره می کند، مشابهت های استراتژیک وفلسفی داشته باشد(یا به آن وانمود کند) ..به نوعی در این نمایش بر واقعیت تشدید یافته ای اصرار می شود که البته می خواهد امر واقعی را تغییر دهد و در واقع جایگاه واقعیت ادراک شده توسط تماشاگر را تسخیر کند...قرار نیست ما تماشاگران بدانیم کدام بخش از آن چه دیده ایم واقعیت است و کدام بخش تخیل ... دیدن ادامه ›› محض...این یک بازی است... تولیدکنندگان این نمایش چنین فرض کرده اند که بر اساس این واقعیت نااستوار مخاطب می بایست تصویر ذهنی اش را نسبت به برخی رفتارها وپدیده ها و آدم ها تغییر دهد.
آیا واقعیت یگانه ای مثل حقوق اولیه انسان ها(حق حیات،حق داشتن مسکن و...) قابل تردید است؟ نسبی دیدن واقعیت در این موارد چه پیشنهاد عملگرایانه و واقع گرایانه دارد؟
مرز تفکیک و تمایز واقعیت های موجود با واقعیت های فرضی-تخیلی در کجا است؟علی رغم قدرت هولناک واقعیت، آیا رویکرد نسبی به واقعیت در برخی جاها فرار از عملگرایی رهایی بخش و پاسخ گوی بشری نیست؟
مساله ی تکثرگرایی فرهنگی که یکی از خاستگاه های فلسفی و سیاسی مباحث مطروحه پیرامون این نمایش است در حال حاضر در دنیای پرتنش امروز رو به بحران گذاشته است.ظهور و بروز فزاینده ی احزاب راست افراطی و خواست سیاسی فاشیستی در اروپا و آمریکای شمالی و افراطی گری و بنیادگرایی مرگبار در جهان جنوب ،روند تکثرگرایی و تساهل جویی را به مخاطره انداخته است...این نمایش و محتوی و استراتژی اجرایی آن با چنین مسایلی ، بسیار زرد، کم رنگ و سانتیمانتال و نابسنده برخورد می کند و در عین حال علی رغم ادعایش بسیار محتاط و محدود کننده است . از تماشاگرانش دعوت می کند در مورد همه چیز سوال کند تا بتواند به تصویر واقعی تر و درست تر از روابط و اختلافات موجود برسد اما در برابر سوالات اساسی و مهم و البته حساسیت زا ، استراتژی سانسور و حذف و عدم طرح را پیش می گیرد...برای مثال آقای دشت آرایی در برابر پرسشی درباره ی حس ناخوشایند همسران اروپایی ناشی از اظهار خلاف واقع با باورهای شخصی شان در هنگام ازدواج در ایران (با توجه به شرایط قانونی) به تماشاگران گفت این سوال شخصی است!!! ازش بگذرید.سانسور می کنم!..در صورتی که یکی از تفاوت های عمیق بین فرهنگی مساله باورهای شخصی و نحوه ی مواجه با آنها است....
به نظر میرسد این نمایش واقع نما در واقع در سطح ایده و تئوری های بین فرهنگی بر روی کاغذ پروپوزال باقی مانده و به غیر از پافشاری سطحی انگارانه بر رابطه ی بالقوه جذاب آشنایی ها و شروع های عاشقانه به هیچ عنوان به عمق موارد و موانع موجود بین فرهنگی این زوج ها چه در سطح اجتماعی و چه فردی نرسیده است. اما احتمالا در اعتبارگیری از برخی نهادهای فرهنگی و جاه طلبی های بین المللی موفق عمل کرده است و البته در تغییر دیدگاه بدوی یکی از مسئولین فرهنگی نادان فستیوال اروپایی(لهستانی) که فکر نمی کرده ما ایرانیان هم می توانیم جین و تی شرت بپوشیم!
دوست ارزنده و گرانقدرم,
ممنون که با قلم شیوایت تجربیاتتون رو با ما به اشتراک میگذارید.
خوشحالم که هستید و مینویسید.
از طرفی نیز متاسفم که عمده نمایشهایی که به روی صحنه میرود, علیرغم تمام زحمات, دلچسب نیستند و مخاطب ناراضی سالن را ترک میکند.
همیشه باشی دوست فرهیخته ام
۲۵ مهر ۱۳۹۵
اردشیر عزیز،
ممنون از بذل توجهت دوست گرانمایه. چقدر خوب است که اینقدر ریزبینانه و دغدغه مند نمایشها را میبینید و ارزنده تر اینکه نتیجه این دقت نظر و دغدغه ذهن خردورزتان را با دوستان تیوالی به اشتراک میگذارید.
پاینده باشید دوست خوب و مهربانم
۰۳ آبان ۱۳۹۵
ممنونم از حضور سبز دوست هنرمند و فکورم ..امیدوارم از قلم و اندیشه ی خوب تان در تیوال محروم نمانیم
۰۳ آبان ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امکان خرید بلیت سانس ساعت ۱۶ در روزهای یکشنبه ۲۵ و دوشنبه ۲۶ مهرماه، در روز دوشنبه ۱۹ مهر ماه ساعت ۱۷ فراهم می شود.
چند بار در خواست کردم که چرا نام بقیه عوامل نمایش نیست چرا؟؟؟؟!!!!!؛
۲۲ مهر ۱۳۹۵
سلام. من از شهرستان میخوام بیام تهران، دلم میخواد یه نمایش خوب ببینم، میشه بهم پیشنهاد بدین؟ ممنون
۲۲ مهر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما را باور کنید؛ ما دچار تعارضیم
هوشنگ گلمکانی
«تئاتر مستند» اصطلاحی‌ست که در سال‌های اخیر، میان اهل تئاتر رایج شده اما این اصطلاح با ذات تئاتر که در لحظه بر صحنه جریان می‌یابد تناقض یا دست‌کم مغایرت دارد (برخلاف سینما که می‌توان واقعه‌ای را در لحظه ثبت و بعد با پردازشی هنرمندانه به‌عنوان یک «اثر» نمایش داد). منظور از کاربران این اصطلاح، البته بازسازی نمایشی یک واقعه اغلب آشنا (و طبعاً آمیخته با تفسیر سازنده آن) است که شاید «بازسازی نمایشی واقعه‌ای مستند» توصیف دقیق‌تری از این سبک نمایشی باشد. از نمونه‌های نزدیک و آشنای یکی‌دو سال اخیر هم می‌شود به «عاشقانه، عامدانه، قاتلانه» (ساناز بیان) و «هم‌هوایی» (افسانه ماهیان) اشاره کرد. اما «ماکیومنتری» یا واقعی‌نمایی (در برابر داکیومنتری) اصطلاح و توصیف دقیق‌تری برای این سبک نمایشی است. در نوع اول، گفته یا ناگفته، معمولاً تماشاگر با نمایشی روبه‌روست که پیشینه‌ای ذهنی درباره‌اش دارد و خواه‌ناخواه، مدام نمایش را با اصل واقعه، و تفسیر خود را با تفسیر خالق نمایش مقایسه می‌کند. اما نوع دوم، معمولاً بدون سابقه ذهنی اتفاق می‌افتد و معمولاً حاوی غافلگیری‌هایی در طول نمایش و اغلب در پایان آن است. در سینما، «پروژه بلرویچ» (دانیل مایریک و ادواردو سانچز، ١٩٩٩) و «من هنوز این‌جا هستم» (کیسی افلک، ٢٠١٠) از نمونه‌های معروف ماکیومنتری هستند. نمایش «درباره من تجدیدنظر کن»، کار آروند دشت‌آرای که آخرین روزهای اجرایش در تالار چارسوی تئاتر شهر است، یک «نمایش ماکیومنتری» دیدنی و کم‌سابقه در تئاتر ما است که شباهت‌هایی با «ریلیتی شو»های تلویزیونی غرب دارد و البته در آن نمونه‌ها هم واقعاً نمی‌توان تشخیص داد که چه‌قدر از آن‌چه می‌بینند واقعیت است، چه‌قدر بداهه و چه‌قدر فکرشده و ازقبل‌چیده‌شده است. آن‌چه این نمایش را از اندک نمونه‌های مشابه تئاتر ما متمایز می‌کند، حضور و دخالت تماشاگران در آن است که هرچند خود دشت‌آرای به‌عنوان یکی از بازیگران ... دیدن ادامه ›› حاضر در صحنه تلاش می‌کند آن را به مسیر مورد نظر هدایت کند، اما طبعاً با دخالت تماشاگران اجرای هر شب با شب‌های دیگر تفاوت‌هایی دارد.
نمایش در قالب یک بررسی بینافرهنگی (با هدایت پشت‌پرده نغمه ثمینی!) طراحی شده که سه زوج (مردان اروپایی و زنان ایران) گویی در یک جلسه ارزیابی توانایی‌های نمایشی‌شان شرکت دارند تا به پرسش‌های کارگردان و همسرش (و تماشاگران) درباره زندگی شخصی‌شان، نحوه آشنایی و کیفیت فعلی زندگی مشترک‌شان (از زاویه تفاوت‌ها و تعارض‌های فرهنگی) پاسخ بدهند و در مواردی لحظه‌هایی از زندگی گذشته‌شان را بازی کنند تا تماشاگران در نهایت، زوجی را که به نظرشان برای یک پروژه اصلی نمایشی درباره همین موضوع بررسی‌های بینافرهنگی مناسب تشخیص می‌دهند انتخاب کنند. ظاهراً لحظه‌هایی از بخش‌های غیرنمایشی این «تست بازیگری»، از مدار خویشتن‌داری حاضران صحنه خارج می‌شود و آن‌ها انگار برخلاف خواسته‌شان و روال نمایش، مقداری از مکنونات قلبی و جنبه‌هایی خصوصی از زندگی‌شان را هم در برابر تماشاگران لو می‌دهند. آن‌ها حتی برخی از جنبه‌های بداهه‌نمایی و نابلدی را هم خوب از کار درمی‌آورند؛ مثل زوج ایرانی/ هلندی که در جایی از نمایش، به درخواست کارگردان، اولین دیدارشان را به صورت نمایشی بازسازی می‌کنند و مثل یک نمایش تمرین‌نشده و هماهنگ‌نشده، آن لحظه‌ها را با ناشیگری و پراشتباه بازی می‌کنند.
برای آن‌که اگر قصد تماشای نمایش را دارید، جذابیت آن را زایل نکنم، از توضیح و حتی تفسیر بیش‌تر صرف‌نظر می‌کنم، زیرا حتی تفسیر آن هم می‌تواند برخی از غافلگیری‌های نمایش را از بین ببرد. اتفاقاً یکی از مشکلات ماکیومنتری این است که فقط یک‌بار می‌توان با آن غافلگیر شد، اما نمایش «درباره من...» از این زاویه دیدنی می‌شود که ببیند بازی تماشاگران در این نمایش چه‌گونه می‌شود و احیاناً چه تغییرمسیری به نمایش روی صحنه می‌دهد.