بخشی از نقد بسیار زیبای امیر گنجوی با نگاهی به فلسفه ی امانوئل لویناس:
لویناس، از قربانیان هولوکاست در جوانی، در نوشتههای گوناگون خود در پی ایجاد جامعهای خشونت پرهیز در جهان بود. از دید او رابطه اخلاقی با دیگری از مسئله هستی که هایدگر مطرح میکند مهمتر است و تنها از طریق چنین رابطهای امکان کاهش خشونت وجود دارد. در واقع لویناس معتقد است که در فلسفه غرب هیچ گاه نگاهی غیرتمامیت خواه به دیگری وجود نداشته و همواره دیگری را به همسانی (Self-Sameness) فرو میکاهند، امری که سبب ساز خشونت میشود.
لویناس معتقد است که بزرگترین جنایت های بشری در زمان هایی صورت گرفته است که به نام تفکری تمامیت خواه، منحصر به فرد بودن دیگری نفی شد و دیگری به همسانی فروکاسته شد. از این رو لویناس در نوشتههای مختلف خود در پی انتقاد از “اگو” و یادآوری اهمیت توجه به منحصر به فرد بودن دیگری است. او از خواننده خود میطلبد که در هر توجه به دیگری، مرموز بودن و غیر قابل شناخت بودن او را در نظر بگیریم. در دیدگاه او تنها در صورت ایجاد چنین نگاهی است که با دیدی خشونتطلبانه به سراغ دیگری نمی رویم و بدون تأمل حاضر به قضاوت اخلاقی در باره او نمیشویم.
متن کامل:
http://bit.do/digari